۳۰ تیر ۱۳۸۹، ۱۵:۵۰

گزارش یک کتاب/

دیتر میسگلد؛ از هرمنوتیک متن کهن تا متن سیاست رهایی‏بخش

دیتر میسگلد؛ از هرمنوتیک متن کهن تا متن سیاست رهایی‏بخش

"از هرمنوتیک متن کهن تا متن سیاست رهایی‏بخش" نوشته دیتر میسگلد و ترجمه حسین مصباحیان در شمارگان 1000 نسخه و قیمت 2200 تومان در 151 صفحه از سوی نشر کوچک منتشر شده است.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: کتاب "از هرمنوتیک متن کهن تا متن سیاست رهایی‏بخش" شامل چهار مقاله و یک گزارش از سفری علمی به ایران است که توسط دیتر میسگلد، استاد بازنشسته فلسفه، علوم سیاسی و فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تورنتو کانادا نوشته شده‏ است.

علایق پژوهشی میسگلد عبارتند از هرمنوتیک، تئوری انتقادی مکتب فرانکفورت، فلسفه و جامعه‏شناسی مدرن آلمان، تئوریهای مربوط به حقوق بشر، مدرنیته و پروژه سیاست رهایی‏بخش، دموکراسی و هویتهای پساملی.

وی که در هایدلبرگ شاگرد گادامر بوده است، رساله دکتری خود را در فلسفه و با راهنمایی این فیلسوف شهیر قرن بیستم درباره "مفاهیم گناه و خودآگاهی در هستی و زمان هایدگر" نوشته است و در تابستان سالهای آغازین تدریسش در کانادا سمینارهایی با هابرماس در فرانکفورت داشته است.

اولین بخش کتاب "از هرمنوتیک متن کهن تا متن سیاست رهایی‏بخش" مقاله‏ای است به نام "وجه تمایز اروپا، علوم انسانی و جامعه جهانی: تأملاتی در برخی آثار اخیر هانس گئورگ گادامر" که در آن وجه تمایز اروپا از منظر درونی و بیرونی مورد بحث قرار گرفته است.

میسگلد در این مقاله تلاش می‏کند که تردیدهایی را در مورد وجوه تمایز اروپا، آنگونه که گادامر مشاهده می‏کند، ایجاد کند و نتیجه بگیرد که اروپا محوری ظریف تفکر گادامر درباره اروپا، باید کنار گذاشته شود تا راهی برای پرسش از سنتهای اروپایی بر مبنای تجربیات ساخته شده در جهان سوم باز شود.

او تأکید می‏کند که تاریخ ظهور تمدن اروپایی و ظهور علوم انسانی آن باید در متن تاریخ نژادکشی، انقیاد و برده‏سازی آن مورد بررسی قرار گیرد و در بخش مرکزی تفکر خودسنج پان‏اروپایی قرار گیرد.

از نظر میسگلد، فقط فیلسوفی که تاریخش را به این شیوه استخدام کند، می‏تواند اثرات غرور فرهنگی و افتخار به فرهنگ را، که هنوز در ناخودآگاه پان‏اروپایی آشکارا خانه دارد، برطرف سازد و با فرهنگ و ادعاهای آن، با اصراری رها از شیفتگی رویارو شود.

میسگلد در مقاله دوم، با عنوان "مدرنیته، دموکراسی و مهندسی اجتماعی" به جدال قدیمی هابرماس و گادامر پیرامون هرمنوتیک و تئوری انتقادی اجتماعی در پرتو مشارکت جدید پراگماتیستهای آمریکایی مانند ریچارد برنشتاین و ریچارد رورتی پرداخته است.

وی در این مقاله تلاش می‏کند تا نشان دهد که گادامر و هابرماس، نقد مدرنیته را به ترتیب تحت تأثیر هایدگر و آدورنو پیش برده‏اند و طرح همین نقدها سبب شده‏اند که ما به عدم قطعیتها در مورد آینده جوامع مدرن توجه کنیم.

در حالی که نوپراگماتیستها به دموکراسی لیبرال تکیه می‏کنند و بینش آنها در مورد آینده مدرنیته نیز به آن متکی است، نظریه‌های فراگیر مدرنیته که نظریه‏پردازان انتقادی از آن حمایت می‏کنند، این مزیت را دارند که ما را وادار می‏کنند تا به فراسوی وضعیت موجود دموکراسی‌های لیبرال چشم بدوزیم؛ یعنی گامی که نه رورتی و نه گادامر آن را بر نداشته‏اند.

میسگلد نتیجه می‏گیرد که بر خلاف هرمنوتیک و تئوری انتقادی که نقد عقل ابزاری را در مرکز دغدغه‏های خود قرار داده‎‏اند، نوپراگماتیستها تاکنون قادر نبوده‏اند که به طور کامل در چنین پروژه نقادانه‏ای مشارکت داشته باشند.

مقاله "حقوق بشر، گذشته و آینده: در ضرورت گشایش افقی واقعی برای عدالت جهانی"، بخش بعدی این کتاب است که به دو بحث به هم پیوسته به طور همزمان می‏پردازد: نخست نقد تاریخی و فلسفی اعلامیه حقوق بشر و دوم فراهم آوردن پیشنهاداتی برای تعمیق این حقوق در فراسوی اعلامیه موجود.

میسگلد در این مقاله به تاریخ شکل‏گیری حقوق بشر می‏پردازد و به نقش قاطع فاجعه کشتار نازی در برانگیختن "وجدان بشریت" برای تنظیم پیش‏نویس این سند و سایر توافقهای بین‏المللی اشاره می‏کند. به زعم او این اعلامیه اصولاً از آن جهت شکل گرفته است که دیگر چنین حادثه وحشتناکی تکرار نشود هر چند از حوادث فاجعه‏انگیز دیگری که در همان زمان یا پس از آن اتفاق افتاد، نظیر بمباران وحشتناک هسته‏ای در هیروشیما و ناکازاکی، بی‏رحمیهای فرانسه در ویتنام و الجزایر و روند اخراج فلسطینیها از ناحیه‏ای که مورد ادعای دولت اسرائیل بود، بحث زیادی نمی‏شود.

میسگلد بر این باور است که آنچه اهمیت دارد نزدیک شدن حقوق بشر به سمت مفهومی از زندگی است که متضمن سعادت بشر و عدالت اجتماعی جهانی باشد. وی در راستای ارائه پیشنهاداتی در این جهت، در قسمت دوم مقاله‏اش سراغ "فلاسفه و تحلیلگران برجسته"ای نظیر هابرماس یا حتی نهضتهای رادیکال و سوسیالیستی می‏رود که به تعبیر او علاقه‏ای به توجیه یکجا و یکجانبه اعلامیه جهانی حقوق بشر ندارند و با آن عمیقاً به صورت انتقادی مواجه می‏شوند.

"گفتگو؟ کدام گفتگوی تمدنها؟ درسهایی از وضعیت آمریکاها، شمالی و جنوبی"، مقاله چهارم میسگلد در این کتاب است که وی در کنفرانسی با عنوان "مرکز و پیرامون" در بهار 1381 در اصفهان ارائه کرده است. او در این مقاله از موانعی که گفتگوی بین فرهنگها با آن مواجه است سخن می‏گوید و تأکید می‏کند که برابری شرط اساسی چنین گفتگویی است.

اعتراف کشورهای آتلانتیک شمالی به ستمی که روا داشته‏اند و شرارتی به نام بردگی و استعمار در تاریخ آنها، و نیز مسئول و حساس بودن به رنج و احساس ناامنی که وجودهای بشری در همه جا تجربه می‏کنند از دیگر موضوعاتی است که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.

آخرین قسمت این کتاب، ترجمه گزارش کوتاهی است که میسگلد به درخواست همکاران و دوستانش، پس از سفر به ایران نوشته است.

مترجم اما در پایان مقدمه‏اش بر کتاب "از هرمنوتیک متن کهن تا متن سیاست رهایی‏بخش" هدف خود را از انتخاب این عنوان چنین بیان می‏کند: پیگیری نحوه تحول فکری یک متفکر از هرمنوتیک تا سیاست رهایی‏بخش از طریق برخی از مقالات وی تا شاید پیگیری آنها پاسخی برای این سؤالات داشته باشد که چرا و چگونه این متفکر از هرمنوتیک متن کهن به متن سیاست رهایی‏بخش کوچ کرد و هویت فکری - فلسفی دوران میانسالی او تا چه حد در فکر امروز او منعکس است.

کد خبر 1120970

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha