دکتر سعید رحیمیان در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد وجود بسیاری از معارف فلسفی،عرفانی و دینی در اشعار حافظ گفت: بله همینطور است. یکی بر میگردد به شخصیت حافظ و اینکه همعصران او لقب حافظ به او دادند بدین خاطر که حافظ قرآن بوده است که بعد اسلامی شخصیت او را تشکیل میدهد. در زندگی او نقل شده که مدرس و مفسر قرآن و همچنین رشتههای دیگر علوم بوده است. با یک تدبر در دیوان او متوجه میشویم که بسیاری از اصطلاحات فنی مختلف علوم اعم از نجوم و فلسفه و کلام و فقه گرفته تا موسیقی و ریاضیات اینها در دیوان او به چشم میخورند و این نشاندهنده بینش او در این زمینهها بوده است.
وی افزود: حافظ ناظر به شاعران و دیوانهای پیش از خود نیز بوده است و محسنات کلامی و معنایی شاعران بنامی مثل سعدی، مولوی، سنایی، عطار، عراقی و خواجو را در دیوان خودش بکاربرده است و با یک کیمیاگری آنها را تبدیل به یک ابیات ماندگاری که به تعبیر خودش بیتالغزل معرفت بوده کرده است.
این استاد گروه فلسفه شیراز درادامه تصریح کرد: اینکه شروح مختلف در هر قرنی به اشعارش میزنند نشان از رنگ و بویی از قرآن کریم در دیوانش دارد. خودش هم گفته "هرچه کردم همه از دولت قرآن بود" و چنین است معارفی که در دیوان او به کار رفته معارف اصیل و یگانهای است.
رحیمیان در مورد این سخن که حافظ، حافظه ماست نیز اظهارداشت: اگر ما در خانه هر ایرانی نگاه کنیم در کنار قرآن و کتب ادعیه دیوان حافظ را هم میبینیم این نشاندهنده این است که فرهنگ و شخصیت ایرانی یک ارتباط خاصی با این دیوان پیدا کرده است. بعضی تعبیر کردند به [اسلام ایرانی] اسلامی که عرفا آن جنبه باطنی و حقیقی محض آن را یافتند و در قالبهای اخلاقی، عرفانی و معرفتی ارائه دادند و بدین صورت در شخصیت ایرانی جلوهگر شد.
این محقق و پژوهشگر درارتباط با اینکه بعضی از مفاهیم حافظ مانند رندی و پیر و نیاز به راهنما در فرهنگ و شخصیت ایرانی جا افتاده گفت: اینها همه ناشی از آن است که به صورت ناخودآگاه در ضمیر هر ایرانی یک نوع رابطه قلبی با اشعار حافظ یافت میشود به تعبیری میشود گفت برای کسانی که میخواهند انسان و انسان کامل باشند رهنمودهایی در دیوانش قرار داده است بو رای هردو گروه یک گوهر جاویدانی به ارث گذاشته است. به خاطر همین است که همه اقشار بنوعی با او ارتباط برقرار میکنند.
این استاد فلسفه خاطرنشان کرد: حافظ نشاندهنده آن تجربه تاریخی و آن دردها و رنجها و یا آن خوشیها و لذتها و کمالات است که یک جامعه میتواند بدنبال آنها باشد و درواقع ترجمان این نیازهای جامعه در دیوانش است.
رحیمیان درمورد رابطه حافظ با بحرانهای پیش رو همچنین گفت: به خاطر همان غنای فرهنگی دیوان حافظ ما فراوان میتوانیم از اندیشههایش استفاده کنیم. به عنوان نمونه آن آزادی و آزاد اندیشیای که در اشعارش میبینیم و موج میزند. حافظ اگر گله از زمانه خودش میکند و معتقد است که مهجور و ناشناخته مانده است درواقع بخاطر همین آزاد اندیشی و آزادکیشی بوده است. اگر که نقد ظاهرگرایی و ریاکاری و مقدس مأبی و مبارزه شدید با بینش ابزاری با دین یعنی کسانی که دین را دکان معیشت خود قراردادهاند دردیوانش میبینیم ناشی از همان روحیه آزادگی و این است که هرچیزی را پای هرکسی یا هر قدرتی قربانی نمیکند.
این نویسنده و مترجم در پایان یادآور شد:ما هنوز محتاج به عمل این یک مصرع حافظ هستیم"بادوستان مروت با دشمنان مدارا"ما هنوز در روش برخوردمان با مخالفان و یا دیگران احتیاج به این آموزشها داریم و حافظ میتواند ما را در بحرانهایی که پیش رو داریم و در رفتارهای اجتماعیامان کمک کند.
نظر شما