۱ دی ۱۳۸۸، ۱۲:۰۵

دومین درسگفتار در فلسفه دین-2

صورت زندگی با باور دینی پیوند خورده است

صورت زندگی با باور دینی پیوند خورده است

استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در تشریح نظریه صور حیات و عمق نفوذ ویتگنشتاین تأکید کرد: با بررسی این تئوری پیوند خاص صورت زندگی با باور عمیق دینی مشخص می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، دومین نشست از سلسله درسگفتارهایی در فلسفه دین با موضوع "مدلی در تبیین معناداری و شناختی بودن زبان دین" 30 آذرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با حضور دکتر سید حسن حسینی، دکتر محسن جوادی و دکتر قاسم پور حسن برگزار شد.

دکتر قاسم پورحسن در تشریح نظریه صور حیات و عمق نفوذ، نخستین سرچشمه این نظریه را مربوط به گزاره هفتم تراکتاتوس یعنی گزاره پایانی (آنچه درباره‌اش نمی توان سخن گفت، می باید درباره‌اش خاموش ماند) دانست و گفت: آراء ویتگنشتاین درباره دین بسیار پراکنده است و بحثی منسجم ندارد و اگرچه خود را متدین نمی داند اما می گوید نمی توانم از اینکه هر مسئله ای را از دیدگاه دینی ببینم اجتناب ورزم.

استادیار دانشگاه علامه طباطبایی آثار ویتگنشتاین درباره دین و زبان دین را به دو مرحله تقسیم کرد و گفت: مرحله اول؛ یادداشتها، تراکتاتوس، درسگفتاری درباره اخلاق است و مرحله دوم شامل درس گفتارهایی درباره باور دینی، فرهنگ و ارزش، ملاحظاتی بر شاخه زرین فریزر است.

استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، به نظریات ویتگنشتاین در دوره دوم اشاره کرد و گفت: در اینجا او معتقد است که حوزه دین و باورهای دینی و غایت زندگی امور نشان دادنی است. و جهان، برخی امور و حوزه دین را رازآلود می داند.

وی افزود: ویتگنشتاین سه مسئله را جستجو می کند؛ اول: در نظریه تحقیق پذیری و اینکه کذب پذیری ( یعنی نشان دادن کذب) از تحقیق پذیری بنیادی تر است. دوم: در یادداشتها تأکید می کند زمانی می توانیم بی معنایی گزاره ها را نشان دهیم که هم صدق و هم کذب آن را اثبات کنیم. سوم: اینکه ویتگنشتاین زمینه را برای طرح تئوری بازیهای زبانی و صورت حیات فراهم می سازد تا معنا را سیال و نسبی تلقی کند نه قطعی و یگانه. سه نمونه سپاسگزاری، دعا وعبادت که ویتگنشتاین از بازیهای زبانی می آورد مربوط به باور دینی است.

وی با بیان اینکه همه آراء ویتگنشتاین در دوره دوم درباره باور دینی بر صورت حیات و ایمان راسخ یا عمیق استوار است، تصریح کرد: ویتگنشتاین گزاره هایی در تبیین تئوری صورت حیات ارائه می دهد: 1- آنچه باید پذیرفته شود، صور زندگی است (وی باورهای ما را با کنشها، ارزشها و اعتقادات پیوند می زند و می گوید اینها سازنده شکل جامع زندگی ماست) 2 - صورت زندگی همان تفکر، تصورات مفاهیم خاص کنش گر، موقعیت و فرهنگ است. 3- بیان کردن از طریق زبان بخشی از یک صورت زندگی است.4- چرا نباید یک صورت زندگی منجر به اظهار باور به روز رستاخیز شود؟ 5- دین به مثابه صورتی از زندگی یا دین حاوی صورت های زندگی است.6- باورهای دینی نقش مؤثر و حیاتی در زندگی مؤمنین دارند و تزلزل ناپذیرند. این عمق و پایبندی استوار در باور دینی به صورت زندگی و تصویری مربوط است که مؤمن در آن زندگی می کند.

دکتر پورحسن با تأکید بر اینکه "صورت زندگی" سابقه طولانی در سنت آلمانی دارد، خاطرنشان کرد: رابطه بازی زبانی و صورت حیات، رابطه عام و خاص مطلق است یعنی بازی های زبانی، فعالیت خاص تری در درون فعالیت بزرگتری به نام صورت حیات است. به باور او ما آنچنان به صورت بنیادین زندگی اعتماد داریم که کنار زدنش را احمقانه می دانیم. ویتگنشتاین می گوید ما باید معانی واژه ها را از طریق کاربرد آنها در صورت حیات فرا گیریم و دین با نحوه زیستن پیوند خورده و فرد با چنین تصویری یعنی نحوه زیستن با یک تصویر دارد یا ندارد. در دیدگاه او اگر ادله و شواهدی برای ایمان و دین وجود داشته باشد این به مثابه نابودی و تباه شدن کل موضوع ایمان است.

وی افزود: ویتگنشتاین پس از بیان این گزاره ها که مباحث مقدماتی صور حیات و ایمان را طراحی کرده، سه مسئله دیگر  یعنی فرآیند توجیه باورها، تمایزات باور دینی و ویژگی های باور و ایمان دینی( ویژگی های ایجابی ایمان دینی و تفاوت های مومن و غیر مومن) را بررسی می کند. در فرآیند توجیه باورها، ویتگنشتاین هم باور دینی را توجیه پذیر می داند و هم نمی داند چون وی توجیه را به دو معنای متفاوت در نظر می گیرد: 1- توجیه از درون 2- توجیه از بیرون. او توجیه منطقه یا قرینه ای یا عقلانی را که توجیه از بیرون بر می شمارد درباره باورهای دینی ناممکن تلقی می کند اما توجیه نوع اول را با تفسیر خاص می پذیرد.

وی به تشریح مسائلی که ویتگنشتاین در این 5 گزاره مطرح می کند پرداخت و گفت: مسئله نخست باروهای دینی تنها در داخل یک سیستم که همان تصویر خاص حیات مومان است، توجیه پذیر است، این سیستم مرزهایی را تعیین می کند که در درون آن مرزها پرسشها، نقدها و داوریها صورت می گیرد و هر داوری بیرون این مرزها بی معناست. مسئله دوم اینکه سیستم دارای اصول پایه است، این اصول پایه مسلم و قطعی بوده و ممکن است البته خود موجه یا حتی بدیهی نباشد. اما اعتبار دارند. چرا؟ چون ریشه در رفتار جامعه زبانی (مؤمنان) دارد. مسئله سوم پایه ها علیرغم آنکه ضروری اند اما باورهای دینی نیستند که نیازمند توجه باشند یا قابل توجه از بیرون و بر اساس مدارک باشند.

وی به چهار تفاوت میان باور دینی و باورهای دیگر (یا غیردینی) از نظر ویتگنشتاین اشاره کرد و گفت: باور دینی متمایز از باورهای تجربی است، باور دینی متمایز از باورهای منطقی و فلسفی ( یا به طور کلی عقلانی و استدلالی) است، باور دینی متمایز از باور علمی است و چهارم اینکه باور دینی متمایز از باورهای تاریخی است.

دکتر پورحسن به تشریح ویژگیهای باور دینی از نگاه ویتگنشتاین پرداخت و گفت: باور دینی استفاده از تصویر است، باور دینی تزلزل ناپذیر است، باور دینی، نظم دهنده به زندگی است، باور دینی کل زندگی را تغییر می دهد و باور دینی مبتنی بر عشق و شوریدگی است.

استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در پایان ضمن تشریح تفاوت های مؤمن و غیر مؤمن از نگاه ویتگنشتاین، 10 نقدی که بر نظریه صور حیات و عمق نفوذ است را برشمرد.

تا کنون دو نشست از سلسله درسگفتارهای فلسفه دین با هدف ارائه مدلی در تبیین معناداری و شناختی بودن زبان دین به همت گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شده است که محصول این درسگفتارها به صورت کتاب در آینده منتشر خواهد شد.

کد خبر 1004857

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha