به گزارش مهر، امروزه مسئولان و نخبگان تلاش می کنند جایگاه کتاب را در جامعه تبین کنند اما جایگاه ناشر، نشر و مولف در بازار کنونی نامشخص است و بسیاری از کارشناسان معتقدند که سیستم نشر و پخش کتاب بیمار است و ریشه های این درخت کهن را آفت گرفته است.
نیاز به مقدمه چینی نیست که خوانندگان همیشگی کتاب و خریداران فرهنگ مطالعه در هر مقوله ای از کتاب، مجله، روزنامه و هفته نامه و... خودآگاه ترین کسان نسبت به درد و رنجی هستند که بر شانه های این چرخه سنگینی می کند.
یکی از جدی ترین دغدغه های هر مولف چاپ کتاب و توزیع آن است و اینجاست که نقش ناشر در این چرخه پررنگ می شود. ناشر کسی که امکاناتی چون سهمیه کاغذ و مجوز نشر و سایر خدمات را به عنوان واحدی دولتی یا خصوصی در اختیار دارد تا آنچه را که مولف از پس دالانهای تنگ مجوز چاپ، برای عرضه دارد به قالب کتاب برد.
البته اگر عمر مولف به دوندگیهای کسب مجوز قد دهد و پس از آن بتواند به امید پیدا کردن ناشر سرمایه گذاری که کتابش را خریدار باشد، باید مسئولیت پخش آن را نیز بر عهده بگیرد.
در مقوله نشر مشکلات و درد دلهای ناشرین از یک سو و گلایه ها و نارضایتی های مولفین از سوی دیگر مواردی هستند که باید به آن پرداخته شود.
در مقوله نشر مشکلات و درد دلهای ناشرین از یک سو و گلایه ها و نارضایتی های مولفین از سوی دیگر مواردی هستند که باید به آن پرداخته شود.
ناشرین به لحاظ سیاستها و حوزه تخصصی کاری به دسته های متفاوتی تقسیم می شوند که هر کدام نیز به نوبه خود مشکلات خاص زیر گروه خویش را دارند.
ناشرینی که به دو گروه سرمایه گذار صرف (خریداران اثر) و نیز ناشرینی که هم سرمایه گذارند و صرفا چاپ کننده اثر تقسیم می شوند که گروه اول از این دسته خود سیاستهای کاری متعدد و متفاوتی را دنبال می کنند.
پیش خرید فکر نویسنده روش عده ای از ناشرین
ناشرینی که به دو گروه سرمایه گذار صرف (خریداران اثر) و نیز ناشرینی که هم سرمایه گذارند و صرفا چاپ کننده اثر تقسیم می شوند که گروه اول از این دسته خود سیاستهای کاری متعدد و متفاوتی را دنبال می کنند.
پیش خرید فکر نویسنده روش عده ای از ناشرین
گروهی از ناشرین سفارش موضوع داده و فکر نویسنده را دراین زمینه پیش خرید می کنند و به کل کار به چشم یک کالای تجاری نگریسته و یا حتی اگر موضوع، سفارش آنها نبوده و اثر را به لحاظ گیشه خریداری کرده اند، قبلا از عوام پسندانه بودن و فروش قطعی آن مطمئن شده اند.
در این مرحله است که با مبلغ سئوال برانگیز 10 درصد پشت جلد اقدام به خرید اثر از نویسنده کرده و عملیات دستکاری در متن و مقدمه و گاه نام کتاب و پایان بندی و طرح روی جلد را آغاز می کنند.
دسته دیگر نیز در بخشی از هزینه کتاب که همان سود کار است شراکت کرده و مابقی هزینه ها را از نویسنده دریافت می کنند و پس از برداشتن سهم خود، باقی مانده را به نویسنده تحویل می دهند و از این مرحله است که نویسنده خود باید به دنبال پخش و بازاریابی اثرش باشد که البته هیچ کدام از فروشندگان مستقیم یا پخشی ها خریدار آن نسیتند چرا که تنها از طرف حساب های خود کتاب می خرند یا کتاب را در مقابل کتاب آن هم با دیگر ناشرین تعویض می کنند.
قطع شدن سهمیه کاغذ به آشفتگی بازار کتاب دامن زده است
در این مرحله است که با مبلغ سئوال برانگیز 10 درصد پشت جلد اقدام به خرید اثر از نویسنده کرده و عملیات دستکاری در متن و مقدمه و گاه نام کتاب و پایان بندی و طرح روی جلد را آغاز می کنند.
دسته دیگر نیز در بخشی از هزینه کتاب که همان سود کار است شراکت کرده و مابقی هزینه ها را از نویسنده دریافت می کنند و پس از برداشتن سهم خود، باقی مانده را به نویسنده تحویل می دهند و از این مرحله است که نویسنده خود باید به دنبال پخش و بازاریابی اثرش باشد که البته هیچ کدام از فروشندگان مستقیم یا پخشی ها خریدار آن نسیتند چرا که تنها از طرف حساب های خود کتاب می خرند یا کتاب را در مقابل کتاب آن هم با دیگر ناشرین تعویض می کنند.
قطع شدن سهمیه کاغذ به آشفتگی بازار کتاب دامن زده است
پوران زنگنه مدیر نشر "دقایق" درباره مشکلات ناشرین که خود زمینه ساز مشکلات مولفین است به مهر گفت: در حال حاضر قطع شدن سهمیه کاغذ و نبود یک سیستم تعاونی و بازار هدایت شده با نرخ مصوب و ثابت در تهیه اقلام مورد نیاز ناشرین، آشفتگی ساز شده است.
وی خاطرنشان کرد: کاغذها وارداتی هستند و اغلب در اختیار عده خاصی که انحصارا پخش آن را به عهده دارند، قرار می گیرد از سوی دیگر به دلیل شناور بودن قیمت کاغذ، در ایام ارزانی این کاغذها در انبارها دپو شده و پس از ایجاد کمبود کاذب و گران شدن قیمتها وارد بازار می شوند.
زنگنه یادآور شد: کاغذ به عنوان اصلی ترین ماده و در کنار آن نبودن فیلم و زینک دولتی و دیگر اقلام مورد استفاده در صنعت چاپ هزینه های چاپ کتاب را بالاتر می برد.
زنگنه افزود: از سوی دیگر محصول تولید شده وارد بازاری می شود که متقاضی ندارد پس ناشر را به سویی هدایت می کند که نتایج فعلی را به بار می آورد.
وی خاطرنشان کرد: کاغذها وارداتی هستند و اغلب در اختیار عده خاصی که انحصارا پخش آن را به عهده دارند، قرار می گیرد از سوی دیگر به دلیل شناور بودن قیمت کاغذ، در ایام ارزانی این کاغذها در انبارها دپو شده و پس از ایجاد کمبود کاذب و گران شدن قیمتها وارد بازار می شوند.
زنگنه یادآور شد: کاغذ به عنوان اصلی ترین ماده و در کنار آن نبودن فیلم و زینک دولتی و دیگر اقلام مورد استفاده در صنعت چاپ هزینه های چاپ کتاب را بالاتر می برد.
زنگنه افزود: از سوی دیگر محصول تولید شده وارد بازاری می شود که متقاضی ندارد پس ناشر را به سویی هدایت می کند که نتایج فعلی را به بار می آورد.
وی همچنین سوء مدیریت در امر امتیاز دهی به تاسیس دفتر انتشارات را یکی دیگر از اموری دانست که به وضعیت موجود دامن می زند.
زنگنه ادامه داد: به عنوان مثال در شهرستان کرج حدود 30 ناشر فعالیت دارند که با تلفن از منازل خود امور را اداره می کنند و برخی از ایشان بی هیچ سابقه و شغل مرتبط ناشر شده اند، برخی از آنها شاید در عمر خود کتاب نخوانده اند و البته دغدغه کتاب و قدرت تشخیص ارزش و کیفیت مطلب را ندارند.
زنگنه با اشاره به اینکه در کشوری مانند کانادا تنها 50 ناشر فعال وجود دارد اما تیراژ کتابهای چاپ شده و تنوع موضوعی با کشور ما قابل مقایسه نیست، افزود: در فرانسه یکی از اقلام ثابت سبد خرید مردم کتاب است و این امری روزمره و بدیهی است اما در ایران که 75 در صد تولیدات توسط بانوان وارد منازل می شود کمتر به چشم می خورد که کتاب و نشریه و مجله و...در این آمار گنجانده شده باشد.
زنگنه با اشاره به اینکه در کشوری مانند کانادا تنها 50 ناشر فعال وجود دارد اما تیراژ کتابهای چاپ شده و تنوع موضوعی با کشور ما قابل مقایسه نیست، افزود: در فرانسه یکی از اقلام ثابت سبد خرید مردم کتاب است و این امری روزمره و بدیهی است اما در ایران که 75 در صد تولیدات توسط بانوان وارد منازل می شود کمتر به چشم می خورد که کتاب و نشریه و مجله و...در این آمار گنجانده شده باشد.
وی تاکید کرد: فرهنگ سازی در خرید کتاب و بالا بردن تقاضا می تواند بخش عمده ای از مشکلات کتاب را حل نماید.
یک ناشر دیگر به مهر گفت: به دلیل نبود افراد حرفه ای و سمت و سوی معنا دار و نیز نبودن کارشناسان ذیربط در امر تشخیص در جه بندی کتاب و همچنین نبود منبع مشخص تخصصی و متمرکز اطلاع رسانی در ارائه آمار موضوعی، محتوای کتابهای چاپ شده اغلب تکراری است که این امر بی کیفیتی و هدر رفتن وقت و سرمایه و بی رغبتی خریدار را در پی داشته است.
وی ایجاد یک تشکل صنفی حرفه ای را راه کار مناسبی دانست که توان حل بخشی از مشکلات نشر کتاب را دارا خواهد بود.
علی یاذرلو مدیر نشر نیلبرگ نیز با اشاره به وضعیت بغرنج کاغذ، قیمت غیر واقعی و متغیر آن را از عوامل اصلی بیماری سیستم نشر کتاب دانست و افزود: در حال حاضر وارد کنندگان کاغذ عده ای ناشر هستند که بیشترین بهره را از آن می برند و به بدنه نشر آسیب می رسانند.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر استاندارد چاپ کتاب کشور برای حفظ مجوز نشر چهار اثر در سال است که وقتی امکانات ارزان قیمت در اختیار ناشر نباشد برای حفظ بقای خویش و جبران هزینه های سنگین به سمت چاپ آثار پر فروش هر چند بی محتوایی چون فال بینی، طالع بینی، تعبیر خواب، جملات بی پشتوانه غیر کارشناسانه روانشناسی و عاشقانه کشیده می شود که متاسفانه بسیار هم پر طرفدار و خوش قیمت هستند.
یک مترجم که نخواست نامش عنوان شود نیز به مهر گفت: برای ترجمه یک کتاب گاه بیش از دو سال وقت و عمر مترجم صرف می شود این در حالی است که چنانچه مترجم یا حتی مولف پولی برای چاپ اثرش نداشته باشد یا باید از چاپ آن صرفه نظر کند و یا به فروش اثرش رضایت دهد البته اگر خریداری باشد.
وی ادامه داد: تصور کنید 500 هزار تومان می دهند و اثر را خریداری می کنند اینجاست که باید پرسید عمر و تجربه و دانش را ماهی چند حساب کرده اند؟ و شما در نظر بگیرید چه انگیزه ای برای ادامه روند ترجمه و تالیف باقی می ماند وآیا این بار کج توان رساندن کشتی فرهنگ و دانش را به ساحل رشد خواهد داشت؟
وی افزود: روزی ناشری نصیحت فیلسوفانه ای کرد و گفت" در شهر کورها برای کی آیینه می سازی، کسی کتاب نمی خواند".
یک ناشر دیگر به مهر گفت: به دلیل نبود افراد حرفه ای و سمت و سوی معنا دار و نیز نبودن کارشناسان ذیربط در امر تشخیص در جه بندی کتاب و همچنین نبود منبع مشخص تخصصی و متمرکز اطلاع رسانی در ارائه آمار موضوعی، محتوای کتابهای چاپ شده اغلب تکراری است که این امر بی کیفیتی و هدر رفتن وقت و سرمایه و بی رغبتی خریدار را در پی داشته است.
وی ایجاد یک تشکل صنفی حرفه ای را راه کار مناسبی دانست که توان حل بخشی از مشکلات نشر کتاب را دارا خواهد بود.
علی یاذرلو مدیر نشر نیلبرگ نیز با اشاره به وضعیت بغرنج کاغذ، قیمت غیر واقعی و متغیر آن را از عوامل اصلی بیماری سیستم نشر کتاب دانست و افزود: در حال حاضر وارد کنندگان کاغذ عده ای ناشر هستند که بیشترین بهره را از آن می برند و به بدنه نشر آسیب می رسانند.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر استاندارد چاپ کتاب کشور برای حفظ مجوز نشر چهار اثر در سال است که وقتی امکانات ارزان قیمت در اختیار ناشر نباشد برای حفظ بقای خویش و جبران هزینه های سنگین به سمت چاپ آثار پر فروش هر چند بی محتوایی چون فال بینی، طالع بینی، تعبیر خواب، جملات بی پشتوانه غیر کارشناسانه روانشناسی و عاشقانه کشیده می شود که متاسفانه بسیار هم پر طرفدار و خوش قیمت هستند.
یک مترجم که نخواست نامش عنوان شود نیز به مهر گفت: برای ترجمه یک کتاب گاه بیش از دو سال وقت و عمر مترجم صرف می شود این در حالی است که چنانچه مترجم یا حتی مولف پولی برای چاپ اثرش نداشته باشد یا باید از چاپ آن صرفه نظر کند و یا به فروش اثرش رضایت دهد البته اگر خریداری باشد.
وی ادامه داد: تصور کنید 500 هزار تومان می دهند و اثر را خریداری می کنند اینجاست که باید پرسید عمر و تجربه و دانش را ماهی چند حساب کرده اند؟ و شما در نظر بگیرید چه انگیزه ای برای ادامه روند ترجمه و تالیف باقی می ماند وآیا این بار کج توان رساندن کشتی فرهنگ و دانش را به ساحل رشد خواهد داشت؟
وی افزود: روزی ناشری نصیحت فیلسوفانه ای کرد و گفت" در شهر کورها برای کی آیینه می سازی، کسی کتاب نمی خواند".
این مترجم جوان به نکته قابل تامل دیگری اشاره کرد و آن اینکه در بخش صدور مجوز ترجمه نیز نبود کارشناسان فن مسلط به زبانهای مختلف خارجی منجر به رد شدن ترجمه ها بدون دلیل موجه می شود و این هم موضوعی است که باعث می شود من نوعی به جای ترجمه به قنادی روی آورم!
مولف دیگری نیز تجربه خویش را دراین زمینه این طور مطرح کرد: متاسفانه بسیاری از ناشرین خود محور هستند و هیچ قاعده و قانونی را پی نمی گیرند. به عنوان مثال نشر معروفی در بخش کودک وجود دارد که اعضای سه نفره خانواده تنها نویسندگان و تولید کنندگان آن هستند. خانم می نویسد، دختر خانم نقاشی هایش را می کشد و آقا هم چاپ می کند!
وی ادامه داد: نکته جالب این جاست که هیچ اثری را از دیگران چاپ نمی کنند و برای خود من بارها پیش آمده که چنین پیشنهادی را از سوی ناشرین دریافت کرده ام که چنانچه خیلی علافمند به چاپ آثارت هستی چرا ناشر مولف نمی شوی و نمی روی برای خودت اتنشارات بزنی؟
یک نویسنده کودک نیز گفت: وقتی قدم به انتشارات کودک می گذاری اولین گزینشی که می شوی این است که آِیا نویسنده ای یا مترجم ؟ و چنانچه نویسنده باشی گزینش را رد شده ای، چون اینجا بهتر است مترجم باشی.
