۲۹ مرداد ۱۳۸۹، ۱۰:۲۲

تفکر و اوقات فراغت-34

داد و ستد معرفت شغل نیست اشتیاق است

داد و ستد معرفت شغل نیست اشتیاق است

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: معلمی یک شغل متعارف مانند شغل‌های دیگر نیست چون در آن معرفت به صورت آزادانه دادوستد می‌شود. در کار معلمی عشق و اشتیاق و آزادی در کنار معرفت داد و ستد می‌شود.

دکتر اصغرواعظی در گفتگو با خبرنگارمهر در مورداین‎که تابستان برای استاد دانشگاه اوقات فراغت است تعریف شما از اوقات فراغت چیست گفت: واژه اوقات فراغت ازجمله واژه‌هایی است که خود به‌تنهایی معنای محصلی را به‌دست نمی‌دهد و برای معنادارشدن نیاز به موضوع و متعلق دارد. فراغت همواره فراغت از چیزی است، درست همانطور که آگاهی همیشه آگاهی از چیزی است و آگاهی بدون موضوع و متعلق هیچ‌گاه مصداقی عینی ندارد؛ پس فراغت یعنی فراغت از یک کار، فراغت از یک فعل. فراغت اما زمانی مصداق  می‌یابد که ما ملزم به انجام کاری شده باشیم؛ یعنی وقتی عملی به‌نحوی از انحا خود را به ما تحمیل کرده باشد و ما خود را در انجام یا عدم انجام‌ آن آزاد نیابیم. در این صورت پس از انجام آن کار واژه فراغت را به‌کار می‌بریم.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد:بنابراین معنای دقیق واژه فراغت، فراغت از این یا آن عمل نیست، بلکه فراغت از الزامی است که به این یا آن عمل پیوند خورده و ما را وادار به انجام آن می‌کند. ما زمانی واژه فراغت را به‌کار می‌بریم که بندهای الزام به انجام یک عمل را پاره کرده و آزادی‌مان را به‌دست آورده باشیم؛ اما خود عملی که با الزام قرین و همراه شده چندان موضوعیتی ندارد. مثلا عمل کتابخوانی و مطالعه را درنظر می‌گیریم، ما در مورد دانش‌آموز یا دانشجویی که یک نیمسال تحصیلی را سپری کرده است می‌گوییم اکنون در ایام فراغت از تحصیل- یعنی فراغت از مطالعه و خواندن- به‌سر می‌برد.
 
این محقق و پژوهشگر خاطرنشان کرد:  اما وقتی از همین دانش‌آموز یا دانشجو می‌پرسیم ایام فراغتت را چگونه سپری خواهی کرد مواردی را برایمان بر می‌شمرد که یکی از آنها ممکن است مطالعه کتاب‌های رمان یا شعر باشد. مطالعه از آن جهت که مطالعه است در اینجا موضوعیتی ندارد. همه سخن بر سر «آزادی» است. آنچه به هر دلیل- خواه به دلیل ضرورت‌های معیشتی و خواه به دلیل میل به پیشرفت و بلندپروازی و نظایر آن- انجام عملی را به ما تحمیل کند و الزامی را بر دوش ما بگذارد، برایمان ناخوشایند است و بیرون‌آمدن از آن، فراغت؛ حتی کارهایی که مجبوریم آنها را به‌عنوان مقدمات یک سفر تفریحی انجام دهیم مشمول همین قاعده می‌شود.

معاون سردبیر روزنامه همشهری افزود: مشخصه عملی که از روی الزام انجام می‌شود آن است که شخص به‌خودی‌خود تمایل به انجام آن ندارد بلکه یک حسابگری یا سودانگاری او را مجبور به آن می‌کند. حال اگر بتوان فرض کرد عملی در عین الزام، از روی میل و اشتیاق انجام شود آنگاه به اعتقاد من نمی‌توان واژه فراغت به‌معنای مصطلح آن را در این مورد به‌کار برد. به‌عنوان مثال اعمال عبادی برای افراد عادی نوعی الزام و تکلیف شرعی است که شخص پس از انجام آن می‌گوید از آن فارغ شدم، اما همین واجبات شرعی برای شخص عارفی که عبادت را در عین وجوب و الزام، همنشینی و همسخنی با حضرت حق می‌داند، نه‌تنها سخت و ملال‌آور نیست بلکه آن را امتداد آزادی خود می‌بیند؛ این بدان معناست که وقتی یک الزام، با میل و اشتیاق پیوند خورد، دیگر الزام به معنای واقعی کلمه نیست و می‌توان آن را الزام در عین آزادی نامید.
 
این نویسنده و مترجم یادآورشد: استادی دانشگاه نیز می‌تواند چیزی از این جنس باشد. استادی یک شغل است مانند همه شغل‌های دیگر، با این تفاوت که در این شغل آگاهی دادوستد می‌شود و در شغل‌های دیگر کالا یا خدمات و چیزهایی از این دست. اما در عین حال ظرفیتی در این شغل وجود دارد که می‌تواند آن را از بسیاری از شغل‌های دیگر متمایز کند و آن هنگامی است که دادوستد علمی با میل و اشتیاق همراه شود.
 
این استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد:  آنگاه این شغل در عین شغل‌بودن دیگر شغل نیست و درعین الزام، قرین با آزادی است. در این صورت دیگر زمان برای او انقسام‌پذیر و فاصله‌گذار نیست تا بخشی را اوقات اشتغال بنامد و بخشی دیگر را اوقات‌فراغت. تابستان برای او اگرچه فراغت از تدریس محسوب می‌شود و در عین حال فرصت مناسبی است برای پرداختن به امور شخصی، اما با اطمینان باید گفت که این ایام در فرایند پژوهش او وقفه‌ای ایجاد نمی‌کند و چه‌بسا به‌دلیل فراخی بال و تمرکز بیشتر، ایامش ثمربخش‌تر شود.
کد خبر 1136031

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha