۱۹ مرداد ۱۳۸۳، ۱۲:۴۴

جواد مجابي در همايش زن و هنرهاي تجسمي مطرح كرد :

در ايران جريان هنري نداريم

جريان هاي هنري درتاريخ هنر تاثير گذار هستند ، درحالي كه در ايران نبود جريان هنري باعث شده است تاهنرمندان هرگز نتوانند نبوغ خود را درسطح جهاني مطرح كنند .


نمايشگاه آثار بهجت صدر و منصوره حسيني در موزه هنرهاي معاصر تهران

به گزارش خبرنگارتجسمي مهر ، جواد مجابي منتقد هنري  ، در سخنراني خود در موزه هنرهاي معاصر ضمن بيان مطالب بالا گفت : درشرايطي كه در كشوري جريان هنري وجود نداشته باشد هنرمند به حركات انفرادي دست خواهد زد ، اما اين حركات به هيچ وجه از توانايي و دوام لازم برخوردار نيستند و جامعه اي كه هنرمندانش تنها دست به حركات انفرادي مي زنند ، همواره در خانه اول درجا مي زند .

عدم وجود يك جريان فرهنگي هنري در كشور باعث شده بود تا محمود خان تنها بر اساس نبوغ فردي به پيشرفت هاي انفرادي دست يابد .

وي سپس به اثبات نبود جريان هاي هنري در ايران با توجه به سوابق تاريخي و تبار شناسي هنر كشورمان پرداخت و گفت : محمود خان هنرمند نقاشي هم عصر سزان است كه در ايران مي زيسته  . اين هنرمند در تابلوي استنتاخ خود كه در كاخ موزه گلستان نگهداري مي شود بيان هنري ناب وخالصي با رگه هاي كوبيستي ارائه مي كند . وي همچنين اولين هنرمندي است كه به منظره پردازي در ايران روي آورده و آثاري خلق كرده است كه كارشناسان هنري غرب را نيز متعجب كرده است . از ديگر دست آورد هاي هنري اين هنرمند ، خلق يك تابلو كلاژ با استفاده از خرده هاي تمبر است كه منظره اهرام را نشان مي دهد . اين اثرنيز دركاخ موزه گلستان موجود است .  چه چيزي باعث مي شود ، سزان تبديل به يك هنرمند مطرح بين المللي شود ، اما نامي از محمود خان درتاريخ هنر جهان موجود نباشد ؟
مجابي در پاسخ به اين پرسش خود ، گفت : سزان در يك جامعه ديناميك زندگي مي كرد ، يعني وي در جامعه اي مي زيست كه فضاهاي فرهنگي آن مرتبط با هم بود . نقاش از آخرين  اطلاعات و دستاورد هاي علمي عصر خود باخبر مي شد و دانشمند ، محقق و ديگر هنرمندان نيز نسبت به كار وي از خود حساسيت و كنجكاوي نشان مي دادند و به بررسي آن مي پرداختند . به اين ترتيب مشخص است كه رشد هنري سزان در بستر يك جريان قوي فرهنگي هنري شكل گرفته است . اما محمود خان در كشور زندگي مي كرده كه براي وي تنها ارزشي معادل يكي از خدم جزء دربار قايل بودند . عدم وجود يك جريان فرهنگي هنري در كشور باعث شده بود تا محمود خان تنها بر اساس نبوغ فردي به پيشرفت هاي انفرادي دست يابد . پيشرفت هايي كه درآثار محمود خان به چشم مي آيد هرچند به تنهايي از اهميت زيادي برخوردارند به دليل نبود جريان هنري هرگز ادامه نمي يابند و هنرمندان پس از وي دوباره به شكل انفرادي تلاش مي كنند تا به همين نقطه از پيشرفت دست يابند . به اين ترتيب اهميت اين امر مشخص مي شود كه هنرمند در جامعه اي ديناميك زندگي كند .


