۱۰ اسفند ۱۳۸۸، ۱۲:۱۷

حکمت و فلسفه (10)

حکمت معرفت مفهومی نیست

حکمت معرفت مفهومی نیست

استاد دانشگاه مفید قم با اشاره به تفاوت متافیزیک با فلسفه گفت: حکمت فضایی را می‌خواند که در آن انسان دید مقولی و مفهومی خود را از دست می‌دهد. به همین جهت برخی مواقع کلام حکیمان را "شطح" هم می‌نامیم.

سید محمد تقی چاوشی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد تمایز جوهری میان حکمت و فلسفه اظهار داشت: حکمت و فلسفه تفاوت جوهری ندارند اما شاید بتوان بین متافیزیک و فلسفه تفاوت قائل شد و اینها همه به جعل اصطلاح بر می‌گردد. متافیزیک را بر نحوه تفکری که دارای مقولات و مفاهیم است اطلاق می‌کنیم البته این همه جعل اصطلاح است همانطوری که ذکر شد.

این استاد فلسفه دانشگاه مفید قم درمورد اینکه آیا می‌توان حکمت را معرفت مسلط در عصر پیشامدرن دانست؟ گفت: خیر! اگر منظور از حکمت تفکر است به معنای آنچه تفکر امری مقدم بر انسان و انسان در ساحت تفکر باشد به گونه ای که نحوه خاص تفکر منطقی و مفهومی مربوط به دوره مدرنیته باشد چنین تسلطی در دوره‌های قبل از مدرن نمی‌توان دید اما رگه‌هایی از این تفکر را در بعضی از بزرگان می‌توان نشان داد.

این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: فوکو در مقاله بسیار دقیق و زیبایی که با عنوان " گفتمان و حقیقت" منتشر کرد یونان را فاقد تفکر منطقی و مفهومی می‌دانست و معتقد بود حقیقت برای ایشان در ارتباطی مستقیم و بدون واسطه گرامر و منطق و هرگونه مفهوم حضوری است. اما همانطور که می‌دانیم هگل در فصل یقین حسی در کتاب "پدیدار شناسی روح" پیشاپیش چنین تفکری را رد می‌کرد. به یاد داشته باشیم متفکران بزرگی در سرزمین ما و در فرهنگ ما رشد کرده و بالیده‌اند مانند بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی و نظایر اینها که تفکرشان برای ما به‌راحتی قابل فهم نیست.

این محقق حوزه فلسفه خاطر نشان کرد: ما در فضای متافیزیکی زندگی می‌کنیم و لذا از فرهنگ خود و ریشه‌های اصیل آن به خصوص نظرات متفکرانه‌ای که در بیانات بزرگان ما آمده است بی‌بهره مانده‌ایم.

چاوشی درباره نیاز فلسفه برای پیشبرد راه خود به حکمت نیز گفت: هایدگر از پایان فلسفه می‌گفت. گادامر در کتابی با عنوان " عصر دانش" ودربخشی با عنوان میراث هگل، دوره ما را باز هم هگلی و متافیزیکی می‌داند و به کنایه پایان فلسفه را که هایدگر از آن یاد می‌کند و آن را هم در فضای متافیزیکی ترسیم می‌کند. اگر حکمت را به معنای تفکر ناب در نظر می گیریم نحوه ای خاص از تفکر می‌شود و متافیزیک به چیزی احتیاج ندارد. متافیزیک گزارش از دوره‌ای است که انسان دیدی خاص به عالم دارد.

وی افزود: اگر می‌گوییم که متافیزیک زاویه دید است و بیرون از متافیزیک نباید دیدی وجود داشته باشد بی‌شک حکمت در این بستر و در این مقام فضایی را می‌خواند که در آن انسان دید مقولی مفهومی خود را از دست می دهد. به همین جهت در پاسخ به پرسش قبل عرض شد که کلام متفکران بزرگمان را "شطح" می‌نامیم. 

این استاد فلسفه در پایان یادآور شد: این فضایی است که ما از آن بی‌خبریم ما اهل تفکر نیستیم بلکه از نحوه‌ای خاص از فکر کردن که مبتنی بر مقولات و مفاهیم است برخورداریم لذا نه حکمت برای فلسفه کاری انجام می دهد و نه فلسفه برای حکمت. این دو دو قلمروی کاملاً متمایز هستند.

کد خبر 1043460

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha