با این حال بنظر می رسد چندی است قیمت بالای آثار کاهش یافته و دیگر شاهد فروش های کلان در چند روز نخست نمایشگاهها نیستیم. هرچند این امر به منزله اتمام کلی خرید و فروش آثار تجسمی در ایران نیست اما اخبار مربوط به فروش نگارخانه ها حاکی از رکود اقتصاد هنر در ماه های اخیر است. البته به گفته حمید سوری، منتقد هنری این رکود نه تنها در ایران بلکه در دیگر نقاط دنیا نیز به چشم میخورد.
وی به خبرنگار مهر گفت:"به صورت کلی وضعیت فروش در داخل کشور با رکود مواجه شدهاست. بخشی از این رخداد به دلیل بحران اقتصادی حاکم در جهان است. فروش آثار هنری در سال 2009 در مقایسه با سال های قبل 75 درصد کاهش یافته بود. پس اگر در جهان شاهد کاهش آمار فروش ها بودهایم، طبیعی است که در ایران هم چنین اتفاقی بیفتد."
سوری رکود قیمت آثار هنرمندان ایرانی در حراج های خارجی را ناشی از بحران اقتصادی دانست:"آثار بسیاری از هنرمندان ما در حراجی های خارجی مانند دبی با قیمت های بالایی فروخته میشدند اما اکنون در این حراجیها شاهد پایین آمدن قیمت آثار هستیم که ناشی از بحران اقتصادی است."
سوری اما دلیل دیگر افت قیمتها را در حمایت کم سازمانهای دولتی قلمداد کرد:"سازمان های دولتی به صورت حرفهای برای خرید و فروش آثار اقدام نکردند. به نهادهای خصوصی و نیمه خصوصی دیگر هم آنچنان پروبال ندادند تا بتوانند با فراغ بال بیشتری به فعالیت در این زمنیه بپردازند. همچنین انجمن های تخصصی تجسمی مانند انجمن نقاشی که یک نهاد نیمه خصوصی محسوب میشوند، در زمینه اقتصاد هنر هنوز در ابتدای راه هستند."
این منتقد هنری سابقه کوتاه نگارخانه ها در ایران را سومین دلیل افت و خیزهای اقتصاد هنر بیان کرد:"60 سال بیشتر از عمر نگارخانهها در کشور ما نمیگذرد. از یکسو یک گذشته بسیار نظاممند در فروش نداریم و از سوی دیگر نهادهای دولتی کمک لازم را در خرید آثار یا حمایت از نهادهای خصوصی و نیمه خصوصی انجام نمی دهند. تمام این عوامل باعث میشود، بعد از هیجانی که از فروش آثارمان در حراجها داشتیم، وقتی افت کنونی رخداد،ٰجامعه فرهنگی با نگرانی به این فرایند نگاه کند."
سوری یکی از راهکارهای حل این مسئله را توجه به نهادهای خصوصی و نیمه خصوصی دانست:"باید به نهادهای خصوصی و نیمه خصوصی بهای کافی داده شود و از آنها حمایت کرد. هنر در کشور ما درحال خلق شدن است و هنرمندان هنوز هم آثار فوق العاده ای خلق می کنند ولی باید ببینیم هنرمندان با چه مکانیزمی آثارشان را به فروش می رسانند."
وی سپس بر نقش نگارخانه ها تاکید کرد:"باید یاد بگیریم مجموعه داران را حمایت کنیم و تعریف درستی از مجموعه دارای و نگارخانه ها ارائه دهیم. نگارخانه ها باید کار اقتصادی و فرهنگی را در کنار یکدیگر انجام دهند. در جامعه ما واژه دلال هنری بخوبی تعبیر نمی شود اما اگر بخواهیم به صورت درست به اقتصاد هنر نگاه کنیم، باید نگارخانه ها را به عنوان دلالان هنری محسوب و به آنها توجه کنیم که اصلا واژه بدی هم نیست. بااین تعریف، دلال هنری، حفره های خالی را برای مجموعه داران پر میکند و از این لحاظ برای جامعه هنری ارزشمند است."