چهره بهجت صدر درحال اشاره به يكي از آثارش بر ديوار موزه هنرهاي معاصر تهران


اين منتقد در ادامه سخان خود گفت : در ايران تنها از دهه 30 شمسي بود كه هنرهاي تجسمي اززير بار قيموميت دولت و دربار رها شد . با اين وجود آثار هنرمندان مدرن ايراني از پشتوانه نظري مناسبي برخوردار نبود . در واقع دردانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران آن زمان هم استادي وجود نداشت كه بتواند هنر مدرن را به شاگردانش تدريس كند . با اين وجود اين هنرمندان بايد راه را براي وقوع مدرنيسم درهنر ايران با زحمت زيادي باز مي كردند . هنرمندان نسل اول هنرهاي تجسمي مدرن درايران كه شامل افرادي همانند ضيا پور و حميدي مي شوند ، بارها در نمايشگاهها خود مجبور به درگيري فيزيكي و دست به يقه شدن با بازديد كنندگان شدند .
وي افزود : بهجت صدر ، از هنرمندان نسل دوم محسوب مي شود و به اين ترتيب در شرايطي به فعاليت هنري مشغول شد كه ديگر تا حدودي از شدت برخورد جامعه با آثار هنري مدرن كاسته شده بود . با اين وجود هنوز متفكران جامعه از آگاهي لازم نسبت به هنرمدرن برخوردار نبودند . عمده مطالب نشريات آن زمان در باره آثار بهجت صدر يا ترجمه بوده و با نقل قول هاي خودش است كه با شك و ترديد نويسنده متن همراه بوده است .

يكي از مشكلات اساسي ما اين است كه هرنقاش ايراني فكر مي كند كه تاريخ هنر با وي شروع شده و با وي نيز به اتمام مي رسد . اين خود خواهي در حالي در ايران رواج دارد كه درك ديگري اولين پايه پيشرفت است .

مجابي بار ديگر با تاكيد بر اهميت زندگي هنرمند دريك جامعه ديناميك ، افزود : البته در همان موقع نقاشاني مشغول به فعاليت بوده اند كه از اهميت آثار بهجت صدر به خوبي آگاه بودند . اما يكي از مشكلات اساسي ما اين است كه هرنقاش ايراني فكر مي كند كه تاريخ هنر با وي شروع شده و با وي نيز به اتمام مي رسد . اين خود خواهي در حالي در ايران رواج دارد كه درك ديگري اولين پايه پيشرفت است .تا ديگري را درك نكنيم هميشه در اولين پله ايستاده ايم .
اين منتقد در ادامه سخنان خود گفت : بهجت صدر در آثارش يك نكته اساسي را مطرح مي كند . وي نشان مي دهد كه هنر از ابتدا با بازي زاده شده است . شعر بازي با كلمه است . اگر مدادي به دست كودكي دهيد به شكل غريزي با آن خط مي كشد كه اين امر نشان دهنده شور آفرينندگي در انسان است .


بازديد كنندگان درحال تماشاي آثري از بهجت صدر در موزه هنرهاي معاصر تهران

با مطالعه آثار بهجت صدر نيز مشخص است كه وي هيچگاه از قبل تصميمي براي نقشي خود نداشته است .و هميشه با ديدن يك رنگ و يا چيزي ديگر نوعي شور آفرينندگي در وي قليان كرده و وي را وادار به نقاشي مي كند . در برخي از تابلو هاي اين هنرمند نيز يك ريتم تكرار شونده همانند كاشي هاي قديمي وجود دارد . گاهي نيز اين ريتم خلاصه مي شود و تبديل به  جزئي از كل اثر مي شود مثل تابش نور چراغ درميان خيابان . به اين ترتيب يك حركت بزرگ و عظيم دروني در آثار بهجت صدر شكل مي گيرد كه اصل گويش تابلوهاي وي را بوجود مي آورد . در واقع بهجت صدر با آثارش مي خواهد به جامعه ايستاي ايراني بگويد ، ايستادن و درجا زدن فايده اي ندارد .
مجابي در پايان سخنان خود گفت : بهجت صدر بايد به عنوان يك نقاش انقلابي شناخته شود . زيرا از ابتداي شروع كار خود تا كنون به تنهايي مبارزه كرده است وي هنرمندي است كه سالها در برابر دهن كجي هاي مردم نسبت به آثارش ايستادگي كرده و به تنهايي به كار خود ادامه داده تا امروز پس از سالها تاخير قدر و ارزش آثارش آشكار شود .

کد خبر 101902

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha