به گزارش خبرنگار مهر در یزد، یاسر جوان ناشنوایی است که نخستین بار او را در بهزیستی دیدم. از اینکه تمام تلاش خود را به کار گرفته بود تا خواسته اش را با یکی از کارمندان بهزیستی درمیان بگذارد اما نمی توانست مفهوم صحبتهایش را برساند و زبان ایما و اشاره هم نتوانسته بود به او کمکی کند، احساس رنج می کرد اما هر بار که مجبور می شد صحبتهایش را از اول تکرار کند، لبخندی می زد و با حالتی که نشان از خستگی داشت، دوباره سعی می کرد با حرکت دست و ادای کلمات دست و پا شکسته درخواست خود را مطرح کند.
این حالت سه چهار باری تکرار شد تا نهایتا قرار شد مطلب او بر روی کاغذ نوشته شود، وقتی نوشت و کارمند بهزیستی منظورش را دریافت کرد و به سراغ زونکن ها رفت، نفس راحتی کشید و تازه بر روی صندلی نشست تا انرژی از دست رفته خود را باز یابد.
در تمام مدتی که کلنجار می رفت تا حرفهایش را بفهماند حتی لحظه ای عصبانی نشد و لبخند از چهره اش کنار نرفت و با اینکه معلوم نبود کاری از پیش می برد یا نه شاید چندین بار با کلمات نصفه و نیمه تشکر می کرد.
آنجا بود که شاکر نعمت شنوایی ام شدم و گمان کردم چه غصه ای می تواند بزرگتر از این باشد که نشنوی و به دلیل تاثیر نشنیدن، نتوانی صحبت کنی. مجبور باشی برای کسانی که هم زبان تو نیستند همه چیز را بنویسی. صدای بوق ماشینها زمانی که باید به تو هشدار دهند را نشنوی. صدای پای آب را ندانی. صدای آواز پرنده ها را نشناسی. از موسیقی بی بهره باشی و هزاران نتوانستن دیگر.
چند روز پیش وقتی در نشست خبری بهزیستی شرکت داشتیم متوجه شدم که هشتم مهر روز جهانی ناشنوایان است. با آنچه که چند روزی در ذهنم مرور می کردم و با حسی که از دیدن یاسر هنوز با خود همراه داشتم تصمیم گرفتم گزارشی تهیه کنم.
آمار و ارقام بهزیستی و اقداماتی که این مرکز به ناشنوایان ارائه می داد برای آنچه که در ذهن داشتم کافی نبود. می خواستم رنج واقعی یک ناشنوا را به تصویر بکشم به همین دلیل راهی انجمن ناشنوایان یزد شدم.
آنجا هم اول صحبت از آمار و ارقام و اقدامات و خدمات بود اما کم کم که جو صمیمی تر شد و وارد مشکلات و دغدغه های ناشنوایان شدیم، دریافتم که غصه اصلی ناشنوایان در واقع نشنیدن نیست این غصه زیر غبار محرومیت رنگ باخته و حالا مشکل اصلی یاسر و امثال او به ویژه آنها که از معلولیتهای دیگری غیر از ناشنوایی نیز رنج می برند، بیکاری، نداری، فقر و محرومیت است.
یکی از اعضای کانون می گفت: چند وقت پیش برای دیدار با خانواده های چند تا از ناشنوایان به منزل آنها رفتیم، یکی از این افراد که عضو انجمن هم هست، در شرایط بسیار بد اقتصادی به سر می برد. به خاطر نقصی که داشت، هیچ کجا حاضر نشده بودند به او کاری بدهند تا بتواند زندگی خود را اداره کند. با کلی خجالت و شرمندگی که تحمل کرده بود نهایتا عذرخواهی کرد که وسیله پذیرایی ندارد و وقتی با هم وارد صحبت صمیمانه شدیم می گفت که استکان ندارم تا برایتان چای بیاورم.
هرگز فکر نمی کردم که محرومیت و فقر بتواند اینقدر عمیق باشد و تا جایی برسد که حتی چند استکان در خانه نداشته باشی تا بتوانی از مهمانت با آب یا چای پذیرایی کنی.
مادر یکی از ناشنواها هم می گفت: آنقدر که خودم و یک دانه فرزندم به دنبال تهیه هزینه های سمعک و ... بوده ایم، اصلا مشکل اصلی که ناشنوایی فرزندم است را فراموش کرده ایم. دیگر برای ناشنوا بودنش غصه نمی خورم. برای اینکه پولی ندارم تا بتوانم سمعک شکسته اش را عوض کنم، ناراحتم و در واقع اصل موضوع را فراموش کرده ام.
با سید احمد موسوی، رئیس انجمن ناشنوایان استان یزد هم که صحبت کردیم، او هم از بودجه ها و کمکهای بهزیستی گله مند بود.
تنها 2.5 میلیون تومان بودجه در سال سهم 500 عضو انجمن ناشنوایان استان یزد
وی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: بودجه ای که سالانه به انجمن ناشنوایان استان یزد اختصاص می یابد، 2.5 میلیون تومان است که این بودجه باید برای ساختمان قدیمی، وسایل کمک آموزشی، هزینه های جاری انجمن و 500 عضو این انجمن هزینه شود.
موسوی خاطرنشان کرد: دو مددکاری که اینجا مشغول کار هستند، فقط ماهانه 150 هزار تومان دریافت می کنند که این مبلغ هم شش ماه است که به آنها پرداخت نشده است.
وی ادامه داد: با این کمبودها دیگر توانی برای انجمن باقی نمی ماند که بخواهیم مشکلات معیشتی ناشنوایان نیازمند را نیز برطرف کنیم و این کار با کمکهایی که به ما شده واقعا از عهده ما خارج است.
موسوی با اشاره به ساختمان قدیمی و بسیار فرسوده ای که انجمن اکنون در این مکان فعالیت می کند نیز عنوان کرد: در سال 84 با کمک 10 میلیون تومانی استانداری، هفت میلیون تومانی بهزیستی و 500 هزار تومان هزینه شخصی این منزل قدیمی خریداری شده و بخشی از فضاهای این خانه قدیمی به دلیل فرسودگی قابل استفاده نیست.
یکی از بچه های این انجمن که مشخص بود از وضعیت مالی ضعیفی برخوردار است هم گلایه های بسیاری داشت، از برخورد مردم گرفته و خدماتی که باید به آنها ارائه شود و هرگز ارائه نشده می گفت.
محمد تند تند روی کاغذ می نوشت و نشانم می داد. او نوشته بود: حتی در انجمن هم مددکاران حرفهای ما را متوجه نمی شوند. دلمان به این جا خوش بود که حداقل اگر کاری نمی کنند، زبانمان را بلدند اما اینها با وجود زحمت زیادی که اینجا می کشند، حتی زبان ایما و اشاره هم بلد نیستند و برای هر خواسته کوچکی که داریم باید کلی معطل شویم و انرژی صرف کنیم.
یکی دیگر از بچه های انجمن هم به همان روش محمد می گفت: یکی از بچه ها اوضاع مالی بسیار بدی دارد. مسئولان به دیدنش رفته اند، به او گفته اند که مشکل اصلی تو مسکن است و ما تا دو سه سال آینده کارهایی برایت انجام خواهیم داد.
او می گفت: او اکنون به نان شبش محتاج است، خانه به چه درد او می خورد، کاش حداقل کمکی به او می کردند که این هفته زجر نکشد. او حتی مدتی است که در خانه مانده است چون کرایه ماشین ندارد تا بخواهد به انجمن بیاید و دوستانش را ببیند.
اینها سخنانی بود که به واقع از عمق محرومیت برخی معلولان و ناشنوایان خبر می داد و اینجا بود که واقعا قصه محرومیت، غصه ناشنوایی را به دست فراموشی داده بود.
