۲۸ فروردین ۱۳۸۹، ۱۲:۰۷

دنیا از چشم یک دختر موتورسوار/

شور زندگی سمیه و خانواده اش بر دیوار مرگ!

شور زندگی سمیه و خانواده اش بر دیوار مرگ!

تبریز - خبرگزاری مهر: دیدن دختران موتور سوار در جاده ها و خیابان های ایران صحنه ای است که به طور معمول رخ نمی دهد با اینحال تصویر دختری موتور سوار بر دیوار مرگ رویدادی نیست که حتی بتوان در سراسر جهان نیز شاهد آن بود.

به گزارش خبرنگار مهر، برای گذراندن روزهای بهاری چند روزی را مهمان مردم انزلی بودم. اتفاق جالبی نظر مرا به خود جلب کرد. دیدن پوسترها و تبلیغات دختر موتور سوار از خطه سر سبز گیلان در استوانه دیوار مرگ، اتفاقی نبود که بتوان با بی توجهی از آن گذشت.

"سمیه مدنی" دختری بی باک و البته "خاص" از خانواده ای ماجرا جو که جرات و جسارت و هنر خود را همراه با موتور کراس خود بر دیوار مرگ به نمایش می گذارد.

از دیدن نمایش های جالب این دختر بی باک تمام حاضران غرق در هیجان و تحیر بودند. نمایش "سمیه" به قدری حرفه ای، جسورانه و هنرمندانه بود که تا وقتی کلاه ایمنی را از سر برنداشته بود باور کردن این که یک دختر 26 ساله با موتور کراس بر دیوار مرگ حرکات آکروباتیک را به نمایش می گذارد سخت می نمود.

از دریچه کوچک داخل استوانه دیوار مرگ وارد دستگاه می شود. بعد از ادای احترام به حاضران کلاه ایمنی را بر سر گذاشته و سوار موتور می شود. با حرکت او بر دیوار مرگ چارچوب استوانه زیر پاهای آدم شروع به لرزیدن می کند. با حرکات ماهرانه اش و دو دستی که در حال دور زدن رو به مردم بلند کرده و دست می زند تشویق همگان را به خود جلب می کند. صدای کف و سوت بر صدای موتور غالب گشته و همه برایش پول می ریزند و بعضی دیگر پول را به دستش می دهند.

"سمیه مدنی" تنها دختر موتور سوار دیوار مرگ در ایران است که با وجود شهرت خانوادگی در اجرای حرکات آکروباتیک با موتور و حتی خودرو بر روی دیواره مرگ تا به حال خبر و گزارشی از آنها انعکاس داده نشده است.

"دختری بر دیوار مرگ" تنها منسوب به یک نفر است. پس از اجرای نمایش، همراه سمیه داخل "استوانه مرگ" می روم تا در فضای کار و در کنار موتورش با هم گفتگو کنیم. فضای پر شوری است. غرور دختر موتور سوار دیوار مرگ و انعکاس شور و هیجان و تشویق های مردم بر فضای دستگاه حاکم است.

از هفت ماهگی موتورسواری می کنم

سمیه داستان زندگی خود را اینگونه آغاز می کند: وقتی که تنها هفت ماهه بودم، استادم مرا با شال به کمر خود می بست و با یک دست سرم را می گرفت و با موتور بر دیوار مرگ دور می زد. در واقع من از هفت ماهگی موتور سواری می کنم!

وی ادامه می دهد: از سن 5-6 سالگی همراه استادم تمرین رسمی موتورسواری بر روی دیواره مرگ را شروع کردم. در همان سنین، استادم ترک موتور می نشست و دستورات لازم را می داد و من موتور را کنترل می کردم.

سمیه با اشاره به دوران نوجوانی خود می افزاید: دوران مدرسه را هم موتور سواری می کردم. صبح ها مدرسه می رفتم و عصرها کار می کردم. از سن 14 سالگی به تنهایی بر روی دیوار مرگ موتور سواری را آغاز کردم!

دختر موتورسوار، مرا با استاد هندی خود آشنا می کند. در این لحظه با واقعیتی آشنا می شوم که خیلی جالب است. استاد هندی سمیه همان پدر اوست! و بدینگونه با شگفتی های خانواده مدنی بیشتر آشنا می شوم.

سمیه در خصوص اجراهایش می گوید: از سال 76 تا 79 در شهرهای بندرعباس، شیراز، کرمانشاه همراه با پدر اجرا داشتیم.

این دختر موتورسوار تاکنون خارج از کشور اجرایی نداشته و گرچه کار در ایران را بیش از هر جای دیگری دوست دارد اما از به نمایش گذاشتن توانمندی هایش در کشورهای خارجی نیز بدش نمی آید.

