"آل" اولین تجربه کارگردانی بهرام بهرامیان فیلمی است دلهرهآور و پرتعلیق که شباهتی به دو مجموعهای که او با آنها شناخته شده ندارد. "آل" به گفته کارگردانش تجربهای است که میتواند با نمونههای خارجی برابری کند و قرار نیست تنها در مرزهای ایران محصور شود. بهرامیان در این گفتگو از دشواریهای این تجربه ویژه و دغدغههایش برای فیلمسازی گفته است.
* خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: از کارگردانی که "مشق عشق" و "ساعت شنی" را ساخته انتظار میرفت برای اولین قدم در سینما به سراغ فیلم دیگری برود، فیلمی با موضوعی سادهتر.
- بهرام بهرامیان کارگردان فیلم "آل": "مشق عشق" یک ملودرام خانوادگی است، "ساعت شنی" تجربه ای در فضای ناتورالیسم اجتماعی است و "آل" یک تریلر . زمانی که ساخت "آل" پیشنهاد شد دو فیلمنامه دیگر هم پیشنهاد شد که شبیه کارهای قبلی بود. اما تفاوتهای "آل" باعث شد ترغیب شوم بروم سمت تجربهای متفاوت با کارهای قبلی ام. من فرزند تلویزیونم و خودم را مدیون تلویزیون میدانم. تلویزیون در شکل گیری ذهنیت و اندیشههای من نقش داشت. کار در تلویزیون باعث شد تجربههایم غنیتر شود و زمانی که وارد سینما میشوم دست خالی نباشم.
ساخت مجموعههای تلویزیونی به من ضربه زد! بعضی از تهیه کنندهها فکر می کردند من کارگردانی هستم که میخواهم سمت سوژههای اجتماعی خاصی بروم و باعث شوم برای فیلمشان مشکل پیش بیاید.
|
* زمانی که با تهیهکنندهها صحبت می کردید داشتن دو مجموعه پرمخاطب در کارنامه تان امتیاز بود؟
- اتفاقا ساخت این مجموعه ها به من ضربه زد! بعضی از تهیه کنندهها فکر می کردند من کارگردانی هستم که میخواهم سمت سوژههای اجتماعی خاصی بروم و باعث شوم برای فیلمشان مشکل پیش بیاید. برای ساخت مجموعه "ساعت شنی" هم از طرف مسئولان و هم تهیه کننده های سینما تنبیه شدم. اگر حمایتهای مدیر سازمان نبود وضعیت نامناسبی برای مجموعه در پخش پیش میآمد.
* اولین بار زمانی که فیلمنامه "آل" پیشنهاد شد نسخه کامل را خواندید؟
- قبل از من فیلمنامه به کارگردان دیگری پیشنهاد شده بود. نسخه اولیه را خواندم و چیزی که جذبم کرد نگاه نویسنده به فرهنگ ایرانی و تلاش برای زنده کردن بعضی سنتهای ایرانی در این فیلمنامه بود. سینما از نظر من تاریخ را ثبت میکند. پس از سالها زمانی که به فیلمها نگاه میکنیم تاریخ را از منظر آنها میبینیم. "آل" به سینمای دلهره تعلق داشت و تجربههای سینمای ایران در این زمینه محدود است، برایم جالب بود در این عرصه کار کنم.
* از واکنش هایی که معمولا گریبان این فیلمها را میگیرد و شامل "آل" هم شد نترسیدید؟
- واکنشهای زمان جشنواره را چندان سالم نمیدانم. بعضی از دوستان منتقد با من صحبت کردند و بیشتر نظرها و انتقادهایشان درست بود. اما بعضی دیگر به دلایل مختلف از جمله روابط غیر دوستانه ای که با علی معلم داشتند "آل" را نقد کردند. معلم منتقد است و همین وجه باعث میشود حساسیت نسبت به کار او بیشتر شود. بسیاری از اظهارنظرها به فیلم شتابزده بود.