وی تصریح کرد: متاسفانه اغلب ناشرین کودک ترجیح می دهند کتب بدون کپی رایت خارجی را با تصاویر رایگان به خورد کودک ایرانی بدهند که سود فروش بسیار بالاتری دارد و متحمل هزینه های تصویرگر و مولف ایرانی نخواهند شد. البته بهتر است کار ترجمه یا تالیف سریال و با تعداد بالای شمارگان سریال باشد که کودک را به خرید تمام قسمت های داستان ترغیب و تشویق کند و مهم نیست این سیاست مولف را به گزافه گویی و هجو نویسی بکشاند.
وی افزود: نکته قابل تامل این جاست که چرا کودکان ما باید داستانهای خارجی را با موضوعات تربیتی و فرهنگی و آداب و رسوم و تخیلات بیگانه بخوانند و چرا باید تصاویری را ببینند که ذهنیات آنها را با فضایی نامانوس و غریب آشنا می کند، حال آنکه از شناخت اسطوره های دینی و ملی و افسانه های ناب و پند آموز سرزمین مادری خالی هستند.
مولف دیگری نیز تجربه خویش را دراین زمینه این طور مطرح کرد: متاسفانه بسیاری از ناشرین خود محور هستند و هیچ قاعده و قانونی را پی نمی گیرند. به عنوان مثال نشر معروفی در بخش کودک وجود دارد که اعضای سه نفره خانواده تنها نویسندگان و تولید کنندگان آن هستند. خانم می نویسد، دختر خانم نقاشی هایش را می کشد و آقا هم چاپ می کند!
وی ادامه داد: نکته جالب این جاست که هیچ اثری را از دیگران چاپ نمی کنند و برای خود من بارها پیش آمده که چنین پیشنهادی را از سوی ناشرین دریافت کرده ام که چنانچه خیلی علافمند به چاپ آثارت هستی چرا ناشر مولف نمی شوی و نمی روی برای خودت اتنشارات بزنی؟
یک نویسنده کودک نیز گفت: وقتی قدم به انتشارات کودک می گذاری اولین گزینشی که می شوی این است که آِیا نویسنده ای یا مترجم ؟ و چنانچه نویسنده باشی گزینش را رد شده ای، چون اینجا بهتر است مترجم باشی.
وی تصریح کرد: متاسفانه اغلب ناشرین کودک ترجیح می دهند کتب بدون کپی رایت خارجی را با تصاویر رایگان به خورد کودک ایرانی بدهند که سود فروش بسیار بالاتری دارد و متحمل هزینه های تصویرگر و مولف ایرانی نخواهند شد. البته بهتر است کار ترجمه یا تالیف سریال و با تعداد بالای شمارگان سریال باشد که کودک را به خرید تمام قسمت های داستان ترغیب و تشویق کند و مهم نیست این سیاست مولف را به گزافه گویی و هجو نویسی بکشاند.
وی افزود: نکته قابل تامل این جاست که چرا کودکان ما باید داستانهای خارجی را با موضوعات تربیتی و فرهنگی و آداب و رسوم و تخیلات بیگانه بخوانند و چرا باید تصاویری را ببینند که ذهنیات آنها را با فضایی نامانوس و غریب آشنا می کند، حال آنکه از شناخت اسطوره های دینی و ملی و افسانه های ناب و پند آموز سرزمین مادری خالی هستند.
این مولف کودک ادامه داد: بسیاری از ناشرین کودک نیز که تالیفات را چاپ می کنند تنها از عده خاصی تصویرگر استفاده می کنند که متناسب هر مضمون، سبک، سن و سال و حال و هوایی نیست این در حالی است که تصویر گران مستعد و جوان پشت درها منتظر پذیرش آثارشان هستند.
از این مقولات که بگذریم به نقایص پخش کتابها می رسیم که بیشترین گلایه مولفین از بیمار گونه بودن و فلج اعضای حرکتی و پیش رونده این بخش است. البته به نظر می رسد آنچه در باب معضلات نشر به اختصار به آنها اشاره شد خود زمینه ساز اصلی پخش ناکام کتاب باشد.
