آصف جاه همانند پدر و پدربزرگش در دستگاه اورنگ زیب ارج و قرب داشت . وی از اورنگ زیب لقب "چین قلیچ خان" (پسر شمشیرزن) را گرفت و بعد از مرگ او از دربار کناره گیری کرد.
وی پله های ترقی را به سرعت طی کرد و پس از فوت محمدامین خان به دهلی خوانده شد و مقام "وزارت اعظم" گرفت. محمد شاه فرزند محمدامین خان نیز به وی لقب آصف جاه اعطا کرد .
آصف جاه مردی ادیب و شاعری توانا بود . او در آغاز اشعارش را با نظر میرزا عبدالقادر بیدل می گذراند . ابتدا تخلص شاکر و سپس آصف را برای خود انتخاب کرد . وی به غزلسرایی تمایل بیشتری داشت ولی در دیوانش قصیده و رباعی هم دیده می شود.
او علاوه بر شاعری، نثرنویسی توانا بود و از حامیان زبان و ادب فارسی به شمار می رفت و در برخی اشعارش علاقه به خاندان رسول اکرم و تمایل به تشیع دیده می شود .
دیوان او دو بار به چاپ رسیده، بار اول دو جلد و با مقدمه میرزا نصرالله فدایی در سال 1301 و بار دوم در سال 1354 در حیدرآباد. منظومه ای هم با نام خسرو و شیرین به وی منسوب است که در 1877 میلادی در لکنهو به چاپ رسیده است .
نظر شما