به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله حاج شیخ مجتبی تهرانی، این مرجع تقلید و استاد اخلاق در جلسه دوم درس خود در رابطه با غیرت مومن گفت: بحثهای گذشته درباره محیطهایی بود که انسان در آن محیط ها ساخته میشود و رابطه ها در آن محیطها محبتی است. غیرت هم از محبت نشئت می گیرد و همان محبت موجب می شود که شخص غیور، چه نسبت به خودش، چه نسبت به آن کسانی که تحت نظر او در آن محیط هستند نقش سازندگی داشته باشد. گفته شد اولین محیط که قویترین رابطه محبتی در آن است محیط خانوادگی است و بالاترین رابطه هم، رابطۀ میان پدر و مادر در ارتباط با فرزند است که نقش سازندگی دارد.
وی افزود: فرزند برای والدینش میراث است. فرزند ادامه وجودی پدر و مادر در این نشئه است و بقاء والدین به بقاء اوست. از طرفی هم فرزند امانتی الهی است. یک وقت می گویی به اینکه خود فرزند میراث است، یک وقت تو خودت می خواهی میراثی برای او بگذاری. اینها دو گونۀ متفاوت است.
ادب ارثی جاودانه برای فرزند
آیت الله مجتی تهرانی گفت: در اینجا این مطلب مطرح می شود که: معمولاً وقتی ارثیه گفته می شود می روند سراغ مال! حال اینکه اگر امر دائر بشود به اینکه در دست فرزند چیزی بماند، باقی باشد بهتر است یا مثل مال فانی؟ در اینکه اگر ارث فانی شود به درد نمی خورد، شبهه ای نیست. باقی باشد بهتر است. بقاء هم، نه به این معنا که تا در دنیاست باقی بماند بلکه در تمام نشئات وجودی، چه نشئه دنیا، چه نشئه برزخ و چه آخرت باقی باشد. چیزی به او ارث بدهی و برای او بگذاری که وسیلۀ سیر او در این نشئات باشد. حضرت امام صادق (ع) در باب آنچه که برای فرزند به ارث گذاشته میشود فرمودند: «إِنَّ خَیرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لِأَبنائِهِم الأَدَب لَا المال فَإِنَّ المالَ یَذهَبُ وَ الأَدَبُ یَبقَی» "همانا بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند، ادب است نه مال. چرا که مال از بین میرود و ادب باقی میماند."امام صادق (ع) فرق می گذارد بین مال و ادب. بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث می گذارند ادب است نه مال، بعد علت را هم خیلی روشن بیان می فرماید: مال از بین رفتنی است، امّا ادب از بین نمی رود.
ادب سازنده شاکلۀ وجودی هر شخص
وی گفت: چرا مال از بین رفتنی است و ادب باقی می ماند؟ زیرا ادب شاکلۀ وجودی و روحی انسان را میسازد و شکل به آن می دهد. وجود برزخی ما هم تا قیامت، همان شاکلۀ وجودی است.
این استاد اخلاق تصریح کرد: شاکلۀ وجودی هر فردی که ظاهراً شبیه انسان است، ممکن است انسان نباشد. باطن او را که تو نمی بینی! چشم برزخی تو باز نشده است تا بفهمی در باطن او چه هست! باطن هر کس شکل خاص خود را دارد. ممکن است باطن انسان یک گرگ درنده ای باشد. البته با مرگ چشم برزخی آدمی باز می شود: « فَبَصَرُکَ الیَومَ حَدیِدٌ» امروز چشمت تیزبین شده است یعنی حقیقت همه چیز را می بینی. آن موقع است که انسان می بیند وضعش چگونه است. وقتی از این عالم دارد می رود می فهمد انسان می رود، یا یک حیوان می رود. راجع به قیامت هم داریم « وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَت "و هنگامی که حیوانات وحشی برانگیخته میشوند."
وی اضافه کرد: پس ادب شاکلۀ وجودی هر انسانی را میسازد. حالا اگر تعبیر میکنم به انسان مسامحه است. باید بگویم هر شخص. این ادب است که موجب میشود شخصی به شکل انسانی الهی بشود. یعنی ملکات الهی پیدا کند.
نقش پدر و مادر در الهی شدن فرزند
آیت الله تهرانی یادآور شد: در اینجا این مسئله مطرح می شود که: نقش پدر و مادر در این مسئله چیست؟ آن کسانی که پرورش دهنده انسان هستند - یعنی والدین - چه نقشی در رابطه با الهی شدن فرزند دارند؟ چون اولین محیط که می خواهد انسان را بسازد اینجاست. منشاء غیرت آنها محبت است و غیرتشان هم همانطور که در جلسه گذشته گفتم، غیرت حیوانی نیست. غیرت انسانی و الهی است، بعد معنوی انسان است.
وی گفت: اگر والدین می خواهند فرزند از نظر باطن، صورتی الهی و انسانی پیدا کند، بدانند این امر از همان تربیتی که آنها می کنند تحقق می یابد. دربارۀ نقش والدین تعبیراتی وجود دارد که همۀ اینها متخذ و برگرفته از معارف مااست مانند اینکه نقش والدین مانند نقش زارع و دهقان است. امّا با تفاوتهایی! زارع هم باید زمین را شخم بزند و آماده کند، هم بذر بپاشد یا نِشا کند و بعد هم آبیاری بکند تا آرامآرام، محصول برسد و ثمر دهد.
تربیت فرزند از زراعت آسانتر است
این مرجع تقلید گفت: والدین هم نقش زارع و دهقان را دارند امّا به یک معنا خیلی آسانتر. شاید این تعبیر را تا به حال نشنیده باشید که تربیت برای والدین خیلی آسانتر است نسبت به کاری که زارع و دهقان برای محصولش انجام می دهد، نه سخت تر! زارع باید سه کار بکند: هم باید زمین را شخم بزند و آماده کند، هم بذر را بپاشد، هم آبیاری کند. بعد بنشیند دستش را روی هم بگذارد ببیند ثمری می گیرد یا نه. ولی در مورد تربیت طفل لازم نیست دو کارِ اوّل را بکنی، یک کار بکن. چون از نظر زمین، زمینِ آن طفل آماده است، هیچ شخم زدن نمی خواهد. در روایتی که جلسه گذشته مطرح شد دیدید که علی(ع) به این مضمون فرمودند که بچّهای که تازه در دامن تو چشم باز کرده، صفحه روح او، قلب او، پاک است. هیچ سنگ و کلوخی در آن نیست. اتفاقاً سریع هم اثر میگذارد. هم سریع است و هم عمیق. هر دو در تعبیر حضرت وجود دارد.
وی افزود: بذر هم لازم نیست تو بپاشی، بذر آن را خدا پاشیده است. بذرش همان عقلِ عملی است. تمام اموری که از دیدگاه عقل ما حَسَن است یا قبیح است، همه اینها را میداند. اما به صورت بالقوه است، استعداد است. تو فقط این را در طفل به فعلیت برسان. یعنی اینکه تو فقط باید آبیاری بکنی. زمین آماده است، نشا را خدا کاشته است، بذر را پاشیده است. تو می توانی خیانت نکنی؟!! می توانی جنایت نکنی؟!!
ادب، آب حیات تربیت انسان است.
آیت الله مجتبی تهرانی گفت: حرف این است که اِی پدر و مادر! فقط آب بده! حال می گویم که آب دادن یعنی چه. علی(ع) فرمودند: «إِنَّ بِذَوی العُقول مِنَ الحاجَة اِلی الأَدَب کَما یَظمَأُ الزَّرع اِلَی المَطَر» "نیاز ذوی العقول به ادب مانند نیاز زرع است به باران." این عقل، عقل نظری نیست، عقل عملی است. همه انسانها احتیاج به ادب دارند، اما میدانی ادب برای آنها مثل چه میماند؟ احتیاجشان مثل این است که زرع احتیاج به باران داشته باشد، نقش ادب مانند نقش باران و آب است. والدین باید فقط کاری کنند که عقل عملی طفل، به فعلیت برسد. به فعلیت برسد یعنی چه؟ یعنی عقل عملی را که جنبه استعدادی دارد و به صورت بالقوّه است، شکوفا کنند.