از او در خصوص فعالیت دیگر اعضای خانواده اش می پرسم. می گوید: تا چند سال پیش خواهر و دو تا از دختر عمو هایم نیز موتور سواری می کردند اما اکنون من تنها دختر موتور سوار ایرانم.

از سمیه در خصوص زندگی شخصی اش می پرسم و اینکه نظر همسرش در خصوص کارهایش چیست؟ می گوید: همسرم یکی از حامیان و مشوق های اصلی من است. در واقع او مدیر برنامه های این گروه به شمار می رود!

شور زندگی در دیوار مرگ!

با شروع تایم بعدی نمایش از در کوچک دستگاه بیرون می روم و در پشت دستگاه با "سهیل مدنی" برادر سمیه به گفتگو می نشینم.

سهیل جوانی است پر شور و هیجان. لذت زندگی و هیجان کار دیوار مرگ در چشمانش هویداست. برای او دیوار مرگ معنا بخش زندگی است. شور و نشاط زندگی و حتی خاطراتش در دیوار مرگ خلاصه می شود. دیواری که نام مرگ را بر آن نهاده اند اما او زندگی را با آن معنا می کند.

سهیل از کودکی خود می گوید که از هفت سالگی زیر نظر پدر و استاد خود موتور سواری می کند. از هفت سالگی به کاری مشغول است که علاقه و آینده اش را در آن می بیند و از درآمدش راضی است.

با افتخار از کارشان و درآمد آن می گوید: ما کاری را ارائه می دهیم که بی مثال باشد و کسی آن را انجام نمی دهد و همین موضوع باعث می شود که از کارمان استقبال زیادی می شود. تعطیلات و تابستان بیشترین استقبال را داریم.

سهیل رضایت خاطرش را با جملات کوتاه و پر امید بیان می کند و از خاطره 9 سالگی اش در کرمانشاه می گوید که با دو موتور و ماشین با سمیه و پدرش دور می زدند.

او وعده فردا را می دهد که با سمیه همزمان با دو موتور دور خواهند زد و در این چند روز خرابی موتور سمیه مانع از این شده است.

سهیل خانواده ای دارد ماجرا جو و علاقه مند به دیوار مرگ. او متاهل است و همسرش در فروختن بلیط همکاری می کند و علاقه مند به موتور سواری است.

وقتی " دیوار مرگ" سرنوشت رقم می زند

با اجرای نمایش آکروباتیک سهیل تایم بعدی نمایش به پایان می رسد. اکنون در جمع خانواده مدنی حضور دارم. همه برای 10 دقیقه استراحت در کنار من نشسته اند. محمد سلیم مدنی استاد و پدر خانواده نیز حضور دارد. فردی که تقدیر و سرنوشتش در ایران رقم خورده بود. اهل هندوستان است و دوسال پیش از انقلاب به ایران آمده و در اینجا ماندگار شده است.

استاد هندی با حوصله قصه زندگی اش را از اول تعریف کرده و می گوید: پدر و مادرم موتور سوار دیوار مرگ بودند. پدرم در کشورهای اروپایی و آفریقایی بر دیوار مرگ موتور سواری می کرد. 24 فرزند از چهار همسر بودیم. پدرم  تصمیم می گیرد به تمام فرزندانش این حرفه را آموزش دهد.

شش ساله که بود موتور سواری را شروع کرد. زمانیکه موتور سواری را کامل یاد گرفت پدرش تک چرخ زدن و پرش با موتور از روی ماشین ها را نیز به او یاد می دهد که چندین بار زمین خورده و دست و پایش بخیه خوره است.

او می گوید: سال 56 طی قراردادی که با پارک خرم داشتیم به ایران آمدیم. خرم نام قدیمی پارک ارم است. آن زمان من به همراه خواهر و برادرم با موتور دور می زدم.

پس از دوسال در ایران انقلاب می شود و پس از انقلاب محمد سلیم به انزلی آمده و در شهربازی گیلان کار می کند. در سال 61 در همان پارک با همسرش آشنا می شود و با هم ازدواج می کنند.

سمیه، سهیل و پدرشان محمدسلیم

محمد سلیم دومین موتور سوار دیوار مرگ در ایران است و پیش از او جان اورال از ترکیه این کار را می کرد.

موتور سواری بر دیوار مرگ در خانواده محمد سلیم حرفه ای است موروثی. خانواده اش اولین های دیوار مرگ هستند.

اکثر شهر های ایران شاهد هنر نمایی او بوده اند از جمله: تربت حیدریه، گناباد، طوس، تمام شهرهای سیستان و بلوچستان، خاش، چهاربهار، بم و شیراز.