چنانچه اشاره شد بیشتر ناشرین از پخش کتاب سر باز زده و مولف را مستقیم در گیر این امر می کنند و دلایل خود برای همکاری نکردن را ناتوانی فروش یک کتاب با موضوع غیر گیشه ای اعلام می کنند.
آنچه بیش از هر چیز نویسنده ای را که جزء قشر با سواد و فرهنگی و البته قابل احترام جامعه است دلسرد می کند شنیدن جملاتی از این قبیل است که " و این دردی است که از دیدگاه ناشرین ناشی می شود و از همان قدم اول است که کتاب را به کانال توزیع راه نمی دهند و جهت را به سمتی تغییر می دهند که یا کتابی که مایل به پخش آن باشیم بنویسید یا با مسئولیت خودتان اگر توانستید پخش کنید.
نویسنده ای که برای پخش کتابهایش با مشکل روبرو بود گفت: به دلیل آنکه تمام هزینه چاپ کتاب را شخصا متحمل شدم ناشر مسئولیت پخش کتاب را بر عهده خودم گذاشت در حالیکه هیچ تجربه ای در این زمینه نداشتم.
وی ادامه داد: با مراجعه به بیش از 10 مرکزی که برای پخش کتاب معرفی شده بودند جوابی نگرفتم چرا که این مراکز تنها کتابهایی را برای پخش می پذیرند که ناشران طرف قراردادشان سفارش کرده باشند و آنها حتی در قبال هزینه بسیار گزاف نیز راضی به همکاری نشدند.
نویسنده کتاب ادامه داد: از سوی دیگر مرکزی را پیدا کردم که متوجه شدم بسیار هم فعال و معروف است و ایستگاه آخر نویسندگانی که برای جلوگیری از خاک خوردن کتابهایشان مجبور به معامله با آن هستند.
وی اذعان داشت: در این مرکز پیشنهاد بسیار دور از ذهنی را شنیدم که ترجیح دادم کلیه کتابهایم را به مدارس و بهزیستی اهدا کرده و زیر بار چنین قراردادی نروم. روش کار به این صورت است که 60 درصد مبلغ پشت جلد را تخفیف گرفته و با ارائه چکی دو ساله تعدادی از کتابها را به صورت امانی برای پخش وارد سیستم می کنند چنانچه فروش داشته باشد مابقی کتابها را هم توزیع خواهند کرد و مبلغ آنرا پس از دوسال پرداخت می کند!
پرداختن به این مسائل زمانی بیشتر از یک گزارش نیاز دارد اما نگاهی به آمار بیانگر نکاتی جدید است که جالب توجه است.
ازسال گذشته تا اردیبشهت سال جاری 55 هزار عنوان کتاب به چاپ رسیده است که از این تعداد 24هزار عنوان به کتب چاپ اول اختصاص داشته است این در حالی است که به گفته علی اکبر اشعری رئیس کتابخانه ملی در کشوری که فقط ناشر و نویسنده از چاپ کتاب اطلاع دارند نمی شود انتظار کتابخوانی را داشت.
همچنین وی کمبود تعداد کتابفروشیهای کشور را نسبت به تعداد ناشرین عامل اصلی این امر دانسته است.
ناگفته پیداست عامل اصلی عدم دسترس خوانندگان به مطالب روز و تالیفات مورد نیازشان تنها وابسته به کمبود کتابفروشیها نیست و پخش نامناسب موضوعی، عدم توزیع اصولی و سیستماتیک کتاب به طرز خطرناکی در دست عده ای خاص است. از سوی دیگر نبود تخصص و عدم آشنایی به کتاب در بین متولیان پخش خود قابل تامل است.
ناشران برای گردش کتاب در چرخه شغلی خویش راه نه چندان خوبی را برگزیده اند که همان معاوضه پایاپای چند عنوان کتاب محصول سال جاری با گذشته خود یا همان تعداد با ارزش ریالی معادل آن با محصول ناشران دیگر است
در حال حاضر ناشرین برای گردش کتاب در چرخه شغلی خویش راه حل نه چندان خوبی را برگزیده اند که همان معاوضه پایاپای چند عنوان کتاب محصول سال جاری یا گذشته خود با همان تعداد یا ارزش ریالی معادل آن با محصول ناشران دیگر است.
