۱۳ مرداد ۱۳۸۳، ۱۱:۴۴

امپرياليسم فرهنگي هاليوود (1) :

تارهاي پنهاني وپنجه هاي خشمگين هاليوود دركمين بازارفروش جهاني

تارهاي پنهاني وپنجه هاي خشمگين هاليوود دركمين بازارفروش جهاني

بازارفيلم آمريكا امروز از حضورمرد عنكبوتي وفردا اززن گربه اي خبرمي دهد واين درشرايطي است كه تارهاي پنهاني وپنجه هاي خشمگين امپراطوري هاليوود ازمدتها قبل براي تسخيرگيشه جهاني كمين كرده اند.

 آمارفروش فيلمهاي هاليوودي درجهان روزبه روز افزايش مي يابد به طوري كه گه گاه مي توان تنها فروش خارجي يك اثررا متضمن موفقيت دستهاي پنهاني دانست كه دروراي هرپروژه سينمايي به فعاليت مي پردازند. دراين ميان كشورهاي درحال توسعه درشرايطي كه شب را با كابوس سلطه فيلمهاي خارجي بربازارملي به صبح مي رسانند ازتغييروتحول به وجود آمده درفيلمهاي وطني گلايه مي كنند .
آثارتوليدي دركشورهاي درحال توسعه يا به كپي هاي نازل فيلمهاي هاليوودي تبديل مي شوند ويا درصدد جذب جشنواره هاي خارجي ، هويت ملي را به باد حراج مي سپارند. دراين ميان خبرگزاري " مهر" درتلاش است كه با واكاوي آنجه كه درهاليوود درجريان است امپرياليسم فرهنگي را مورد تجزيه وتحليل قرارداده واززاويه اي ديگربه ويترين پرزرق وبرق فيلمهاي خارجي بنگرد.
مديوم فيلم همواره به عنوان نيرويي درجهت ارتقاي فرهنگ درسطح جهان كاربرد داشته است .با وجود اين سيستم جديد كاپيتاليسم جهاني موجبات سلطه هاليوود را برصنعت فيلمسازي جهان فراهم كرده است .
تحقيقات نشان داده كه سلطه هاليوود باعث ايجاد شباهت ميان محصولات سينمايي كشورهاي ديگر با آثارهاليوودي شده  ودرنتيجه درجريان مبارزه كشورها براي رقابت با صنعت فيلمسازي جهان ، تنوع فرهنگي ازميان رفته است .
دراين ميان چندين عامل موجبات سلطه صنعت فيلمسازي آمريكا را فراهم كرده اند كه مهم ترين آنها توانايي آمريكا درتوزيع محصولات سينمايي اش درعرصه جهاني است.
اين كشوردرعين حال تمامي تلاشش را به كارمي گيرد تا بازارداخلي اش را ازرقابت محصولات كشورهاي ديگرمصون نگهدارد.ازاين  رو زمانيكه بازارفيلم كشورهاي خارجي مي كوشند تا با محصولات آمريكايي دربازارجهاني رقابت كنند دچارضررهاي بسياري مي شوند . ريشه اين ناكامي را مي توان درآمريكا وسيستم كاپيتاليسم اين كشورجستجو كرد.
مديون فيلم حدود يك قرن پيش به عنوان پديده ا ي تكنولوژيك تحت عنوان " فيلمهاي متحرك " درپاريس پابه عرصه ظهورگذاشت و به سرعت به مردم كشورهاي ديگرمعرفي شد.
با ظهوراين رسانه فرصتهاي اقتصادي جديد نيزفراهم شدند وسرمايه گذاران كشورهاي غربي تمامي تلاششان را به كارگرفتند تا كنترل بازارجديد را دردست بگيرند.
نخستين توزيع كننده هايي كه كنترل بازاررا دردست گرفتند هنرمنداني بودند كه ترجيح مي دادند  درپاريس فيلمهاي هنري  توليد كنند اما سرمايه گذاران آمريكايي به سرعت جايگزين اين توزيع كننده ها شدند.
با پايان جنگ جهاني اول وويراني فرانسه ، سيستم هاليوود اختيارتام بازاررا از فرانسه گرفت.
به رغم اينكه با معرفي فيلمهاي ناطق درسال 1920 وتوليد فيلمهاي سينمايي به زبانهاي مختلف ، آمريكا براي مدت زمان كوتاهي عقب نشيني كرد ، اين كشورتوانست مجددا پس ازجنگ جهاني دوم قدرت را بدست  آورده وبازاررا دردست گيرد.
دراين بين مارشال پلن به ارتقاي صنعت فيلمسازي آمريكا ورواج فرمولهايش دربازارفيلم ازهم گيسخته اروپا كمكهاي بسياري كرد.
سلطه آمريكا برپهنه سينماي بين الملل تا به امروز ادامه دارد واين درشرايطي است كه يك سوم سود حاصل ازتوليدات فيلمهاي هاليوودي ازطريق نمايش اين آثاردركشورهاي خارجي تامين مي شود. نتيجه اين كه فيلمهاي خارجي دربازارهاي داخلي وخارجي شان مغلوب فيلمهاي آمريكايي هستند.
همين امرباعث شده كه كشورهاي ديگر،آمريكا را به ايجاد امپرياليسم فرهنگي محكوم كنند .آمريكاازطريق نمايش گسترده فيلمها درسطح جهان موجبات امپرياليسم فرهنگي را فراهم مي كند.امپرياليسم فرهنگي نيزبه نوبه خود باعث همگون شدن محصولات سينمايي كشورهاي جهان مي شود.
با افزايش رشد سيستمهاي اطلاعاتي وتاثيرات يكسان سازي كاپيتاليسم درسطح جهاني ، سرنوشت فيلم به عنوان نماد فرهنگي زيرسوال رفته است.
مديوم فيلم به طرزروزافزوني تحت تاثيراصول كاپيتاليسم آمريكايي بيش ازاينكه وجهي هنري يابد به كالايي براي خريد وفروش تبديل شده است .
درنتيجه كشورهاي خارجي به ويژه كشورهاي درحال توسعه رقابت را با مدلهاي هاليوودي آغازكرده اند ودراين بين مضامين فرهنگي وهويت شخصي شان را قرباني مي كنند.
دراين ميان سوالي كه بي پاسخ مي ماند اين است كه آيا صنعت فيلمسازي تحت سلطه غرب مي تواند به يكسان سازي فرهنگ جهاني درقرن بيست ويكم ادامه دهد ويكسان سازي فرهنگ جهاني را به بهاي ازبين بردن تنوع فرهنگهاي جهاني بدست آورديا خير.
تجزيه وتحليل واقعيت هاي موجود دربازارهاي جهاني نشان مي دهد كه سرنوشت صنعت فيلمسازي بين المللي به عنوان مديومي كه مي تواند دربرگيرنده تنوع فرهنگي باشد درپرده اي ازابهام است اما علاوه براين شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد تكنولوژيهاي جديد مانند گروه هاي فرهنگي غيردولتي مي توانند به ارتقاي فيلمهاي غيرغربي كمك كرده وتنوع موجود دربازارفرهنگي را حفظ كنند.
بسياري ازمولفاني كه تا به حال درصدد ارائه توضيحي براي حضورغرب درصنعت فيلم بين المللي برآمده اند به عامل كاپيتاليسم وتاثيرات آن اشاره داشته اند.
" جان تا لينسون" دركتابش تحت عنوان " امپرياليسم فرهنگي " توضيح مي دهد كه كاپيتاليسم نيروي فرهنگي يكسان كننده اي است كه يك فرهنگ را ازطريق مصرفي كردن واشتراكات موجود رواج مي دهد.
ازآنجايي كه رسانه درمركزيت تجربيات فرهنگي قراردارد ، سلطه فرهنگي وابسته به سلطه رسانه اي است كه دربرگيرنده رسانه فيلم نيزمي شود.
