مذاکره و گفتگو در فرهنگ سیاسی دارای معنای خاص خود است که با چند کلمه ساده می توان تعریفی دقیق از آن ارائه کرد اما همین دو واژه وقتی در قالبی به نام "خاورمیانه" قرار داده می شوند مفهومی گسترده به خود می گیرد و تابع شرایط زمانی و مکانی و متغیرهای بسیاری می شوند.
مذاکرات خاورمیانه چند دهه است که ادامه دارد و دولتهایی زیادی را در آمریکا بدنام و خوشنام کرده، اما این نتایج توصیفی نه در اثر حل کامل اختلافات و رفع بنیادین تنشها، بلکه در نتیجه کاهش برخی تنشها بوده است زیرا آنچه که یک طرف دعوی از دیگری طلب می کند در واقع به همان اندازه ای است که دیگری آن را طلب می کند و نکته مهم این است که یک طرف همان را طلب می کند که دیگری به دنبال آن امتیاز است. لذا در این گونه موارد "مذاکره و گفتگو" سهل ترین واژه و نامی است که می توان برای توصیف یک فرایند پیچیده بکار برد زیرا که در این روند یک طرف اشغالگر تلقی شود و طرف دیگر تحت اشغال.
در گفتگوهای فلسطینی- اسرائیلی؛ فلسطینیان خواهان پایتختی بیت المقدس، بازگشت آوارگان و تعیین مرزها بر اساس توافق 1967 هستند و این همان چیزی است که اسرائیل بر آن تاکید دارد، پایتختی قدس، عدم بازگشت آوارگان و بی اعتنایی به عقب نشینی به مرزهای 1967.
لذا در گفتگوهای بین دو طرف در طول چند دهه یکی از موارد اساسی اختلاف، نقطه شروع مذاکرات؛ از آخر و یا از موارد مهم بوده است.
اسرائیلی ها همیشه بر آن بوده اند تا مذاکرات از آخر شروع شده و موارد اساسی را در انتها مورد گفتگو قرار دهند نکته ای که فلسطینی ها آن را بی نتیجه و در واقع مذاکره فرسایشی به منظور خسته کردن طرف مقابل می دانستند.
تا زمانی که مذاکره بین دوطرف بر اساس شرایط یک "دولت- ملت" صورت نگیرد این مسئله می تواند اشغالگر را در موقعیت برتر قرار داده و گفتگو را از عرف حاکم بر آن درعرصه سیاسی خارج سازد. با این اوصاف اسرائیل در این مقوله به عنوان طرف اشغال کننده از موقعیتی در گفتگو برخوردار است که نمی تواند بعنوان یک طرف گفتگوی برابر تلقی شود.
دکتر"هیثم کیلانی" از برجسته ترین محققان استراتژی در جهان عرب و از کارشناسان مرکز تحقیقات عربی- اروپایی و همچنین مؤلف کتاب "استراتژیهای نظامی جنگهای اعراب و اسرائیل"در مقاله ای درباره تئوری رژیم اسرائیل برای مذاکره می نویسد: "اسرائیل پیوسته مشتاق به دست آوردن پیروزی محدود نظامی بوده است، سپس آتش بس را پیگیری می کند و روند مذاکره را شروع می نماید. رهبری اسرائیل اقدام به غرق نمودن طرف مقابل در جزئیات می کند و شروع به مناقشه جزئیات کرده و یک پیروزی سیاسی را محقق می نماید که مسائل بزرگ را به دست فراموشی می سپارد و به جای آنها مسائل و جزئیات حاشیه ای را برای دشمن مطرح می کند. سپس به ترتیب مرحله نظامی جدید، پیروزی نظامی، مذاکرات و غرق نمودن حریف در جزئیات و سپس دستاورد سیاسی از طریق مذاکرات... را آغاز می کند و بدینگونه تا تحقق هدف پیش می رود و آن به وجود آوردن موجودیت دولت صهیونیست."
"تام سگو" تحلیلگر صهیونیست در این ارتباط می گوید: در واقع از سال ۱٩٦٧ تاکنون در مورد همه چیز بحث و گفتگو شده و تا کنون هیچ نظریه جدیدی ارائه نگردیده است و پیامدها و تأثیراتی مانند زمین برای صلح و ضمیمه کردن کامل هم هیچکدام کارایی ندارند. هچیک عملی نیستند. بنابراین فکر می کنم بحث در مورد توافق های کلی صلح و راه حل های مربوط به این مقوله، تنها اتلاف وقت است. این درگیری نیست، که در این زمان قابل حل باشد. چرا که ما برای مشکل پناهندگان، مهاجران (جدیدی که در سرزمین های اشغالی مقیم شده اند) و قدس راه حلی نداریم. لذا ما در واقع چه می کنیم؟ درگیری را مدیریت می کنیم. پس در واقع، مدیریت درگیری است.
----------------------------------------
نگارش: حسین امیری
نظر شما