بعضی از دوستان منتقد با من صحبت کردند و بیشتر نظرها و انتقادهایشان درست بود. اما بعضی دیگر به دلایل مختلف از جمله روابط غیر دوستانهای که با علی معلم داشتند "آل" را نقد کردند
|
* نگران نبودید فیلم با نمونههای خارجی مقایسه شود؟
- "آل" به نظرم سبک، جنس و کلاس قابل تامل دارد و به مفهوم واقعی یک فیلم استودیویی است. تصاویر خوب، متن و کارگردانی قابل قبول، فیلمبرداری، طراحی صحنه و لباس مطلوب دارد. اما چنین فیلمهایی را باید چند بار دید. یکی از دوستان منتقد بعد از دیدن "آل" در جشنواره مطالب عجیب و غریبی نوشت. از طریق دوستی پیغام دادم که فیلم را دوباره ببیند. در مطالبی که این منتقد بعدا نوشت و چاپ شد "آل" بی نظیرترین فیلم جشنواره بود و قابل ارائه به جشنوارههای خارجی است.
* چنین قصه هایی ویژگیهایی دارند که ممکن است در سینمای ایران امکان ساخت آنها بدون ممیزی و اصلاح فراهم نشود، برای بازنویسی فیلمنامه به این محدودیتها فکر کردید؟
- چنین محدودیتهایی باعث شد بخشهایی از قصه را از دست بدهیم، چیزی که "آل" را از نمونه های خارجی "آل" متفاوت میکند اندیشه حاکم بر فیلم است. در بحث نظارتی به ما گفته شد مسائلی را رعایت کنیم. آل را اثبات نکنیم، این موضوع دست ما را بست.
از طرفی گفتند فیلم باعث سوء تفاهم نشود که ارامنه ایران و ارمنستان احساس کنند قرار است آنها را خرافی نشان دهیم، موارد دیگری هم بود.
*امیر پوریا از ابتدا در گروه نویسندگان فیلمنامه بود؟
- امیر پوریا پس از چند بازنویسی که توسط بهرام عظیمی انجام شد به پروژه پیوست. قبل از این با احمد رفیعزاده ورسیونی را نوشته بودیم که مفصل بود، اما امکان ساخت آن به دلیل ممیزی و گستردگی کار و محدودیت توان مالی برای ما نبود.
سنت سینمای دلهره این است. اگر تماشاگر باور کند که دلهره تمام میشود از سالن که بیرون بیاید فیلم را از خاطر میبرد. بنابراین "آل" با لبخند و پایان خوش تمام نمیشود و ممکن است این ماجرا تکرار شود.
|
* در فیلمهای خارجی ژانر دلهره و ترس نیروی شر معمولا پیروز میشود یا نیروی خیر از بین میرود. به نظر میرسد به دلیل ممیزی در ایران نمیشد پایان فیلم تلخ باشد. در نسخههای قبلی پایان دیگری داشتید؟
- تنها نقطه اشتراک نسخههای قبلی و این نسخه بخش ایران قصه است که تقریبا همه یکسان آن را دیده بودند. در نسخهای که احمد رفیعزاده نوشته بود زمانی که شخصیتها وارد ارمنستان میشدند با موجودی برخورد میکردیم که وارد عمل میشد و میزان ترس هم بیشتر بود. اما در نهایت با توجه به موارد نظارتی عمل کردیم و به این پایان رسیدیم که نه خوش است، نه تلخ.
* برای همین فیلم روی لبخند سینا تمام نمیشود. روی چهره مشوش او بسته میشود، ماجرا ممکن است دوباره شروع شود؟
- سنت سینمای دلهره این است. اگر تماشاگر باور کند که دلهره تمام میشود از سالن که بیرون بیاید فیلم را از خاطر میبرد. بنابراین "آل" با لبخند و پایان خوش تمام نمیشود و ممکن است این ماجرا تکرار شود.
*"آل" فیلم ترسناک نیست، فیلمی است دلهره آور، چرا اینطور معرفی شد؟
- "آل" تماشاگر را در سالن سینما نمیترساند اما درگیر فضای وهم آلود میکند و بیننده با دلهره همراه می شود. روزهای اول زمانی که این فیلمنامه را برای ساخت در دست گرفتیم قرار بود فیلم وحشت باشد. آقای معلم در خبرهایی که از فیلم داد این موضوع را مطرح کرد اما بعد دیگر قصه و فضای فیلم تغییر کرد. متاسفانه دوستان خبرهای دیگر را دنبال نکردند و همچنان "آل" را یک فیلم ترسناک میدانند.
