به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، استان کرمان در زمینه های مختلف دارای پتانسیلهای فراوان است که یکی از شگفت انگیزترین این پتانسیلها وجود صد منطقه فسیل خیز در استان کرمان است که متاسفانه علیرغم پیگیریهای مدام رسانه ای و همچنین سفر چندین هیئت علمی از دانشگاههای معتبر جهان گویی همچنان مسئولان استان کرمان اعتقادی به فسیلهای منحصر بفرد کرمان ندارند و پس از گذشت سالها هیچ قدمی برای ساماندهی وضعیت کنونی هزاران فسیل کشف شده در کرمان برداشته نشده است و نکته قابل توجه اینکه تنها موزه دیرینه شناسی کرمان نیز به دلیل قطعی برق سه سال پیاپی به روی بازدید کنندگان بسته است و کسی نیز پاسخگویی وضعیت به وجود آمده نیست.
160 هزار فسیل در آستانه تخریب
این در حالی است بعد از انتشار هر گزارش رسانه ای، قول و وعده ای فراوانی برای نگهداری و ساماندهی موزه دیرینه شناسی و هزارن فسیل منحصر به فرد ماقبل تاریخ داده می شود اما عملا تمام این وعده ها در حد حرف باقیمانده است و هیچ کاری در راستای حفاظت از مناطق فسیل خیز کرمان که در حال تخریب هستند و همچنین 160 هزار فسیل منحصر بفرد انجام نشده است.
تنها گام عملی برای ساماندهی این فسیلها، سفر دو هیئت استرالیایی و فرانسوی از دانشگاه سوربون به کرمان بود که متاسفانه به دلیل مسائل مختلف ادامه همکاری دانشمندان سوربون با موزه دیرینه شناسی شروع نشده قطع شد و هیچ مرجع علمی در داخل کشور نیز نه تنها اقدامی برای مطالعه این فسیلهای منحصر به فرد نکرده است بلکه در مقطعی نیز وجود این فسیلها را تخیلی خواندند.
رد پای دایناسورهای کرمان در حال نابودی تدریجی
علیرغم فرافکنیهای صورت گرفته وجود دو جای پای بزرگ دایناسور در زرند و همچنین کشف یک تخته سنگ متشکل از جای پای چندین دایناسور در دشت خاک کرمان عملا مهر تائیدی به پای پرونده فسیلهای کرمان است که متاسفانه رد پای بزرگ دایناسورها در زرند در نزدیکی روستاهای ده علیرضا نیز در حال تخریب است و تخته سنگ متشکل از رد پای یک خانواده دایناسور نیز توسط سازمان زمین شناسی از دشت خاک به کرمان منتقل شد و مشخص نیست که این تخته سنگ منحصر به فرد در حال حاضر در چه مکانی نگهداری می شود.
هر چند که این تخته سنگ منحصر به فرد موجب شد که موزه دیرینه شناسی در روستای دشت خاک که یکی از مهمترین مناطق فسیل خیز کرمان محسوب می شود و در نزدیکی جای پای دایناسورها در روستای ده علیرضا، ساخته شود اما این تخته سنگ هیچ گاه خود به این موزه تحویل داده نشد و جای خالی این سنگ همچنان در این موزه محفوظ است.
از سوی دیگر بر گنجینه فسیلهای کرمان روز به روز افزوده می شود اما به دلیل نبود مکانی مناسب برای نگهداری آنها و عدم همکاری مسئولان تمامی این فسیلها که دو هیئت علمی از دانشگاههای معتبر جهان را به کرمان کشاند طی چند سال گذشته در انباری کوچک در یک خانه اجاره ای نگهداری شده اند و تعداد قابل توجهی از این فسیلها رو به نابودی هستند.
نگهداری فسیلهای 200 میلیون ساله در قوطی حلبی
متاسفانه این فسیلها هم اکنون در قوطیهای حلبی روغن نگهداری می شوند و گویی مسئولان قصد دارند بار دیگر با فراموش کردن میلیونها سال تاریخ کرمان آنها را بار دیگر به تاریخ بسپارند.
محسن تجربه کار که خسته از مذاکرات بی نتیجه با سازمانهای مختلف است در گفتگو با خبرنگار مهر در کرمان تمامی این مذاکرات را بی نتیجه دانست و اظهارداشت: برخی مسئولان برای حل مشکل فسیلهای کشف شده پیشنهادهایی دادند که اکثرا نتیجه ای جز انتقال فسیلها به این سازمانها و یا به شهرهای دیگر نداشت و به همین دلیل بی نتیجه رها شدند.
وی با اشاره به اینکه قدمت فسیلهای دوران "کامبرین" به 200 میلیون سال پیش می رسد، گفت: هم اکنون 160 هزار فسیل در انبار خانه ام نگهداری می کنم که شامل فسیل جانوران هم عصر با دایناسورها و از جمله انوع ماهیها، بی مهره ها، دو کفه ای ها، شکم پایان، خارپوستان، تری لوییدها، بازو پایان حتی تنه درختان مربوط به دوران ژوراسیک هستند.
انبار خانه اجاراه ای را هم باید تخلیه کنم
تجربه کار گفت: وجود تخمهای جانوران هم عصر با دایناسور و همچنین فسیلهای ماهی متعلق به دوران کامبرین و فسیلهای جانوران بی مهره که مانند کهربا در لایه های درونی زمین و در شرایط خاص به فسیل تبدیل شده اند به گونه ای که حتی گوشت بدن برخی از این حیوانات نیز با حفظ رنگ به فسیل مبدل شده، مجموعه فسیلهای کرمان را در دنیا بی همتا کرده است که می تواند مجموعه ای منحصر به فرد برای مطالعات دانشمندان باشد اما تاکنون هیچ موسسه علمی در ایران روی این فسیلها مطالعه نکرده است.
وی گفت: با پیگیریهای مکرر خبرگزاری مهر در نهایت سازمان محیط زیست کشور طی ماههای گذشته اقداماتی برای مطالعه ژنتیکی سه نمونه از این فسیلها آغاز کرده است که امیدوارم پس از انتشار نتایج این آزمایشها تحولی در این عرصه به وجود آید ضمن اینکه تعدادی از نمونه های این فسیلها به دانشگاه سوربون نیز ارسال شده است و منتظر نتایج این دو مرکز علمی هستم.
تجربه کار گفت: شرایط نگهداری 160 هزار فسیل مساعد نیست و به زودی مجبور به تخلیه خانه محل نگهداری فسیلها هستم و نمی دانم برای نگهداری از مجموعه فسیلها باید چه اقدامی انجام دهم.
این محقق ادامه داد: موزه دیرینه شناسی کرمان هم پس از گذشت سه سال همچنان به دلیل قطعی برق بسته است و از سویی آبیاری فضای سبز اطراف موزه موجب شده است آب از دیواره ها و سقف این موزه زیر زمینی سرازیر شود.
تجربه کار در خصوص مناطق فسیل خیز کرمان نیز گفت: به دلیل دلسردی این روزها کمتر برای جمع آوری فسیلها اقدام می کنم زیرا مانده ام با همین تعداد فسیل نیز چه کنم، وقتی کسی حمایت نمی کند و این پتانسیل عظیم را معرفی نمی کنند و گامی بر نمی دارند جمع آوری آنها چه فایده ای دارد.
تخریب مناطق فسیل خیز ادامه دارد
وی ادامه داد: مناطق فسیل خیز کرمان در حال تخریب هستند و هر روز بخش قابل توجهی از این فسیلها به دلیل فعالیتهای عمرانی از بین می روند.
مدیر موزه دیرینه شناسی کرمان یکی از مهمترین کشفهای علم فسیل شناسی در کرمان را وجود تخمهای فسیل شده حیوانات هم عصر با دایناسور در کرمان دانست و گفت: در خصوص این مجموعه کتابی نیز در یکی از دانشگاههای نیوزلند چاپ شد زیرا این فسیلها می توانند تحولی در خصوص آشنایی با نحوه زندگی و شکل ظاهری این جانوارن ایجاد کنند.
تجربه کار گفت: در حالی این منبع مهم علمی را در اختیار داریم که دانشمندان دیگر نقاط جهان با صرف هزینه های هنگفت در حال شبیه سازی یارانه ای این حیوانات و کشف نمونه های دی ان ای آنها هستند اما با وجود این که تخم این حیوانات را در اختیار داریم تاکنون رغبتی از سوی مراکز علمی کشور برای مطالعه روی این نمونه ها ندیده ایم.
وی ادامه داد: متاسفانه طی سالهای اخیر به هر دری که زدم کسی توجه نکرد و هم اکنون مانده ام با فسیلها چه کنم.
تجربه کار از احتمال انتقال این فسیلها از کرمان به شهرهای دیگر خبر داد و گفت: وقتی هیچ حمایتی نمی شود پس از گذشت سالها دیگر چاره جز انتقال فسیلها به یک شهر دیگر باقی نمانده است.
نظر شما