ادب یعنی شکوفایی عقل عملی
وی در ادامه این بحث به مسئله شکل دادن والدین به فرزند اشاره کرد و گفت: لذا در روایاتمان داریم که والدین باید به او شکل بدهند و در او ملکات ایجاد کنند. چگونه ملکه را برای او درست می کنند؟ علی (ع) این تعبیر را میفرماید که: «الأَدَبُ صُورةُ العَقل» " ادب صورت عقل است." مراد عقل عملی است. یعنی آن بذرها باید به فعلیّت برسد، ادب آنها را به فعلیّت میرساند. ما در بحثهای طلبگی خودمان میگوییم فعلیت شیء به صورت شیء است. نقش ادب این است که آن چیزهایی که در مکنون طفل نهفته است را آشکار میکند و به فعلیت میرساند. چه در بعد انسانی او، چه در بعد الهی او. «کُلُّ مُولُودٍ یُولَدُ عَلَی الفِطرَة» "هر طفلی بر سرشت الهی بدنیا می آید."
تربیت از دو طریق سمعی و بصری است
وی گفت: بنابراین، تو اگر میخواهی چیزی برای او به ارث بگذاری، یک چیزی را انتخاب کن که در تمام نشئات وجودی اش از آن بهره بگیرد و آن تربیت است. تربیت مانند مسئله زراعت است. اما این تفاوت که خیلی آسانتر از آن است. این زمین شخم زدن نمیخواهد ، بذر پاشیدن نمیخواهد، نِشا کاشتن نمیخواهد. خدا کاشته است. تو خرابکاری نکن! فقط آن را آب بده! حالا با چه چیزی آب بدهی؟ تربیت از دو طریق سمعی و بصری است.
آیت الله تهرانی تصریح کرد: ملکات ما بر اثر تکرار ایجاد میشود. هنگامی که بچّه به دنیا میآید از نظر درونی اینگونه است که یک قوۀ حافظه دارد (اتاق بایگانی). هر چه به او بگویی وهر چه ببیند، سریع میبرد و در اتاق بایگانی اش میگذارد. سرعت گیرندگی اش زیاد و عمیق است. وقتی هم رفت آنجا، به این زودی بیرون نمیآید. وقتی که این کار تکرار شد، به صورت ملکه در میآید و شاکلۀ او را تشکیل میدهد. شاکلۀ وجودی معنایش این است که ملکات، از دو راه سمعی و بصری شاکلۀ وجودی و درونی انسان را تشکیل میدهد.
وی در ادامه با اشاره به روایتهای اسلامی اظهار داشت: ما در روایاتمان داریم که بچه وقتی به دنیا آمد، مستحب است همان روز اول، در گوش راست او اذان گفته شود و در گوش چپ او اقامه. یعنی اوّلین صوت و آهنگی که از راه سمع و گوش به او میرسد، توحید و نبوت و... باشد. این در روز اوّل مستحب است. میگویند تا قبل از اینکه ناف او بیفتد که معمولاً حدود ده روز طول میکشد این کار مستحب است و این از طریق سمع است. روایتی از امام باقر (ع) است و هم از امام صادق (ع) است که فرمودند: « إِذا بَلَغَ الغُلام ثَلاث سِنین یُقالُ لَهُ سَبع مَرَّات قُل: لاإِله الا الله ثُمَّ یَترُک». " بچه وقتی به سه سالگی رسید به او هفت مرتبه اینگونه گفته شود که: "بگو: لا اله الا الله" سپس رها شود»
وی افزود: وقتی بچّه به سن سه سالگی رسید یعنی دو سالش تمام شد، میخواست وارد سه سال بشود و معمولاً بچه زبان باز می کند که میتواند کلمات را بگیرد و ادا کند - «بَلَغَ» یعنی میرسد به اینجا - به او کلمۀ توحید را بگو و هفت بار هم بگو. چرا هفت بار؟ برای اینکه این کلام با تکرار ملکهی او بشود، یادش نرود.
تأثیر مخرّب صداهای شیطانی بر تربیت کودکان
آیت الله مجتبی تهرانی اظهار داشت: معارف ما این است. انسان الهی بساز، از همان کوچکی، از روز اول کلام الهی به گوشش بخورد. آهنگ الهی را بشنود نه آهنگ شیطانی را. وای به حال آن جامعهای که اطفال آن به آهنگ شیطانی معتاد بشوند. به خدا قسم اگر میگفتند این آهنگهای شیطانی استحباب دارد، اینگونه اصرار نمیبود. میفهمید چه دارید میکنید؟ دشمنانتان دارند به اهدافشان میرسند.
------------------------
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی
نظر شما