* ارمنستان با آن معماری چشم نواز مکان مناسبی برای فیلم بوده، هم فضای غربت را منتقل می کند هم وهم آلود است. چطور ارمنستان را انتخاب کردید؟
- ارمنستان را قبل از نگارش فیلمنامه دیدیم و انتخاب کردیم. آقای معلم چند کشور را در نظر داشت که ارمنستان مناسب ترین آنها بود. فیلم اگر در ایران فیلمبرداری میشد باورپذیری قصه مخدوش میشد. تصاویر آشنا دهنیت تماشاگر را در هم میریخت. تصاویر غریبه حس دلهره و اضطراب را مضاغف میکرد. روایت قصه در خارج از ایران این شائبه که در ایران آل وجود دارد را کمرنگ میکرد و مانع بروز مشکلات احتمالی برای اکران فیلم هم میشد.
*فضاسازی یکی از مهمترین بخشهای فیلمهایی شبیه "آل" است. بخشی از این فضا سازی به عهده بازیگران است. در انتخاب بازیگرها چه ملاکی داشتید؟
- یکی از ویژگیهای چنین فیلمهایی آشنایی زدایی از بازیگران است تا فضا برای بیننده قابل باور شود. من نگران بودم استفاده از بازیگران حرفهای که همزمان با "ال" یا نزدیک به نمایش این فیلم، فیلمی دیگر روی پرده داشتند به باور بیننده زمان اکران لطمه بزند. با علی معلم درباره ترکیبهایی که میتوانستیم در فیلم از آنها استفاده کنیم، زیاد صحبت کردیم و به نتیجه رسیدیم از بازیگرانی استفاده کنیم که کمتر در معرض دیده شدن هستند.
*به جای آناهیتا نعمتی میتوانستید از بازیگر مناسبتری استفاده کنید. اما برای این نقش ویژگیهای ظاهری هم ملاک بوده که در بازیگران دیگر کمتر است.
- آناهیتا نعمتی حضوری متفاوت در این فیلم دارد و در جشنواره استحقاق این را داشت که حاصل کارش دیده شود. زیبایی و امتیازهای ظاهری فاکتور دوم و سوم در انتخاب بازیگران بود و مهم توانایی بازیگرها برای بازی در این نقشهای سخت بود.
*ترکیب بازیگرها برای فروش فیلم هم مهم بود؟
- الان که فیلم اکران شده، میشود گفت این ترکیب میفروشد، اما اصلا به این فکر نمیکردیم ترکیبی داشته باشیم که به شکل کاذب به فروش فیلم کند.
*از روش کارتان با بازیگرها بگویید.
- فیلمنامه را به بازیگر ها میدهم که بخوانند مدتی درباره فیلمنامه با هم صحبت میکنیم و پس از آن تمرین ها شروع میشود. من به عنوان کارگردان به تعامل با بازیگرها اعتقاد دارم، حرفهایشان را میشنوم و پیشنهادهایشان را اگر مناسب باشد میپذیرم.
همه چیز از قبل مشخص میشود من اگر ندانم سر صحنه بازیگرها چه میزانسنی دارند یا دوربین کجاست آرامش ندارم.
*با پیشنهاد بازیگرها نقشها تغییری نکرد؟
-در اجرا نه چیزی تغییر نکرد. من "آل" را پیش از ساخته شدن در ذهنم تصور کرده بودم و جالب است که این تصور اجرا شده. در مجموعه هایم این اتفاق نیفتاده بود. فریبا (هنگامه حمیدزاده) شخصیتی بیرونگرا و با بازی بیرونی است، اما بعضی از سکانسها بازی حمیدزاده اغراق شده است.
فکر میکنم هر کسی دوست دارد شخصیتهای فیلم شبیه خودش باشند. سرزندگی که شما میشناسید در ذهن تان شکلی دارد. اما انواع و اقسام روحیه و رفتار در آدمها وجو د دارد. خانم حمیدزاده یکی از اینها را بازی کرد. فریبا شخصیتی برون گرا دارد که سرزندگی و شیرین را دارد و نماد زندگی است.
* و قطب مخالف سینا (مصطفی زمانی) هم هست.
