دکترقاسم پورحسن در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سؤال که برخی معتقد هستند فلسفه دین نسبت به شاخه های فلسفی مرتبه دوم دیگر رشد بهتری داشته است، گفت: حقیقت این است که ما در مورد گسترش شاخه های فلسفه یا فلسفه های مضاف نمی توانیم به نحو تطبیقی مقایسه کنیم که کدام به لحاظ اقبال بیشتر رشد داشته است . مهم است این است که در میان فلسفه های مضاف فلسفه دین و فلسفه تحلیلی یا فلسفه زبان در ایران رشد مناسبی داشته اند .
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد : گرایش به فلسفه دین به طرف زبان و مناقشه زبان سبب شد پاسخهایی که فیلسوفان دین می دادند مقداری با پاسخهایی که متألهان و متکلمان می دادند متمایز باشد. بنابراین همچنانیکه دردهه 20 و 30 فلسفه دین کاملاً منفعلانه در مقابل پرسشهای پوزیتیویسم و فلسفه های تحلیلی و زبان مقاومت می کرد از دهه 60 به بعد یک جریان مستقلی در فلسفه دین به وجود آمد. همین وضعیت امروز در جامعه ما نسبت به فلسفه دین و فلسفه زبان وجود دارد .
پورحسن در پاسخ به این سؤال که کدام یک از موضوعات فلسفه دین را در موقعیت فعلی برای منظومه فرهنگی کشورمان مؤثرتر می دانید؟ گفت: فلسفه دین در واقع با موضوعات متنوع و متکثری مواجه است ولی دو مسئله مهم در زبان دین وجود دارد که شاید برای منظومه فکری جامعه ما بسیار مهم و ضروری باشد. یکی بحث مربوط به زبان دین است که ما در بحثهای مربوط به حوزه قرآن همچنان با این پرسش مواجه هستیم که آیا آیات قرآن در واقع بسان یک متن است یا بسان یک گفتمان است، محصول فرهنگی و محصول بافت تاریخی است یا نه؟ ما به مثابه امر وحیانی و متن نگاه می کنیم مسئله زبان دین نشان می دهد که بحث زبان یک امر بیرونی و اجتماعی و باکاربرد سروکار دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که موانع رشد فلسفه دین در ایران چه مواردی هستند، گفت: معتقد هستم چیزی را که به عنوان موانع رشد تلقی می کنیم شاید نتوانیم به عنوان موانع تلقی کنیم یا موانع بشماریم بلکه با دو نوع نحوه مواجهه با فلسفه دین در ایران و تمدن اسلامی و غرب مواجه هستیم. فلسفه دین در غرب بیشتر صبغه مسیحی دارد . ما نباید تقلید از آن بکنیم فلسفه دین در اسلام باید از بنیانهای نیرومند مباحث فلسفی و کلام اسلامی سرچشمه بگیرد مهمترین تفاوت و تمایز همین است یعنی نوع مواجهه ما نباید نوع مواجهه مسیحیت گونه به فلسفه و مباحث دینی باشد .
وی افزود : البته در حوزه فلسفه دین تلاش می کنیم از چنبره و تسلط این رویکرد مسیحیت خارج بشویم و نگاهی مستقل بر اساس آموزه های اسلامی و فلسفه اسلامی مطرح کنیم.
این محقق حوزه فلسفه دین یادآورشد : اینگونه نیست که ما تسلیم ایمان بدون دلیل شویم پس بنابراین فلسفه دین در جامعه ما باید تصور بر این باشد که براساس آموزه های اسلامی و فلسفه اسلامی باید بنا بشود. براساس این رویکرد در جامعه ، ما می توانیم فلسفه دین را برهان پذیر کنیم و نه فقط ایمان گرا و این مهمترین معضل و دشواری است که ما با آن مواجهیم.
نظر شما