به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "دیباچهای بر فقه اسلامی" با حضور دکتر اسدالله نوری، مترجم و نیز دکتر سعید محبی، روز دوشنبه، سوم آبان ماه 1389 در محل خبرگزاری مهر برگزار شد.
دکتر سعید محبی، نویسنده و استاد حقوق، در آغاز سخنان خود در این نشست گفت: پیش از هر چیز باید از زحمت آقای دکتراسدالله نوری، تجلیل و تقدیر کرد که کاری خوب و ماندگاری انجام دادهاند. همان طور که ایشان خودشان هم گفتهاند اساس کار ترجمه در این کتاب، متن انگلیسی بوده که در کنار آن متن فرانسه نیز مدنظر قرار گرفته که طبعاً اطمینان به ترجمه این کتاب را افزایش میدهد.
دکتر محبی با اشاره به اینکه کار پروفسور شاخت کار با ارزشی است، تصریح کرد: ارزش کار شاخت در مواجهه برون اسلامی و برون فقهی با تاریخ فقه است و وی سعی کرده با یک روش علمی و بیطرف از بیرون به تاریخ تحول فقه اهل سنت نگاه کند.
وی با بیان این نکته که ترجمه کار شاخت به زبان فارسی مغتنم است گفت: در بین متفکران و نویسندگان اسلامی نمونه چنین کاری کمتر وجود داشته و ما کتابی درباره تاریخ فقه به شیوه علمی نداشتیم. البته در بین متقدمین، تاریخ فقه را میتوان در کتابهای که تحت عنوان "سیر" نوشته میشد، ملاحظه کرد. نیز میتوان به کتاب شاطبی به اسم الموافقات اشاره کرد که هم تاریخ فقه است و هم مباحثی در زمینه مبانی و فلسفه فقه دارد زیرا شاطبی خیلی به استحسان توجه دارد و سعی میکند مبنای قواعد فقهی را با همین اساس توجیه کند و توضیح دهد.
محبی افزود: در زبان فارسی هم در بین متأخرین دو کتاب ارزشمند قابل ذکر است یکی ادوار فقه مرحوم استاد شهابی و دیگری ادوار اجتهاد جناب آقای جناتی که هر دو بسیار عالمانه است. منتهی این کتابها بیشتر معرفی فقها و روش کار ایشان است تا تاریخ تحول اندیشههای فقهی. درباره روش کار شاخت اساس کار او در این کتاب فقه حنفی است و یکی از نقصهای کتاب او این است که به فقه امامیه نمیپردازد، در حالیکه منابع فقه امامیه که علاوه بر قرآن، مبتنی بر احادیث وارده از امامان است، از قرون اولیه اسلام بویژه بعد از نهضت معتزله در قرن دوم وجود دارد و در دسترس است منتهی به علت اینکه شیعه در اقلیت بوده، صدای اسلام بیشتر از زبان اهل سنت شنیده شده و میشود.
وی ادامه داد: این کتاب را باید در زمره کتابهای شرقشناسی دانست. در کتابهای شرقشناسی و کتابهایی که با متدولوژی تاریخی وعلمی نوشته میشوند، مواجهه فلسفی وجود ندارد. با این حال شاخت نتوانسته خودش را از این امر دور نگاه دارد و گاه چنین رویکردی در این کتاب وجود دارد. بی شک، شاخت "دیباچهای بر فقه اسلامی" را متأثر از آموزههای غربی و اروپایی و برای مخاطب اروپائی نوشته است ولی من معتقدم که این کتاب مبنای خوبی است برای تدوین فلسفه فقه اسلامی.
این استاد حقوق خاطر نشان کرد: اهمیت تدوین فلسفه فقه آن است که راه تعامل و پیوند آن را با حقوق جدید که مورد نیاز جدی ما است، هموار میکند. البته تدوین فلسفه فقه مستلزم مواجهه (و نه مقابله) سنت و مدرنیته هم هست و از این رو آسان نیست و با موانع معرفتی و قدسی بودن فقه همراه است.