- سینا پیش از این که خبر بارداری همسرش را بشنود این طور نبوده، حالا دوران بحرانی را میگذراند. مادر سینا در نوزادی او مرده و این ترس با سینا همراه بوده، فیلم از مطب روان شناسی شروع میشود و تاکیدی بر وجه روان شناسی قصه است.
*در روایت قصه سمت هیچ کدام از شخصیتها را نمیگیرید. هیچ کس مثبت یا منفی مطلق نیست. چرا؟
- نوع نگاه ما به این آدمها این طوری است. همه درگیر زندگی شان هستند. سینا است که تصور میکند نیروهایی علیه او وجود دارد. این یک تصور ذهنی اشتباه است. دنیای ذهنی او از خوابها شروع میشود و سینا دنیای واقعی را بر اساس خوابهایش شکل میدهد. او حتی این تصورات غلط را وارد زندگی دیگران می کند، نیازی نبود به زندگی دیگران نزدیک شویم، همین قدر که به سینا میپرداختیم کافی بود.
*به همین دلیل خلوت آدمهای دیگر را نمیبینیم مثلا تنهایی الهه (آناهیتا نعمتی) را؟
- خلوت الهه را از نظر ممیزی نمیتوانستیم نشان دهیم و سمتش نرفتیم. چنین شخصیتی با این جهان بینی و ویژگیها و تقضاهایش از دنیا خیلی قابل نزدیک شدن نیست. ممیزی منظورم ممیزی ارشاد نیست. من و علی معلم میخواستیم فیلمی سالم برای خانوادهها بسازیم ، فیلمی که اعضای یک خانواده در کنار هم بتوانند آن را ببینند و از بعضی چیزها گذشتیم.
* سینا دنیای ذهنیاش را تبدیل به واقعیتی میکند که در آن زندگی میکند.
- من فکر میکنم زمین پاک است، این انسانها هستند که زمین را برای زندگی کردن به فضایی دلگیر و پر از خشونت تبدیل میکنند. سینا اندیشهای را با خود حمل میکند و این اندیشه منفی را به دنیای اطرافش تسری میدهد. همه چیز آن طوری نیست که سینا فکر میکند، زندگی پاکتر و زیباتر است از آن چیزی که در سر او میگذرد.
* لحن آناهیتا نعمتی سرد و یکنواخت است و بازی او شخصیت پیچیده الهه را باورپذیر نکرده، شما این جنس بازی را از او میخواستید؟
- من دقیقا همین را میخواستم. این سردی منش الهه است. الهه پولدار است و موقعیت شغلی دارد و میخواهد با پول سینا را بخرد. اما سینا فرار میکند، کافی بود خانم نعمتی این نقش را گرم بازی میکرد معادله به هم میخورد و بیننده میگفت این زن مهربان و مرفه است و موقعیت دارد چرا سینا به سمت الهه نمیرود.
* تولید سختی در ارمنستان داشتید؟
- "آل" با بودجه یک تهیهکننده شخصی در خارج از ایران تولید شد. مردم ارمنستان با سینما بیگانه هستند. امروز قول میدادند به ما لوکیشن بدهند فردا قولشان را فراموش میکردند. در بنای یادبود شهر یک روز فیلمبرداری کردیم و فردا اجازه کار به ما ندادند و یکی از سکانسهای خوب فیلم ساخته نشد و به شکل فقیرانهای در یک لوکیشن دیگر فیلمبرداری شد.
یکی از مشکلات ما هوای متغیر بود، سکانسی که خانم نعمتی و آقای زمانی روی پله ها بازی کردند را در 18 روز گرفتیم .نمیشد در یک روز و در چند ساعت راکورد ثابت هوا را داشته باشیم، گاهی ابری بود، گاهی باران می آمد و... دستمزدهایی که بازیگران ارمنی مطرح میکردند سرسام آور و در حد دستمزدهای هالیوود بود! اما در این شرایط دشوار توانستیم فیلمی استاندارد بسازیم.
* بازیگران ارمنی فیلم حرفهای بودند؟
- به جز بازیگر نقش مادر همسر همایون ارشادی بقیه تجربه بازی نداشتند.
* پس کار با آنها سخت بوده.
- آنها تئاتر هم بازی نکرده بودند و سینما را نمیشناختند. کار با آنها در مقایسه با بازیگران ایرانی سخت بود.
* خانمی که نقش همسایه را بازی میکرد واقعا فارسی میدانست؟
- بله، همسرش ارمنی ساکن ایران بود و با فارسی آشنایی داشت.
* چرا از بازیگرهای حرفهای ارمنی استفاده نکردید؟
- بازیگرهای ارمنی تئاتری سن بالایی داشتند و مناسب نقشهای فیلم نبودند.
* اکران فیلم در جشنواره چقدر از انتظاری که داشتید برآورده کرد؟
- من درباره موضع جشنواره نسبت به "آل" هنوز رنجیدهام، در جشنواره به فیلم بی توجهی شد آنهم به خاطر علی معلم. البته مردم فیلم را دوست داشتند و مثل الان از آن حمایت کردند، فیلمهای روانشناسانه سلیقه خاصی می طلبد. نظرها درباره "آل" یا منفی است یا مثبت. ما نظر بینابین نداریم. اما در جشنواره به فیلم بیمهری شد.
درباره کارگردانی و فیلمنامه ادعایی ندارم. اما بازیگرها می توانستند نامزد دریافت جایزه شود. مصطفی زمانی سه فیلم متفاوت در جشنواره داشت که هیئت داوران او را ندید. آناهیتا نعمتی بازی متفاوتی داشت، هنگامه حمیدزاده به عنوان یک بازیگر جوان حضوری قابل قبول داشت.
بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر در بخش داوری متاسفانه ضعیف بود، هر چند برگزاری جشنواره حرفهای بود. اما سینماگران زیادی امسال نخواستند در ترکیب داوران باشند و حاصل داوریها نشان داد داوران ظرفیت بررسی فیلمها را نداشتند.
|
اما بخشی که واقعا ناراحتم کرده بیتوجهی به تهیهکنندگی فیلم است. "آل" فیلمی عظیم است که با هزینه شخصی ساخته شده بدون امساک در خارج از ایران فیلمبرداری شده و قابل رقابت با نمونههای خارجی است، روی ریشههای فرهنگی ایرانی تاکید دارد و اینها امتیازهای فیلمی است که با تلاش یک تهیهکننده حرفهای بدون حمایت دولت ساخته شده اما عجیب است که داوران این تلاش را ندیدند.
* جشنواره فیلم فجر همیشه پر از این عجایب بوده.
- بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر در بخش داوری متاسفانه ضعیف بود، هر چند برگزاری جشنواره حرفهای بود. اما سینماگران زیادی امسال نخواستند در ترکیب داوران باشند و حاصل داوریها نشان داد داوران ظرفیت بررسی فیلمها را نداشتند، فیلمها در این داوریها قربانی شدند.
* دیده شدن و فروش فیلم چقدر برای شما مهم است؟
فروش فیلم برای من و آقای معلم مهم نیست، مهم دیده شدن زحمتهایی است که برای ساخت این فیلم کشیده شده است.
* فیلم را با مردم دیدهاید؟
- بله، در سینماهای مختلف فیلم را دیدهام، واکنشها مثبت و دور از انتظار بوده از حمایت مردم متشکرم. زمان جشنواره هم بیشتر کسانی که فیلم را دیده بودند آن را دوست داشتند.
* از زمان اکران فیلم راضی هستید؟
- از شرایط اکران فیلم راضی نیستم، فیلم بدون تبلیغات مناسب شهری و تلویزیونی روی پرده رفته و اگر حمایت مردم نبود فیلم این قدر نمیفروخت. امیدوارم رسانهها جای خالی تبلیغات را برای این فیلم پرکنند.
* بعد از تجربه ساخت اولین فیلم، تصویری که از آینده حرفهایتان پیش رو دارید چه طور است؟
- اگر بتوانم مدلهای مختلف ادبیات را در سینما تجربه کنم راضی خواهم بود، این روزها سینما برای بعضی از فیلمسازان شبیه تئاترهای لاله زاری است من این نوع سینما را دوست ندارم، تجربه کردن در دل سینمایی که به اندیشه و شعور بیننده احترام میگذارد را ترجیح می دهم.
- - - - - - - - - - - - - - - - -
گفتگو از : محدثه واعظیپور
نظر شما