پروفسور مایکل گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی در دانشگاه دوک امریکا است. حوزههای تخصصی او فلسفه سیاسی، فلسفه قارهای مدرن و تاریخ فلسفه سیاسی است. وی همچنین در حوزههای نظریههای سیاسی، ایدهآلیسم آلمانی و اگزیستانسیالیسم صاحبنظر است.
آنچه در ادامه میآید گفتگوی گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر با این اندیشمند برجسته معاصر است.
پروفسور مایکل گلسپی در گفتگو با خبرنگار مهر و در خصوص نقش دین در تعریف و تعیین هویت افراد و جوامع گفت: دین در دنیای کنونی نقشی در هویت افراد و جوامع بازی میکند و در این مسآله تردیدی وجود ندارد. شیوه ایفای نقش دین در هویت افراد به نسبت میان فرد و خدا در آن دین مربوط میشود.
اندیشه "تجسد" در مسیحیت بینش و هویتی خاص را القا میکند
وی افزود: به عبارت دیگر نسبت میان "انسان" و "خدا" در هر دینی در تعیین نقش هویت افراد تآثیر دارد. نوع و شیوه مفهومسازی آن دین از نسبت و رابطه میان "انسان" و "خدا" در تعیین این هویت نقش دارد.
مؤلف "ریشههای الهیاتی مدرنیته" در ادامه خاطر نشان کرد: برای نمونه در مسیحیت، مفهوم و اندیشه "تجسد" و "حلول" که بر اساس آن خدا در انسان حلول کرده به تصور و بینشی منجر میشود که در آن بینش فرد میتواند شبیه و مانند خدا شود. در صورتی که این دیدگاه در آیین و اندیشه بودایی ناشناخته است. این اندیشه در دین اسلام انکار میشود و مورد تکفیر قرار میگیرد.
وی تصریح کرد: در مسیحیت و انسانگرایی مسیحی این اندیشه ساری و جاری است و بر این اساس اندیشه میشود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه دوک تآکید کرد: بسیاری از کسانی که در دنیای غرب زندگی میکنند و حتی پیرو دین مسیح هستند شاید این تفکر و اندیشه "تجسد" را الحاد بدانند ولی باید توجه داشت که اندیشه ریشه در اندیشه مسیحیت دارد.
وی افزود: بر این اساس نکته اساسی این است که انسانگرایی نباید مبتنی بر انسانگرایی غربی باشد.
نسبت میان "انسان" و "خدا" در ادیان متفاوت است
این اندیشمند برجسته یادآور شد: چگونگی و میزان هماهنگی، ارتباط و مفهوم سازی وفاداری و ایمان به خدا در میان سایر گروههای مذهبی و تعیین نسبت میان انسان و خدا در این ادیان و چگونگی ارتباط و نحوه نگرش ادیان به کل بشریت در تعیین هویت دینی افراد نقش دارد.
انسانگرایی جدید تنها مدل انسانگرایی نیست
وی افزود: نکته این است که باورها و اعمال نبایستی صرفاً برگرفته از مدل و الگوی غربی باشد.این که گفته میشود هر شکل و نوعی از انسانگرایی به طور مطق غربی است، اندیشه اشتباهی است.
استاد فلسفه دانشگاه دوک تصریح کرد: غرب راه و روش زندگی خود را با آزمون و خطاهایی در همان فرهنگ و جغرافیا به دست آورده است. هویت غربی مبتنی بر آزمون و خطا در همان فرهنگ بوده است.
وی در پایان تآکید کرد: بسیاری از کشورها و جوامع در حال توسعه در مسیر حل مسائل مربوط به هویت هستند تا از رهگذر آن بتوانند به نوعی ثبات برسند.
نظر شما