این منتقد هنر افزود:"باید زیرساخت هایی ک به خرید و فروش میانجامد، تعریف شوند. نگارخانهها با دست بازتری به فروش بپردازند و نمایشگاه های فصلی و سالیانه در برنامه کاری نگارخانه ها گنجانده شود. به انجمن ها نیز بها داده شود. اگر دوسالانه ها و برگزاری همایش ها و نمایشگاه های بزرگ را از انجمن ها بگیریم، آنها توانایی فروش های بزرگ در اکسپوها را ندارند."
همچنین آریا اقبال، مدیر نگارخانه آریا در بررسی دلایل رکود بازار خرید و فروش آثار تجسمی در نگارخانهها همچون سوری، بحران اقتصادی را موثر برشمرد:"بازار خرید و فروش آثار خیلی راکد شدهاست. بحران اقتصادی مهم ترین دلیل آن است. خریدار برای سرمایه گذاری و خرید آثار باید احساس امنیت کند و ازآنجا که اکنون در یک بحران اقتصاد جهانی هستیم و چنین رخدادهایی بسیار سریع به بخش هنر لطمه می زند، به طور طبیعی خریدار آثار هنری هم این لطمه و نبود امنیت را حس میکند و تمایل کمتری برای سرمایه گذاری روی این بخش دارد."
وی با بیان اینکه نگارخانه داران به عنوان بخشی فعال در چرخه اقتصاد هنر تمام تلاش های خود را برای بازگشت وضعیت اقتصاد هنر به روزهای گذشته انجام می دهند، گفت:"هنوز خرید و فروش کارهای تجسمی انجام میشود اما به دلیل بحران اقتصادی دیگر مانند سابق نمی توانیم انتظار داشته باشیم، آن رونق این روزها نیز ادامه داشته باشد."
اقبال حراجیهای خارجی را دلیل دیگری بر نامتعادل بودن بازار داخلی عنوان کرد:"بعد از چندین حراجی خارجی که باعث فروخته شدن آثار هنرمندان ایرانی با قیمت های بالا شد، قیمتها در بازار داخلی روندی نامتعادل به خود گرفت و بسیار بالا رفت. اما همین حراجی ها خریداران دیگری را وارد چرخه اقتصاد هنر کرد که شامل آنهایی بود که با دید اقتصادی به نگارخانه ها می آمدند. شاید بتوان به صورت تقریبی گفت حدود 95 درصد از خریداران را کسانی تشکیل میدادند که قصد سرمایه گذاری داشتند و به هنر بیشتر با دید تجاری نگاه می کردند."
وی ادامه داد: "قبلا بیشترین خریداران ما را افراد فرهنگی تشکیل می دادند که به دلیل علاقه به هنر و جمع آوری آثار هنری به نگارخانهها می آمدند و اثری می خریدند اما با وجود این حراجی ها سرمایه داران هم به سمت نگارخانه ها آمدند. هیجان ناشی از قیمت حراج ها و افزایش خریداران، باعث شد قیمت بازار داخلی هنرهای تجسمی نیز با صعود مواجه شد. بعد از بحران اقتصادی و پایین آمدن هیجان ناشی از حراجی ها، سرمایه گذارانی که با دید اقتصادی وارد این جریان شده بودند نگران سرمایه گذاری بودند و برای همین کمتر به خرید و فروش آثار پرداختند."
اقبال همچنین بازار فعلی را مناسب خریداران فرهنگی هم ندانست: "با این وضعیت سرمایه گذاران کمتر به خرید آثار می پردازند اما خریداران فرهنگی که همیشه مشتری های ثابت اثار تجسمی بودند نیز با وجود قیمتهایی که به طور ناگهانی بالا رفت، دیگر توان خرید آثار هنری را ندارند. بنابراین می بینیم این عوامل باعث شده سرمایه گذاران و خریداران فرهنگی به عنوان اصلیترین مشتریهای نگارخانهها در سالهای اخیر بودند، کمتر اقدام به خرید و فروش کنند و ما با یک رکود زیاد در بازار تجسمی مواجه شویم."
نظر شما