یکی از عوامل تکوین و بسیج افکار عمومی و تنظیم و جهت بخشی بدان رسانه ها است. این اثرگذاری بر افکار عمومی در همه حوزهها و از آن جمله شکلگیری تصویر کلی از موضوع نزد افکار عمومی جاری و ساری است.
گستره مقوله افکار عمومی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بر اثر تحولات مهم تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات به اوج خود رسید و توجه بسیاری از علمای علوم اجتماعی، روانشناسی اجتماعی و صاحب نظران علوم سیاسی از جمله آرتور کورن هاوزر، فیلیپز دیویسن، لیزر سن، چارلز هورتن کولی، گابریل تارد، آلفرد سووی دو توکوویل، فردیناند تونیس، گوستاو لوبن، پرایس و رابرتز، شامپانی و... را به خود جلب کرد.
اما دست اندرکاران رسانههای جمعی با به کارگیری جدیدترین تکنولوژی های خبری و فنون متقاعدسازی، زمینه تغییر افکار و عقاید عمومی را فراهم کرده و با به دست گرفتن سرنوشت افکار عمومی آرا و افکار و اخبار را منعکس، تقویت و حتی خاموش میکنند.
شامپانی خبرنگاران را رهبران واقعی و متنفذ آرا و افکار جامعه میداند و بر این باور است که افکار عمومی چیزی جز ساخته دست خبرنگاران نیست که از طریق تحلیل رسانهای و دستکاری افکار انجام می شود.
خیلی از سوژههای افکار عمومی، موضوعاتی رسانهای و به تعبیر دیگر انگارهایاند به این مفهوم که اگر رسانهها وجود نداشتند موضوعی که امروز با عنوان افکار عمومی از آن یاد میشود، وجود نداشت.
البته در خصوص افکار عمومی این موضوع کلی است و اگر مراد از افکار عمومی صرفاً مسائل سیاسی باشد، کمتر مشمول این قانون میشود. به عبارت دیگر چون در موضوعات سیاسی همیشه دو طرف درگیر وجود دارد، لذا طرف رقیب برای بسیج افکار عمومی از تمامی شیوهها، تمهیدات و ترفندها استفاده میکند و این کمرنگ شدن نقش انحصاری رسانهها را در پی دارد.
برای شکلگیری افکار عمومی دو اصل یا عامل باید با هم جمع شوند. 1ـ موضوع یا مشکلی خاص 2ـ توجه عمومی حول و حوش آن موضوع. در ادامه این دو محور بررسی میشود.
1ـ اطلاعرسانی و آگاهیبخشی حول یک موضوع: همانگونه که از عنوان افکار عمومی بر میآید، منظور عقایدی عمومی است که به همگان مربوط باشد. امروز فقط رسانهها توان ایجاد این عقاید را بین همگان دارند. لذا اگر نقش اطلاعرسانی رسانهها نباشد، به پیروی از آن، آگاهی عمومی نیز نسبت به موضوع پیدا نخواهد شد و یا اگر هم پیدا شود، بدون اطلاعرسانی رسانهها، افکار عمومی در خصوص تمامی مسائل به سرعت شکل نخواهد گرفت و فقط میتواند، حول و حوش مسائلی خیلی مهم و حیاتی شکل بگیرد.
با توجه به مطلب مذکور میتوان گفت رسانهها با اطلاعرسانی دقیق، نشان دادن کاستیها، بررسی زوایای پنهانی، ارائه آمار و ارقام در خصوص موضوع، باعث آگاهی عمومی شهروندان میشوند که این مهمترین و شاید نخستین مرحله در شکلگیری افکار عمومی است.
2ـ اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع: زمانی که رسانههای همگانی موضوع یا سوژهای خاص را انعکاس میدهند. در اصل بخشی از اعتبار اجتماعی خود را نیز به آن موضوع انتقال میدهند و مخاطب نیز اینگونه برداشت میکند که حتماً موضوع مطرح شده حائز اهمیت بوده که رسانه مورد نظر آن را انعکاس داده است و اگر اهمیت نداشت، هیچگاه در رسانهها مطرح نمیشد.
به این عمل رسانههای همگانی مرتن و لازرسفلد اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع یا اعطای منزلت اجتماعی میگویند.
بنبراین رسانه هم در مرحله گزینش و هم در مرحله انتخاب موضوع میتواند بر افکار عمومی تأثیر بگذارد و افکار عمومی را نسبت به موضوعی متوجه کند.
نظر شما