مطهری را به عنوان یک روحانی و اسلامشناس برجسته، به عنوان یک فیلسوف و متفکر ژرفاندیش، به عنوان یک استاد و نویسنده نمونه و به عنوانهای دیگری از این قبیل شناختهایم؛ اما شناخت او به عنوان یک مصلح اجتماعی نیاز مغفولی است که به دو دلیل ضرورت مضاعفی یافته است؛ نخست آنکه مطهری از معدود متفکرانی است که مورد قبول و اقبال قشرهای متفاوت اجتماعی و طیفهای گوناگون فکری است و نظر صائب، نیت خالص و قدرت نظریه پردازی او را همگان پذیرفته و تحسین کردهاند.
دیگر آنکه با گذشت سه دهه از تجربه برپایی نظام سیاسی بر مبنای تفکر دینی، نیاز به بازاندیشی در گذشته برای حرکتی پرشتابتر و صحیحتر در آینده جای تردید ندارد. «پیشرفت وعدالت» که شعار دهه آینده ما است، جز بر بستر آموزه های ناب و اطمینان بخش تحقق نخواهد یافت.
نگاهی به آثار و کارنامه عمر پر برکت این شهید بزرگ نشان میدهد که میتوان او را به عنوان یک مصلح اجتماعی که اتفاقاً از خاستگاه دین به همه چیز نگریسته است، مورد مطالعه قرار داد و از آثار مکتوب و شفاهی و از آن مهمتر سیره عملی و رفتار اجتماعی او الگوی مطمئنی برای خودساخت.
اصولاً اگر بخواهیم رمز برجستگی و راز ماندگاری شهید مطهری را در یک چیز خلاصه کنیم، بدون شک باید زمانشناسی و داشتن درد اصلاح جامعه را در صدر ویژگیهای شخصیت آن بزرگوار قرار دهیم. عالم دینی هنگامی میتواند به رسالت خود عمل کند که از این ویژگی محروم نباشد؛ وگرنه در پیچ و خم زندگی روزگار و بر اثر گرد و غبار فتنه و شبهه راه گم میکند و اگر دانش او خسارت بار نباشد، سودی هم نخواهد داشت. امام صادق علیهالسلام میفرماید عالم به زمانه است که مورد هجوم اشتباهات قرار نمیگیرد و ما مصداق های مفهوم مخالف این گفته حکیمانه را کم ندیده ایم.
اگر تاریخ زندگی مطهری و سرنوشت او را با همراهان و همپایههای علمی او مقایسه کنیم به روشنی صدق این گفته پیشوای ششم را مشاهده میکنیم. آنان که نه تنها خود را در علم رسمی کمتر از مطهری نمیدانستند که در ظاهر بروز و ظهور بیشتری هم داشتند، نتوانستند در نهایت دردی از مردم خود درمان کنند؛ اگر نگوییم خود دردی دیگر شدند افزون بر انبوه دردهای جامعه؛ چرا که بالاخره راهگم کردند و دیگران را نیز گمراه.
عالم باید حاضر در زمانه باشد و اصولاً مفهوم اجتهاد همین است و علت تقلید از مجتهد زنده نیز همین. مطهری میگوید: «شرط زنده بودن مرجع تقلید برای آن است که بتواند درد روزگار خود را بشناسد و با استفاده از دانش خویش درمانی متناسب برای مردم خود بیابد؛ وگرنه شیخانصاری (مثلاً) اعلم از همه عالمان است. چرا از او تقلید نکنیم؟!»
مطهری خود چنین بود و مانند طبیبی حاذق به دنبال شناخت درد و یافتن درمان جامعه بود. ایشان در همان حال که به شدت نسبت به اصول و ارزشهای دینی پایبند بود، با نگاهی ژرف و بیانی شیوا مهمترین مشکلات و معضلات زمانه را چارهیابی میکرد و همین است رمزماندگاری و راز موفقیت او در میان همه کسانی که خاستگاهی چون او داشتند.
مطهری مصداق نوآوری دانش دینی و شکوفایی استعداد ایرانی بود و هنوز هم که چند دهه پر نشیب و فراز از چارهاندیشیهای او میگذرد، میتوان داروی دردهای اجتماع را از میان آثار او جستوجو کرد. در میان همه دردها و به عنوان یک نمونه که اتفاقاً امروزه در خور توجه بیشتر است باید به چیزی اشاره کرد که از نظر وی «خوی قدیمی و بیماری نوظهور ما ایرانیها» است؛ به گفته او«خوی قدیمی ما مداحی و ستایشگری و تملق است (و) بیماری جدید ما که علامت روشنفکری به شمار میرود لکهدار کردن و لجن مال کردن افراد است (که) به غلط نامش را انتقاد گذاشتهایم.»
ایشان که بیتردید در آزاداندیشی و آزادیخواهی مثالزدنی هستند، وجود فضای نقد را لازمه شکوفایی استعدادها، درمان کژیها و اعتلای ملتها میدانند و تصریح میکنند که «تجربه هم ثابت کرده است که پیشرفت اسلام و تعالیم آن نیز همیشه در زمانهایی بوده است که آزادی رواج بیشتری داشته است.»
در عین حال ممکن است دو گروه این داروی شفابخش را به سم مهلک تبدیل کنند؛ یکی مداحان و متملقهایی که برای بهرهمندی بیشتر از قدرت و ثروت، ذهن و دل آنان را گمراه و مغرور میکنند و دیگری هتاکان و حاسدانی که برای فرونشاندن بغضهای فرو خفته و به اسم نقد پردهدری میکنند و البته نتیجه کار هر دو یکی است؛ انسداد باب گفتگو و رشد!
برای همین است که به عقیده مطهری «در عین آنکه آن خوی قدیم و این بیماری جدید به ظاهر معکوس یکدیگر میباشند، از یک اصل و یک ریشه سرچشمه میگیرند و آن گزافهگویی و هوایی سخن گفتن و مصلحت اجتماع را در نظر نگرفتن است.»
این دو گروه هر دو مانع شناخت دردها و حل مشکلات جامعه هستند و البته مطهری برای رفع این مانع هم راهحلهایی دارد که از جمله در کتاب شریف سیری در نهجالبلاغه می توان به آن دست یافت. سلام خدا بر او و بر همه شهیدان باد.
------------------------------------------------
نویسنده: دکتر محسن اسماعیلی عضو حقوقدان شورای نگهبان
نظر شما