از هر 1000 تولد، پنج کودک در کشور مشکل کم شنوایی یا ناشنوایی دارند. |
به گزارش مهر، هماکنون بیش از 450 هزار ناشنوا در کشور وجود دارد و تقریبا از هر هزار تولد در پنج کودک مشکل کمشنوایی یا ناشنوایی وجود دارد.
در استان نیز حدود 6 هزار و 700 ناشنوا وجود دارد که تنها دو هزار و 400 نفر از آنها زیر پوشش بهزیستی هستند.
مدیرکل بهزیستی استان یزد در مورد علت تولد کودکان ناشنوا یا کم شنوا عنوان کرد: مشکلات ژنتیکی به دنبال ازدواجهای فامیلی اعلام کرد.
محمدحسین رحیمی نسب خاطرنشان کرد: برای رفع مشکل ناشنوایی در کودکان طی دو سال گذشته طرح غربالگری ناشنوایی در تمامی بیمارستانهای استان یزد در بدو تولد کودک انجام می شود و اگر احتمالا نیز در بیمارستانی این طرح اجرا نشود، دستگاه شنوایی سنجی در تمام بیمارستانها وجود دارد و والدین می توانند با صرف زمان بسیار کمی کودکان خود را مورد سنجش قرار دهند.
وی بیان داشت: متاسفانه تاکنون نتوانسته ایم در این طرح پوشش 100 درصدی داشته باشیم و تنها 74 درصد کودکان تازه متولد شده زیر پوشش این طرح قرار گرفته اند.
رحیمی نسب از خانواده ها خواست؛ در سنین زیر 6 سال نسبت به شنوایی فرزندان خود و اطمینان از سلامت آنها اقدام کنند زیرا تنها در سنین زیر شش سال است که امکان کاشت حلزون وجود دارد.
معلولان واجد شرایط دریافت مسکن ظرف سه سال آینده واحدهای مسکونی خود را دریافت می کنند. |
وی در مورد رفع مشکلات معیشتی مددجویان نیز عنوان کرد: تمامی مددجویان فاقد مسکن در طرح مسکن ثبت نام کرده اند و همه آنها ظرف سه سال آینده واحدهای مسکونی خود را دریافت می کنند.
به گزارش مهر، برخی سهل انگاریها از سوی خانواده ها و دستگاههای بهداشتی، درمانی و خدماتی و به هر حال هر نکته دیگر و شاید مشیت الهی سبب شده تا عده ای از کودکان این مرز و بوم یا ناشنوا متولد شوند یا بر اثر عوامل محیطی شنوایی خود را از دست بدهند.
این نکته سبب شده بسیاری از این افراد به ویژه پسران از کار باز بمانند و کارفرمایان به رغم طرحهای متعددی که بهزیستی آنها را طرح کرده اما کمتر به مرحله اجرا درآمده است، از به کار گرفتن معلولان خودداری می کنند و این امر سبب ایجاد محرومیت در زندگی این افراد شده است.
درست است که مشکل بسیاری از این ناشنوایان مسکن است و با رفع این مشکل و به دست آوردن سرپناه دائمی، باری از دوش آنها برداشته می شود اما بسیاری از معلولان اکنون با مشکلات معیشتی روزمره دست به گریبانند و حتی نمی توانند به قول معروف نان شب خود را تهیه کنند.
علاوه بر این نوع محرومیتها، ناشنوایان و سایر معلولان از محرومیتهای فرهنگی جامعه نیز رنج می برند.
همین که حتی در بهزیستی، انجمن ناشنوایان و مکانهای محل تردد و کار معلولان است به زبان آنها آشنا نباشد، نیز خود نوعی از محرومیت است.
امید است مسئولانی که واقعا می توانند در رفع مشکلات این قشر تاثیرگذار باشند، حداقل در این روزها که به نام روزهای جهانی ناشنوایان، نابینایان و .... نامگذاری شده است، باری از دوش معلولان بردارند و بگذارند آنها نیز طعم شیرین زندگی را حتی با معلولیت خود بچشند.
نظر شما