کمپین انتخاباتی اوباما معتقد بود پس از یک دوره طولانی و بی حاصل تهدید نظامی جمهوری اسلامی ایران و قرار دادن این کشور به یکی از دشمنان اصلی و تهدیدات جدی منافع و امنیت ملی ایالات متحده ، لازم است تغییر اساسی در رویکرد تخاصم جویانه هیات حاکمه ایالات متحده نسبت به ایران به وجود آید . و لذا توانست با اینگونه شعارها پایه های تغییر سیاست خارجی آمریکای دوران اوبامای دمکرات را تبیین نماید. هر چند اوباما در یک سال و نیم اول دوران حضور خود در کاخ سفید نتوانست به غالب شعارهای انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند ولی با زیرکی و هوشیاری درباره یکی از شعارهای اصلی خود یعنی گشودن باب گفتگو و مذاکره با ایران حساب ویژه ای باز کرده است .
ایالات متحده با یاری برخی متحدان اصلی خود در عرصه بین الملل به خصوص در سازمان ملل متحد تمام توان خود را به کار برد تا با صدور قطعنامه هایی به ظاهر محدود کننده فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران ، شرایط را به گونه ای تنظیم کند که با کنار زدن سایر بازیگران فعال در مذاکره با ایران ، خود را فعال اصلی این ماجرا قلمداد کرده و زمینه را برای مذاکره مستقیم فراهم سازد. هرچند اولین دستور کاری روی میز مذاکره ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران قاعدتا پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته ای تهران خواهد بود ، اما مهمترین دستاورد این مذاکره باز شدن باب گفتگو میان این دو کشور و در نهایت پیروزی و موفقیت باراک اوباما و دمکرات ها در تحقق اولین و احیانا آخرین شعار تغییر مورد نظرشان در این دوره از ریاست جمهوری تحت اختیار دمکرات ها می باشد .
اما در این سوی میز جمهوری اسلامی ایران باید پیش از مذاکرات دریابد که نفس پذیرش مذاکره با ایالات متحده آمریکا در موضوعی واحد و یا موضوعات مختلف، در واقع چه پیامی برای انقلاب اسلامی ایران و جهان اسلام و سایر کشورها مخابره خواهد کرد .
قطعا مذاکره با واشنگتن بدون تامین و فراهم آوردن مقدمات یک گفتگوی عادلانه و نتیجه بخش از سوی ایران ، پذیرش قدرت تاثیر گذار و رسمیت بخشیدن به نقش بی تنازل ایالات متحده در عرصه بین الملل می باشد . این اقدام ، به نوعی خلاف شعارهای انقلاب اسلامی محسوب می شود، چرا که انقلاب اسلامی ایران هیچ قدرتی را فراتر از قدرت لایزال الهی و ایمان و اعتقاد به توکل الهی و توسل به سنت نبوی و شریعت نمی پذیرد و مکتب اصیل که نشات گرفته از خداجویی و یگانه پرستی نیز می باشد اصل ظلم ستیزی و مقابله با مظاهر شرک و شیطان اکبررا از اجزای مهم بنیان های اعتقادی خود معرفی کرده است .از سوی دیگر باید در نظر داشت مذاکره با دولتی که هیچگاه از گرگ صفتی در برابر ملت ایران دست برنداشته است ، نمی تواند متضمن منافع ملی ایران باشد . شاید مذاکره همزمان با سایر کشورهای درگیر در موضوعات مختلف که ایالات متحده نیز در آن حضور داشته باشد بهترین شیوه مذاکره در شرایط فعلی باشد، اصولا چه مباحثی قرار است در این مذاکره دو جانبه مطرح شود که سایر کشورها حتی متحدان نزدیک ایالات متحده نسبت به آن بیگانه و نامحرم هستند.
نباید غافل بود که ایالات متحده یک عضو از باشگاه نظام سرمایه داری است که توافق کامل با این عضو ضرورتا به معنای پذیرش شرایط سایر اعضای این کلوب استعماری نیست و می تواند مسیر پر پیچ و خمی را در مذاکره و سهم دهی به سایر اعضا بگشاید . همچنانکه که شاهدیم بسیاری از کشورها با شرایط تقریبا مشابه جمهوری اسلامی نتوانستند مشکلات خود را به صرف رابطه و مذاکره با ایالات متحده و یا در دوران جنگ سرد با شوروی سابق حل کنند . مثال واضح و گویای این کشورها می تواند ترکیه ، سوریه ، مصر، لیب ، کره شمالی و... باشد .
تردیدی نیست ایالات متحده بیشترین منفعت را در هر گونه مذاکره با ایران خواهد برد و چه تضمینی وجود دارد که در قبال دادن امتیاز به این بزرگی و مهمی امتیازات قابل توجه و هم شان و طراز با هزینه پرداختی متوجه ایران باشد. به طور قطع داشتن مذاکره وحتی رابطه بر اساس شریعت نبوی با همه بازیگران منعی ندارد چرا که منطق اسلام و مکتب تشیع از چنان غنایی برخوردار است که در صورت اشرافیت به این گنج بی نظیر الهی در برابر هر منطق و مرام و مسلکی قطعا غالب و پیروز خواهد بود. اما باید توجه داشت که مکتب اسلام که برگرفته از تشیع علوی است دارای عنصر حیات بخشی مانند هیات من الذله است که در این عنصر حیاتی و روحبخش ، بزرگ جوانمردی از تبار صلحا و پاکان درد و زهر شمشیر در محراب را پذیرفت و رادمردی از سلاله رسول اکرم نیز با جاودانه کردن بسیاری از نزدیکان و یاران خود در حماسه عاشورا حاضر به پذیرش شرایط نظام سلطه و جور زمان خود نشدند .
حال که ایالات متحده برای مذاکره با تنها کشور مقاوم در برابر دنیای سرمایه داری و لیبرال دمکراسی خود را اینگونه تشنه نشان می دهد ، شاید گذاشتن پیش شرط هایی مهم و اساسی که بیانگر تغییر عملی ،عینی و ملموس در مواضع این کشور است حداقل انتظار از پذیرش این مذاکره از سوی جمهوری اسلامی مظلوم باشد. ایرانیان آزاده و هوشیار به هیچ عنوان تن به مذاکره ای که پیش از آن نشانه های موفقیت و ارزشمندی را به طور محسوس لمس کرده باشند نخواهند داد و در این وادی عزتمندی که حاصل مقاومت و استواری در برابر باج خواهی نظام سلطه و دادن ده ها هزار جان آزاده و سه دهه زمان است، با دقت و زیرکی دنبال کننده حوادث و رویدادها و تصمیم گیری ها می باشد.
----------------------------------
نویسنده: روح الله جمعه ای استاد دانشگاه
نظر شما