دکتر مایکل آلن گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه دوک در خصوص عقلانیت افراطی عصر روشنگری و ابراز باورهای دینی در این عصر به خبرنگار مهر گفت: دفاع از باورها و اعتقادات دینی در قرون هجدهم و نوزدهم به چند دلیل سخت و دشوار بوده است.
وی تصریح کرد: اگر چه پروتستانها و کاتولیکها در اروپا و آمریکا به همزیستی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر رسیدند ولی اشکال گوناگونی از باورهای مسیحی وجود داشتند که خود را درست و به حق میدانستند و گروههای مذهبی دیگر را ناحق و باطل میپنداشتند.
وی افزود: علاوه بر اینکه این موضوع در میان گروههای مذهبی درون مسیحیت صادق بود، در نگاه کلی پیروان مسیحی به ادیان اسلام و یهود نیز مصداق داشت.
گلسپی تأکید کرد: این باور در مواجهه میان اروپائیان و ساکنان مستعمرات آنها قابل مشاهده است. مشرکان اروپایی هم در مواجهه با ساکنان مستعمراتی، باورهای آنها را نادرست و باطل میپنداشتند.
مؤلف "ریشههای الهیاتی مدرنیته" تصریح کرد: این باور و نگاه اینچنینی با ظهور عقلگرایی و الحادگرایی ضعیف در عصر روشنگری تشدید شد و بدانجا رسید که ادیان به عنوان خرافات و موهومات مطرح شدند.
وی تصریح کرد: در دوره ما و عصر حاضر بسیاری از باورها و دستاوردهای روشنگری زیر سؤال رفت چون بسیاری از باورهای عصر روشنگری منجر به بدبختی و مصیبت برای بشر امروز شد.
مؤلف "نیهلیسم بعد از نیچه" تصریح کرد: عصر روشنگری و باورهای آن عصر را باید مسئول برخی بدبختیها و مصیبتهای وارد شده و به ارث مانده برای بشر تلقی کرد.
وی تصریح کرد: در حال حاضر تساهل میان گروههای دینی و مذهبی و واگرایی و تجزیه میان دین و خواستهای سیاسی ملی گرایانه و یا فراملیگرایانه برای تداوم پذیرش تفاوتهای دینی حائز اهمیت و حیاتی است.
نظر شما