" كوليتن هاسكينز" دركتاب " رسانه هاي جمعي" بر اين ايده كه كاپيتاليسم به حضورقدرتمند آمريكا دربازارجهاني كمك كرده تاكيد مي كند ، با وجود اين توضيح مي دهد كه كاپيتاليسم درآمريكا به جاي اينكه صرفا يك نيروي اقتصادي حاضرباشد ، بخشي ازفرهنگ است.
اومي گويد :" يك تفاوت بنيادين بين فلسفه آمريكا وسايركشورهاي جهان وجود دارد. آمريكا ازصنايع فرهنگي به عنوان صنايع سرگرم كننده اي ياد مي كند كه توليداتشان درزمره فيلمهاي تجاري جاي دارند و تفاوتي را نمي توان بين آنها وسايرمحصولات كشورهاي ديگريافت اين درشرايطي است كه اغلب كشورهاي جهان ازصنايع فرهنگي به عنوان ضرورتهايي براي حفظ ارزشهاي متمايزياد كرده وآن را براي سلامت كشورلازم مي دانند."
" هربرت شيلر" نيزدركتاب " نابرابري اطلاعات" تصريح مي كند كه كاپيتاليسم نيرويي پيش برنده درسلطه صنعت فيلمسازي غرب است واينكه فيلمها نيزبه عنوان ابزارهاي فرهنگي با بسته بندي صنعت فيلمسازي غرب وارد بازارمي شوند.دراين ميان صنعت فيلمسازي غرب ازحضورهنرپيشگان به عنوان قدرتهاي ستاره اي درهاليوود براي فروش فيلمها به جهان سود مي جويد.
دركتاب " روياهاي جهاني " نويسندگاني چون " ريچارد بارنت " و" جان كاواناگ" اضافه مي كنند كه انتخاب مخاطبان تاثيربسزايي درسلطه غرب بربازارفيلم جهان دارد.
آنها خاطرنشان مي كنند كه فرمولهاي پرزرق وبرق هاليوود وتكنيكهاي فيلمسازي براي مخاطبان سينما جذاب هستند اين درشرايطي است كه بسياري ازسوژه هاي به كارگرفته شده دراين فيلمها ، باساختارهاي كشورهاي اصول گرا درتعارض كامل است .
اين كشورها براين باورهستند كه فيلمهاي هاليوودي به مخاطبان كشورهاي فقيراين اجازه رامي دهند كه ازواقعيتهاي موجود درزندگيشان بگريزند واين پديده بيش ازپيش به گسترش فيلمهاي هاليوودي دراين كشورها كمك مي كند.ازهمين رويكي ديگرازدلايل سلطه هاليوود بربازارفيلم جهان درتمايل مخاطبان جهاني به مشاهده اين فيلمها خلاصه مي شود.
با وجود اين " جان تام لينسون" به مخالفت بااين ايده مي پردازد واعتقاد دارد كه سلطه آمريكا براساس نيازمخاطبان جهاني صورت نگرفته است واين نيازرا نمي توان هم طراز نيازمردم جهان به مشاهده فيلمهاي چارلي چاپلين دانست.
اين نويسنده استدلال مي كند درشرايطي كه بي ترديد نيازي براي مشاهده فيلمهاي چارلي چاپلين دردهه 1920 وجود داشت ، جذابيت موجود دراينگونه آثاربوجود آورنده نيازدرمخاطبان نبود. بلكه نيازمردم بود كه اين جذابيت را بوجود مي آورد.
ازهمين رومي توان گفت كه قدرت سيستم هاليوود نيازخاصي را دربازارجهاني فيلم بوجود آورده است كه با تغذيه مخاطبان به واسطه توليدات گسترده پاسخ داده مي شود.
آنچه كه دراين بين بزرگترين دغدغه كارشناسان سينما را تشكيل مي دهد نحوه مبارزه با اقداماتي است كه موجبات سلطه آمريكارا بربازارفيلم جهان فراهم كرده است. دربحث هاي آينده به  تفصيل به اين  مقوله مي پردازيم.

کد خبر 100322

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha