غرب و موضوع هسته ای ایران؛ از تحریم و تهدید تا کنار آمدن با واقعیت

یک روزنامه غربی با پرداختن به تحولات اخیر در برنامه هسته ای ایران از قبیل سفر میلی باند به چین، سفر گیتس به منطقه خاورمیانه و یا سفر کلینتون به آمریکای لاتین، به تحلیل مباحث موجود در این رابطه پرداخت.

به گزارش خبرگزاری مهر، نیویورک تایمز در تحلیل خود می نویسد: برای مدت چند ماه در نیمه دهه 1960 لیندن جانسون رئیس جمهور آن روزهای آمریکا و مشاورانش در اندیشه بمباران تاسیسات هسته ای چین بودند و در این راه حتی به فکر استفاده از کمک اتحاد جماهیر شوروی نیز بودند.

دلیل اندیشیدن به این انگیزه جلوگیری از دستیابی چین به رهبری مائو به سلاح هسته ای بود اما هزینه هایی که باید برای آغاز یک جنگ جدید در آسیا پرداخت می شد باعث شد تا آمریکا گزینه بازدارندگی را دنبال کند و بدین ترتیب زندگی در کنار یک تهدید رو به افزایش را انتخاب کرد. این برنامه آمریکا کارگر افتاد اما تقریبا پس از گذشت پنج دهه از آن روز اکنون تعداد بیشتری از آمریکائیها به جای آنکه نگران زرادخانه پکن باشند نگران بدهی چند میلیارد دلاری به چین هستند ( اشاره به کسری تجاری آمریکا در برابر چین). چین اکنون تبدیل به یک رقیب نظامی قابل توجه برای آمریکا شده است.

این روزنامه در ادامه با مقایسه ای بی ربط با ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران و فعالیت نظامی هسته ای چین در دهه 60 می نویسد : و امروز یکبار دیگر بحث درباره استفاده از گزینه بازدارندگی در محافل آمریکا مطرح شده است. این بحث ها برای مقابله با برنامه هسته ای ایران مطرح شده اند و کارشناسان صاحب نامی چون "زبیگنیو برژینسکی" با قاطعیت می گویند که سیاست های اتخاذ شده در دوران جنگ سرد در برابر ایران نیز نتیجه بخش خواهند بود.

بر همین اساس در ماه جاری موسسه "فارین افرز" سناریوهای موجود برای مقابله با برنامه هسته ای ایران را منتشر کرد و این در حالی بود که دولت آمریکا برنامه هایی چون استقرار سپر موشکی در کشورهای مختلف و افزایش حضور در خلیج فارس را نیز دنبال می کند. اما مطمئنا این برنامه همانند آماده ساختن مقدمات بازدارندگی هسته ای در برابر ایران در صورت شکست تحریم های تهران است.    

اما کاخ سفید اعلام کرده که گزینه بازدارندگی هسته ای روی میز نیست.

نیویورک تایمز در ادامه می نویسد : در اوایل دهه 1960 نیز کسی تصور نمی کرد چین تبدیل به یک قدرت هسته ای شود. در مورد کشورهای دیگر نیز آمریکا چنین رویکردهایی را در برخی از مواقع امتحان می کرد برای مثال "جرج بوش" رئیس جمهور سابق آمریکا اعلام می کرد که واشنگتن کره شمالی هسته ای را تحمل نخواهد کرد اما حقیقت آن است که بوش در شش سال آخر ریاست جمهوری خود کره شمالی را تحمل کرد. و در آخر به استفاده از استراتژی بازدارندگی و قطع صادارت این کشور به مشتریان هسته ای آن پرداخت.  

اما نکته اینجاست که هنوز در مورد بکارگیری استراتژی بازدارندگی در قبال ایران اتفاق نظری وجود ندارد و این عدم توافق به دلیل آن است که تحریم های قبلی شورای امنیت نتوانسته رفتار ایران را تغییر دهد و کارشناسان معتقدند که حتی در صورتی که آمریکا بتواند موافقت تمام اعضای شورای امنیت برای اعمال دور جدید تحریم ها علیه تهران را بدست بیاورد بازهم این تحریم ها به حدی نخواهد بود که بتواند تاثیری بر رفتار تهران داشته باشد. در این میان حتی افرادی که بر طبل آغاز جنگ با ایران می کوبند نیز تردیدهای مربوط به خود را دارند که مهمترین مورد آن قابل پیش بینی نبودن واکنش ایران به این جنگ است.

در این میان مقامات پنتاگون و حتی موسسه های اطلاعاتی امریکا از این نکته ناراحت هستند که اطلاع دقیقی از توان واقعی هسته ای ایران را ندارند. این مقامات آمریکایی معتقدند که اگر چین و روسیه توانسته اند با وجود سیاست بازدارندگی به موقعیت فعلی برسند ایران نیز می تواند در دهه های آینده تبدیل به یک قدرت قابل توجه در جهان بشود.

نظریه پردازان دیگری همچون "برنت اسکو کرافت" مشاور امنیت ملی دولت آمریکا در دوره ریاست جمهوری جرالد فورد و بوش پدر می گویند : نتیجه نهایی و بزرگترین ریسک تلاش برای احاطه ایران و یا حمله به این کشور، آغاز انفجار تکثیر سلاح های هسته ای در منطقه خلیج فارس است و این عمل در ابتدا از سوی کشورهایی چون ترکیه ، عربستان سعودی و مصر آغاز می شود. و آنگاه این مشکل به شبه جزیره کره نیز کشیده می شود.  

اما در این میان کسانی همچون "ری تکیه" و "جیمز لیندسی" از کارشناسان فارین افرز هستند که معتقدند مورد ایران با موارد موجود در دوران جنگ سرد تفاوت دارد و استراتژی موفق آن است که آمریکا حقیقت را بپذیرد. این قبیل افراد می گویند که اوباما باید سه نسخه برای ایران تجویز کند. سه نسخه ای که به معنای از دست دادن همه چیز برای ایران نباشد. این سه نسخه عبارتند از : عدم استفاده از سلاح های متعارف علیه کشورهای دیگر، عدم انتقال فناروی و مواد هسته ای به کشورهای دیگر، و عدم حمایت از گروه هایی چون حماس و حزب الله و آنگاه گزینه تنبیهی برای ایران درصورت تخطی تهران از این موارد حمله به ایران باشد.

نیویورک تایمز می نویسد : این یک لیست است اما بحث هایی نیز در مورد آن وجود دارد و آن اینکه چرا باید تهران با این مورد کنار بیاید که آمریکا در ابتدا با هسته ای شدن ایران مخالف بود و اکنون آن را پذیرفته است؟

کد خبر 1051853

شهر خبر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha