بعضی از رسوم مقوم هویتی جشن هستند و با نوعی شادمانی و گشادهرویی همراهند مانند عید نوروز . برخی دیگر از این رسوم هم یادبود هستند و به نشانه بزرگداشت یک خاطره جمعی یا شخصی برگزار میشوند. این رسوم مدتی مدید مداومت داشته و به بخشی از هویت و معرف ایرانیان تبدیل شدهاند.
شأن نوروز در تعریف هویت ایرانی
جشنهای نوروز از نظر قدمت و دیرینگی، مداومت(سیزده روز مداوم)، گستردگی (از هندوستان و آسیای مرکزی و قفقاز تا مصر)، دین پایگی (آمیخته بودن مراسم و آداب نوروزی با تعالیم ماوراءالطبیعی) و شورآفرینی(احساس شادی بسیار زیاد در بین خردسالان و جوانان و بزرگسالان)، شأن ارزندهای در قوام هویت ایرانی ایفا کرده است.
در هنگام حلول سال نو، طبیعت دوست داشتنی میشود و همگان به آشتی و مفاهمه میاندیشند. مناسبات معنوی، که در ایام نوروز و مراسم مربوط به آن برقرار میشود، هر چند همه کدورتها را از بین نمیبرد اما خانهای در ایران نمیتوان یافت که به واسطه ورود و حلول نوروز، وجدی مضاعف نیافته باشد.
این فضای لطیف که یادگار و میراث سنن و رسوم کهن است، خاطره ایرانیان را شکل داده و با شخصیت آنان عجین شده است.
واژهشناسی نوروز
نوروز در زبان پهلوی، یعنی زبان فارسی میانه که در دوره ساسانیان زبان رسمی ایرانیان بوده، به صورت "نوگ روچ" آمده که جزء نخست آن در فارسی امروز به شکل "نو" و جزء دوم آن با تحول "چ" به "ز" به صورت روز باقی مانده است. در بسیاری از سرودههای فارسی این نام به همان صورت فارسی میانه هم یافت میشود.
در ادبیات فارسی جشن نوروز را مانند بسیاری دیگر از آیینها، رسمها و تمدنها به نخستین پادشاهان نسبت میدهند. شاعران و نویسندگان قرون چهارم و پنجم هجری مانند فردوسی، منوچهری، عنصری، بیرونی، طبری، مسعودی و مسکویه که منبع تاریخی و اسطورهای آنها ادبیات پیش از اسلام بوده، نوروز و برگزاری جشن نوروز را از زمان پادشاهی جمشید میدانند.
حکیم عمر خیام در نوروز نامه آورده است: "سبب نام نهادن نوروز از آن بوده است که آفتاب در سیصد و شصت و پنج شبانه روز و ربعی به اول دقیقه حمل باز آید و چون جمشید آن روز را دریافت نوروز نام نهاد و جشن آئین آورد و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان به او اقتدا کردند، چون آن وقت را پادشاهان عجم دریافتند از بهر بزرگداشت آفتاب آن را نشانه کردند و آن روز را جشن ساختند و عالمیان را خبر دادند تا همگان آن را بدانند و آن تاریخ را نگه دارند".
بررسیهای ایرانشناسان و اسطورهشناسان نشان میدهد که اولا نوروز، رسمی دیرینه بوده و به پیش از ورود آریاییها به ایران مربوط است. ثانیا نوروز صبغهای کاملا دینی داشته و رسمی شادمانه برای بزرگداشت خدایان بوده است. ثانیا نوروز چه در آن هنگام که در تابستان بود و چه اکنون که در ابتدای بهار است، مقارن با بیداری و باروری طبیعت بوده است. این سه ویژگی، نوروز را رسمی ماندگار، فرامادی و بهجتافزا و شور آفرین ساخته و دیگران، ایرانیان را بانی و حامی چنین رسمی میشمارند.
بر این اساس نوروز تمام مؤلفههای دینی، مذهبی، طبیعی و تاریخی را با خود به همراه دارد و هویتی که از ترکیب این چهار مورد شکل گیرد، بسیار استوار و سرزنده باقی میماند.
نظر شما