از این مقولات که بگذریم به نقایص پخش کتابها می رسیم که بیشترین گلایه مولفین از بیمار گونه بودن و فلج اعضای حرکتی و پیش رونده این بخش است. البته به نظر می رسد آنچه در باب معضلات نشر به اختصار به آنها اشاره شد خود زمینه ساز اصلی پخش ناکام کتاب باشد.
چنانچه اشاره شد بیشتر ناشرین از پخش کتاب سر باز زده و مولف را مستقیم در گیر این امر می کنند و دلایل خود برای همکاری نکردن را ناتوانی فروش یک کتاب با موضوع غیر گیشه ای اعلام می کنند.
آنچه بیش از هر چیز نویسنده ای را که جزء قشر با سواد و فرهنگی و البته قابل احترام جامعه است دلسرد می کند شنیدن جملاتی از این قبیل است که " و این دردی است که از دیدگاه ناشرین ناشی می شود و از همان قدم اول است که کتاب را به کانال توزیع راه نمی دهند و جهت را به سمتی تغییر می دهند که یا کتابی که مایل به پخش آن باشیم بنویسید یا با مسئولیت خودتان اگر توانستید پخش کنید.
نویسنده ای که برای پخش کتابهایش با مشکل روبرو بود گفت: به دلیل آنکه تمام هزینه چاپ کتاب را شخصا متحمل شدم ناشر مسئولیت پخش کتاب را بر عهده خودم گذاشت در حالیکه هیچ تجربه ای در این زمینه نداشتم.
وی ادامه داد: با مراجعه به بیش از 10 مرکزی که برای پخش کتاب معرفی شده بودند جوابی نگرفتم چرا که این مراکز تنها کتابهایی را برای پخش می پذیرند که ناشران طرف قراردادشان سفارش کرده باشند و آنها حتی در قبال هزینه بسیار گزاف نیز راضی به همکاری نشدند.
نویسنده کتاب ادامه داد: از سوی دیگر مرکزی را پیدا کردم که متوجه شدم بسیار هم فعال و معروف است و ایستگاه آخر نویسندگانی که برای جلوگیری از خاک خوردن کتابهایشان مجبور به معامله با آن هستند.
وی اذعان داشت: در این مرکز پیشنهاد بسیار دور از ذهنی را شنیدم که ترجیح دادم کلیه کتابهایم را به مدارس و بهزیستی اهدا کرده و زیر بار چنین قراردادی نروم. روش کار به این صورت است که 60 درصد مبلغ پشت جلد را تخفیف گرفته و با ارائه چکی دو ساله تعدادی از کتابها را به صورت امانی برای پخش وارد سیستم می کنند چنانچه فروش داشته باشد مابقی کتابها را هم توزیع خواهند کرد و مبلغ آنرا پس از دوسال پرداخت می کند!
پرداختن به این مسائل زمانی بیشتر از یک گزارش نیاز دارد اما نگاهی به آمار بیانگر نکاتی جدید است که جالب توجه است.
ازسال گذشته تا اردیبشهت سال جاری 55 هزار عنوان کتاب به چاپ رسیده است که از این تعداد 24هزار عنوان به کتب چاپ اول اختصاص داشته است این در حالی است که به گفته علی اکبر اشعری رئیس کتابخانه ملی در کشوری که فقط ناشر و نویسنده از چاپ کتاب اطلاع دارند نمی شود انتظار کتابخوانی را داشت.
همچنین وی کمبود تعداد کتابفروشیهای کشور را نسبت به تعداد ناشرین عامل اصلی این امر دانسته است.
ناگفته پیداست عامل اصلی عدم دسترس خوانندگان به مطالب روز و تالیفات مورد نیازشان تنها وابسته به کمبود کتابفروشیها نیست و پخش نامناسب موضوعی، عدم توزیع اصولی و سیستماتیک کتاب به طرز خطرناکی در دست عده ای خاص است. از سوی دیگر نبود تخصص و عدم آشنایی به کتاب در بین متولیان پخش خود قابل تامل است.
ناشران برای گردش کتاب در چرخه شغلی خویش راه نه چندان خوبی را برگزیده اند که همان معاوضه پایاپای چند عنوان کتاب محصول سال جاری با گذشته خود یا همان تعداد با ارزش ریالی معادل آن با محصول ناشران دیگر است
در حال حاضر ناشرین برای گردش کتاب در چرخه شغلی خویش راه حل نه چندان خوبی را برگزیده اند که همان معاوضه پایاپای چند عنوان کتاب محصول سال جاری یا گذشته خود با همان تعداد یا ارزش ریالی معادل آن با محصول ناشران دیگر است.
درواقع این کتابها تنها وسیله ای برای بازگشت پول به صندوق ناشرین هستند و خوانندگان اصلی آنها را دیوارهای انبار کتاب تشکیل می دهند و به این ترتیب مولف هرگز موفق به رساندن پیام خود به مخاطب نشده و کتابهایش را پشت ویترینها نخواهد دید.
در این زمینه به نظر می رسد سیستماتیک کردن توزیع کاغذ برای ناشرین و در اختیار گذاشتن مجدد سهمیه کاغذ که از سال 85 قطع شده است و نظارت بر قیمت آن از یک سو و تشویق برای چاپ کتب ارزان قیمت به لحاظ کیفیت کاغذ و جلد از سوی دیگر بتواند گام موثری در عرصه چاپ و توزیع و رشد تقاضای کتاب باشد.
همچنین افزایش نمایشگاههای دائمی و واقعی کتاب در ادارات، مدارس، موسسات، پارکها، مساجد و مکانهای عمومی می تواند زمینه ارائه کتب را برای مولفین و ناشرین فراهم کرده و کتابهای ارزان را در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
همچین ایجاد حراجی فصلی کتاب برای فروش کتبی که چاپ سالهای گذشته هستند و یا در سیستم توزیع راه نیافته اند می تواند این اختیار را به علاقه مندان کتاب بدهد تا خود تصمیم بگیرند چه کتابی به دردشان می خورد و برای خرید آن اقدام کنند.
نمایشگاه ها و فروشگاهها سیار کتاب، بازارهای هفتگی کتاب، افزایش بن خرید کتاب، مسابقات کتابخوانی و خانواده و کارمندان نیز می تواند از جمله کارهایی باشد که تقاضای کتاب و علاقه به خواند و خرید را افزایش دهد.
در این زمینه به نظر می رسد سیستماتیک کردن توزیع کاغذ برای ناشرین و در اختیار گذاشتن مجدد سهمیه کاغذ که از سال 85 قطع شده است و نظارت بر قیمت آن از یک سو و تشویق برای چاپ کتب ارزان قیمت به لحاظ کیفیت کاغذ و جلد از سوی دیگر بتواند گام موثری در عرصه چاپ و توزیع و رشد تقاضای کتاب باشد.
همچنین افزایش نمایشگاههای دائمی و واقعی کتاب در ادارات، مدارس، موسسات، پارکها، مساجد و مکانهای عمومی می تواند زمینه ارائه کتب را برای مولفین و ناشرین فراهم کرده و کتابهای ارزان را در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
همچین ایجاد حراجی فصلی کتاب برای فروش کتبی که چاپ سالهای گذشته هستند و یا در سیستم توزیع راه نیافته اند می تواند این اختیار را به علاقه مندان کتاب بدهد تا خود تصمیم بگیرند چه کتابی به دردشان می خورد و برای خرید آن اقدام کنند.
نمایشگاه ها و فروشگاهها سیار کتاب، بازارهای هفتگی کتاب، افزایش بن خرید کتاب، مسابقات کتابخوانی و خانواده و کارمندان نیز می تواند از جمله کارهایی باشد که تقاضای کتاب و علاقه به خواند و خرید را افزایش دهد.
نظر شما