دکتر سعید محبی با اشاره به اهمیت مرز میان فقه و امر قدسی گفت: کتاب "دیباچه ای بر فقه اسلامی" عرصه مجادله فقه و سنت با مدرنیته و حقوق جدید نیست. شاخت هم فقیه نیست و همانطور که گفتم کتاب وی بیشتر از هر چیز، مطالعهای متدولوژیک درباره تاریخ فقه است. اما خاصیت حقوق این است که باید خودش را با تحولات اجتماعی و نیازهای جدید همخوان کند که در فقه امامیه، اجتهاد عهده دار این مهم است. یکی از چهرههای مواجهه فقه و حقوق را میتوان در جریان عرفی کردن فقه در زمان مشروطه مشاهده کرد، مواجههای که بیش از صد سال است که در کشور ما وجود دارد و بعد از پیروزی انقلاب جدیتر و حیاتیتر و چالشبرانگیزتر شده است. بهر حال، این مواجههای ناگزیر و ناگریز است و ما عاقبت باید از آن عبور کنیم و به سلامت از عهده آن برآییم.
دکتر محبی با تأکید بر این نکته که بزرگترین مانع معرفتی در بحث عرفی شدن فقه یکی فقدان منابع معتبر درباره تاریخ فقه و دیگری قدسی بودن آن است، سخنانش را پی گرفت و گفت: بعد از پیامبر و در ادوار اولیه اسلام، خلیفه و فقیه یکی بود و احکام فقهی منشأ الهی داشت ولی رفته رفته این دو از هم جدا شدند. امروز که دین و سیاست در کشور ما وحدت بیسابقهای یافته، ضرورت اجرا شدن فقه و تطبیق آن با نیازهای جدید بیشتر احساس میشود.
وی تصریح کرد: بسیاری از مبانی و اصول فقه، قدسی و الهی است، و شاید به همین دلیل هم باشد که بسیاری از افراد که سعی کردهاند فقه را عرفی کنند، هنوز محافظهکارانه به این وادی وارد میشوند و بیشترین تلاشی که کردهاند در حوزه فقه معاملات و اخیراً فقه سیاسی بوده و در حوزه جزائیات هم چنان احکام فقهی سنتی اجرا میشود و حوزه اجتهاد محدود است.
این نویسنده و حقوقدان افزود: هرگونه مطالعه در نسبت فقه و حقوق جدید، مستلزم نگاهی کلامی به موضوع نیز هست، یعنی ابتدا باید مباحث اصلی و اساسی در زمینه فلسفه احکام طرح و روشن شود و سپس نتیجه آن در روز آمد کردن و عرفی کردن فقه، اعمال و اجرا شود. احتیاط و محافظه کاری بعض فقیهان در صدور فتاوی جدید ناشی از همان موانع یا گرانیگاه معرفتی و قدسی فقه است.
وی ادامه داد: البته من طرفدار افراط در این کار نیستم و فکر می کنم مدرن شدن یا عرفی شدن به معنای ویران کردن مآثر و مواریث و سنتها نیست بلکه مهم نگاه مدرن به سنتهاست و درآوردن سنت در زمان حال است. از قضا در غرب هم - صرف نظر از پارهای افراطها- اساس مدرنیته بر رجوع به سنت و تفسیر جدید از آن است. این، البته کار آسانی نیست و چنانکه گفتم در ایران صد و پنجاه سال است در همین مواجهه به سر می بریم.
محبی در ادامه با اشاره به برخی نکات درباره ترجمه کتاب گفت: آقای نوری اهل انصاف و فضل هستند و می پذیرند که این کتاب نیاز به ویرایش دارد. مصدرهای مرکب در متن زیاد به کار رفته و در برخی موارد لحن ترجمه، غلبه کرده است، گویی مترجم نگران بوده که قصوری در ترجمه مفاهیم و اصطلاحات رخ دهد. یک کمبود دیگر ترجمه هم معادلهایی است که خوب بود در پاورقی ذکر میشد و امیدواریم در چاپهای بعدی برطرف شود و اگر بتوانند در مورد تاریخ فقه شیعه استدراکاتی را بر آن بیفزایند یا اساتید دیگر متکفل این مهم شوند، بسیار خوب خواهد بود.
نظر شما