به گزارش خبرنگار مهر، نشست "بررسی چالش نظری تکامل در رابطه علم و دین (اسلام و مسیحیت)" با سخنرانی دکتر حمیدرضا آیتاللهی در روز سهشنبه 8 تیرماه 89 از سوی گروه علم و دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در محل این پژوهشگاه برگزار شد.
حمیدرضا آیتاللهی در آغاز سخنانش را اشاره به اینکه موضوع تکامل مخصوصاً تکامل داروینی تا دوران جدید مسایل بسیاری ایجاد کرده است گفت: بحث تکامل سه چالش بزرگ به وجود آورده است. نخست برهان نظم را زیر سئوال برده است. دومین چالش در خصوص نحوه خلقت انسان است و سومین چالش بحث اخلاق است. یعنی خوبی و بدی و نظریه داروینی حاصل تنازع بقا دانسته میشود.
وی این سئوال را که چرا بحث تکامل همچون یک مسئله داغ در جامعه ما مطرح نیست، به میان کشید و افزود: دوران بسیار داغ مباحث مربوط به این مسئله به حدود سالهای50 شمسی باز میگردد. این موضوع موضوعی بسیار مهم است در حالی که برای ما چندان جدی نیست. بنابراین نخستین نکته این است که باید به خاستگاه اصلی بحث تکامل توجه کرد.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سپس به بحث چالش تکامل با برهان نظم پرداخت و گفت: برهان نظم برخاسته از الهیات طبیعی است. جریان الهیات طبیعی که به قرون 17 و 18 اروپا باز میگردد رفته رفته در مواجهه با مسئله تکامل کمرش شکست. این جریان در کشور ما در حدود دهه 30 مورد توجه قرار گرفت. لایهدار این بحث مرحوم مهندس بازرگان بود که بهعنوان یک عامل آشنا به علوم جدید براساس این الگو از باورهای دینی دفاع میکرد.
وی تصریح کرد: این مسئله ناشی از رواج عملگرایی در جامعه ایران بود اما این نوع نگاه به وسیله فعالیتهای مرحوم بازرگان مورد سئوال قرار گرفت و تلاش بر این بود که براساس یافتههای علمی آموزههای دینی توجیه شوند. الگوی این جریان الگوی قرن 17 و 18 اروپا بود که در قرن 19 شکست خورده بود. بنابراین این الگو و به تبع آن برهان نظم در جامعه ما با چالشهای جدی مواجه شد.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با بیان این نکته که برهان نظم برهانی وارداتی است گفت: در سنت ما برهان نظم وجود نداشته است حال به فرض هم که برهان نظم باطل شود میتوان از برهانهای دیگر استفاده کرد. اما برای کسانی که اتوریتره علمی بر آنها حاکم باشد این مسئله مشکلات بسیاری ایجاد میکند. بنابراین حتی اگر برهان نظم باطل شود باز لطمهای به براهینی مانند برهان امکان و وجوب وارد نمیشود.
وی سپس از مسئله دوم یعنی خلقت انسان سخن گفت: در حال حاضر افراد در جهان مسیحیت باید تکلیفشان را با مسئله خلقت انسان روشن کنند. در جهان اسلام ممکن است فردی مسلمان باشد اما به خلقت باور نداشته باشد. در حالی که در مسیحیت اینگونه نیست. محور اعتقادات مسلمانان اعتقادات توحیدی است حال آنکه حلقه اصلی در مسیحیت تجسد است. یک فرد مسیحی صرفاً به اعتقاداتش نیست که مسیحی است. مسیحی باید به جریان تاریخی هم اعتقاد داشته باشد یعنی این جریان که انسان در بهشت بوده و در آنجا گناهی انجام داده و میوه ممنوعه را خورده و در نتیجه هبوط کرده است.
آیتاللهی در ادامه با تاکید بر اینکه این گناه، گناه همه انسانها در مسیحیت دانسته می شود، سخنانش را ادامه داد: از طرف دیگر خدای مسیحی فقط خدای عشق و محبت است. بنابراین برای پاک کردن این گناه خداوند خودش را به صورت مسیح متجسد کرد و به زمین آمد و در طول زندگی رنج آوری که داشت نهایتاً با روی صلیب رفتن گناه ذاتی و گناهان بعدی بشریت را پاک کرد.
وی افزود: با این اوصاف اعتقادات مسیحیت با اعتقادات مسلمانان کاملاً متفاوت است. بنابراین گناه اولیه هبوط، تجسد، زندگی رنجآور و بر روی صلیب رفتن مجموعهای را شکل میدهد که اعتقادات مسیحیت را میسازد. مسیحی شدن به سادگی مسلمان شدن نیست و باید توجه داشت که گناه اولیه در مسیحیت بسیار مهم است و بنابراین نظریه تکامل به آموزه گناه اولیه لطمهای جدی وارد میکند.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی خاطرنشان کرد: تفاوت اسلام و مسیحیت در بحث تکامل یک بحث مبنایی است. به نظر میرسد مشکل تکامل در جامعه ما وجود نداشته باشد هرچند این مسئله به این معنا نیست که ما نباید تکلیفمان را با آن روشن کنیم.
آیتاللهی سپس به چالش سوم ناشی از نظریه تکامل پرداخت و گفت: به نظر میرسد که این چالش در جامعه ما وجود نداشته باشد. در غرب اخلاق سکولار شده است و در نتیجه برای افراد سکولار اخلاق جای دین را میگیرد. در تحلیل اخلاقی ما همواره از طرز تفکری برای این کار بهره میبریم گاهی این طرز تفکر سودگرایی است و گاهی قدرت مطلق خداوند. اما نوع نگاه دیگری هم وجود دارد که همان اخلاق تکاملی است و خودش را در شرایط سکولار نشان میدهد.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در پایان سخنان خود با اشاره به این نکته که موضوع تکامل را میتوان موضوع تفسیری قرآنی برای مسلمانان در نظر گرفت گفت: مسئله تکامل مسئلهای است که در آن به کمک یک سری واقعیتها، آیههای قرآن تفسیر میشوند و بنابر این تفاوت نگرش اسلام و مسیحیت در بحث تکامل نشان دهنده این است که مسایل دینی که برای ما مسیحیان وجود دارند میتواند زوایای گوناگونی داشته باشد.
نظر شما