محمد سلیم با افتخار می گوید: دور زدن با ماشین فکر من بود و من اولین فردی بودم که با ماشین بر روی دیوار مرگ دور زدم.

با هیجان و علاقه خاصی از فکر دور زدن با ماشین می گوید تا مرحله اجرای آن. از آن روزی که فکر خود را با یک ماشین کنترل از راه دور آزمایش کرد و آنرا در دیواره سطل چرخاند و بالا آورد تا روزی که فکرش را به مرحله اجرا رساند و با رنو برای اولین بار دور زد.

با هیجان و لبخندی بر لب ادامه می دهد: اولین بار با رنو دور زدم اما رنو تحمل فشار را نداشت و موقع دور زدن از وسط دو تکه شد. در آن حادثه زخمی نشدم. پس از آن با گلف کار کردم و شش بار در ایران و یک بار در عربستان افتادم که بارها دست و پایم شکست و کمرم جراحی شد. یک رنو و دو گلف را خراب کردم.

جز او فردی در ایتالیا بود که ماشین های کورسی دست ساز درست می کرد و با آن ها دور می زد. اما او می خواست با ماشین های معمولی که مردم سوار می شوند دور بزند. دست از تلاش نکشید و آنقدر تلاش کرد تا فن کار را پیدا کرد.

سال 69 شروع به ساختن دستگاه برای ماشین کرد و اولین دستگاه را در پارک ارم گذاشت. در سال 70 بود که در پارک ارم اولین نمایش خود را اجرا کرد.

از آخرین اجرای خاطره انگیزش با ماشین در کرمانشاه می گوید: دفعه آخر در کرمانشاه با 11 سرنشین با ماشین دور زدیم. همه بودند؛ دو دخترم، پسرم، به همراه فرزندان خواهر و برادرم. پس از آن دستگاه را به عربستان فرستادم.

اکثر موتور و ماشین سواران دیوار مرگ شاگردان او هستند و از برادران سقزی که در باغلارباغی تبریز کار کردند می گوید: آنها نیز دور زدن با ماشین را از یکی از شاگردان من آموزش دیدند. کسانی که دور زدن با ماشین را از من یاد می گیرند هیچ وقت با مشکلی مواجه نمی شوند چرا که تمامی فنونی را که خود یاد گرفته ام به آنها نیز آموزش می دهم.

محمد سلیم در کشور های عربستان، کویت، هندوستان، ایتالیا و بحرین کار کرده است.

در خصوص گرفتن مجوز برای کار می گوید: مجوز گرفتن ساده است. شهرداری باید مجوز بدهد که البته مدتی است روند کار عوض شده و برای گرفتن مجوز نامه ای به شهرداری می نویسیم و شهرداری برای تایید نامه را به شورای شهر می دهد. پس از تایید با شهرداری قرارداد می بندیم.

او به استقبال پر شور ایرانیان اشاره کرده و می گوید: در ایران مردم خیلی بیشتر از کشورهای خارجی استقبال می کنند و ما ترجیح می دهیم در ایران کار کنیم.

او در پاسخ به علت استقبال مردم ایران نسبت به دیگر کشورهای جهان از دیوار مرگ معتقد است: چون مردم ایران تفریح خاصی ندارند دیدن کار آکروباتیک ما برایشان سرگرمی و تفریح خوبی است. اما در کشورهای خارجی تنوع تفریح و سرگرمی بقدری زیاد است که کار ما به چشم نمی آید. نحوه استقبال در پایین شهر و بالا شهر نیز به همین شکل است.

10 دقیقه به پایان می رسد و در حالی از خانواده مدنی خداحافظی می کنم که صدای محمد سلیم مدنی با آن لهجه هندی اش از پشت میکروفن همه جا طنین انداز شده:

برای نخستین بار نمایش موتور سواری بر دیوار مرگ توسط دختری از بندر انزلی. آکروتیو موتور سواری هندوستان تقدیم می کند. نمایشی از جرات و جسارت دو حادثه جو، حرکتی دلاورانه و تلاشی باور نکردنی با موتور سیکلت بر دیوار قائم به ارتفاع شش متر. عملیات آکروبات موتور سواری توسط خواهر و برادر تا لحظات دیگر آغاز خواهد شد...

-----------------------------------

گزارش: یاسمین السادات مولانا

کد خبر 1055232

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • بهروز ۱۵:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
      0 0
      دوزمانه سوار حرفه ای هستم دوست دارم بر روی دیوار بچرخم. تعمیرکار موتورهای ۱۲۵کاوازاکی یاماها. سوزوکی دوزمانه هم هستم