به گزارش خبرنگار مهر، بهزادی در این داستان که به شکل اول شخص روایت میشود به شکل شبه خاطره، داستان خانوادهای را در دهه 30 با ذکر وقایع تاریخی آن دوران شرح میدهد.
در بخشی از"نان، جنگ و کلارک گیبل" میخوانید: خاله جون فرحالسلطنه تصمیم گرفت برای رفع تنهایی و افسردگی شازه یکی دو شب در هفته یک مجلس مهمانی ترتیب بدهد. گرچه روزها خانواده ظفرالسلطنه به دیدن شازده میرفتند ولی با دبدبه و کبکبهای که آنها داشتند نمیتوانستند برای شازده سرگرمی تازهای باشند. شاهزاده ظفرالسلطنه پدر شازده هم فقط یکبار به دیدن پسرش آمده بود. چون بیشتر از آن چه تصور شود افاده داشت.
بخشهای این کتاب عموماً کوتاه و با موضوعات خانوادگی آمیختهاست و همین امر بهعلاوه نثر ساده و بی تکلف آن توانسته بر جذابیت اثر و همچنین گستره بیشتر خوانندگان کتاب بیفزاید.
برخی از عناوین بخشهای این رمان عبارتند از "عاقبت گوش درد ننه"، "نایب چلویی"، "مجسمه عمقزی خانم"، "خرید کلاه گیس" و "خانم بزرگ کوچیکه در حوض".
داستان بلند "نان، جنگ و کلارک گیبل" با شمارگان 1650 نسخه در 262 صفحه منتشر شده است.
نظر شما