۱۴ مهر ۱۳۸۳، ۹:۱۷

" مهر " بررسي كرد :

آسيب شناسي " رمان جنگ " در گفت و گو با دوازده نويسنده معاصر

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : با گذشت بيش از يك دهه از سالهاي دفاع مقدس و عبور از حيطه هاي حسي و شعاري در حوزه ادبيات ، حال انتظار مي رود كه در حوزه رمان و داستان ، آثاري از نوعي ديگر خلق شود ، از سويي ديگر نسل هاي جديد كه جنگ را نديده اند ، اگر از حوادث مربوط به جنگ و دلايل وقوع آن اطلاعات كافي نداشته باشند ، ممكن است اين خلاء اطلاعاتي را با القائات مزورانه و اشتباه دشمنان اين مردم مرتفع كنند و اينجاست كه نقش برجسته " رمان " با رويكرد تاريخي و ملي مفهوم و جايگاه واقعي خود را پيدا مي كند .

پور بزرگ وافي : اين حوزه ( رمان جنگ ) نمي تواند صرفا متكي به خيال و خيالپردازي باشد

علي رضا پور بزرگ وافي - نويسنده و تاريخ نگار جنگ در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر گفت : در ادبيات دفاع مقدس ، ما حتي قدم هاي اوليه را نيز برنداشته ايم ، اين موضوع در شهرهاي كوچكتر كشور بيشتر خود را نشان مي دهد ، چرا كه زندگينامه مختصري هم از برخي شهداي شهرستاني در اختيار مردم و نويسندگان قرار ندارد.
اين نويسنده و تاريخ نگار كه خود به عنوان افسر ارتش از نزديك با حادثه جنگ مواجه بوده است ، افزود : صريحا بايد بگويم كه اگر اوضاع به همين منوالي كه هست ، ادامه پيدا كند ، نمي توان چندان به آينده رمان جنگ خوشبين بود ، رمان ها و آثاري كه تا امروز بوده ، صرفا مي تواند به نسل ما پاسخ بدهد ، پس تكليف ديگر نسل ها چه خواهد شد؟
علي رضا پوربزرگ وافي تصريح كرد : متاسفانه گوشه هايي از صحنه هاي دفاع مقدس توسط نويسندگان و ناشران گزينش مي شود كه با مسائل سطحي ، داستان هاي عشقي و حتي بعضا موضوعات غير ارزشي تلفيق پيدا كند و بقيه حرف هاي ارزشمند در اين زمينه مدفون مي ماند!
اين نويسنده كه تا به حال بيش از ده كتاب با موضوع جنگ و معرفي فرماندهان شهيد منتشر كرده است ، ياد آور شد : نويسندگان جدي جنگ به اين دليل كه حمايت نمي شوند ، مجبورند كه به كارهاي بازاري رو بياورند ، در عرصه سينما اين اتفاق مشهودتر است ، در حال حاضر،  اين خطر جدي وجود دارد كه نويسندگان جنگ جذب موضوعات ديگر شوند و موضوع پايداري هشت ساله ما را كه براي نسل ها بعد تاريخي و ارزشي دارد ، به طور كلي از اين مقوله دست بردارند ...
پور بزرگ وافي خاطرنشان ساخت : حادثه نويسي براي يك نويسنده مهم است ، البته در داستان و رمان جنگ ، نگاه به حادثه پررنگ تر است ضمن اين كه به نويسنده اجازه خيالپردازي هم داده شده است ، اما اين حوزه ( رمان جنگ ) نمي تواند صرفا متكي به خيال و خيالپردازي باشد.
وي تصريح كرد : واقعيت موجود ، گوياي از كف رفتن فرصت هاست ، اگر مسئولان فرهنگي آستين همت را بالا نزنند ، رمان جنگ مي ميرد. 

محمد علي گوديني : انشاء نويسان را نويسنده جنگ نمي دانم / بهترين رمان جنگ ، سفر به گراي 270 درجه است
 
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : محمد علي گوديني - نويسنده ، گفت : به اعتقاد من ، رمان هايي كه با درونمايه جنگ توسط نويسندگان ما نوشته شد ، نتوانسته خودش را از محدوده همين نسل فراتر ببرد ، متاسفانه آنچه كه امروز به بهانه تبيين تاريخ جنگ و ... در قالب داستان و رمان جنگ نوشته و ارائه مي شود ، هدف هايي تجاري و مغرضانه در پس خود دارد.
 
اين رمان نويس كه طي دوسال اخير نامزد دريافت دو جايزه ادبي در كشور شده است ، درگفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : هنوز معتقدم كه بهترين رمان جنگ ، سفر به گراي 270 درجه است كه در اين رمان هم عليرغم قوت هايي كه هست ، متاسفانه بعد معنوي جنگ ناديده گرفته شده است.
محمد علي گوديني تصريح كرد : برخي هم از اين طرف بام سقوط كرده اند  يعني به صورتي شعاري از معنويت جنگ نوشته اند كه البته اين نقيصه بيش از آنكه متوجه نويسندگان باشد ، به مسئولان و دست اندركاران ادبيات جنگ بر مي گردد ، مسئولان فرهنگي و ادبي مراكزي مانند بنياد شهيد ، حوزه هنري و ... كه نويسنده نيستند ، به راحتي سرشان كلاه مي رود و آثاري را به عنوان داستان و رمان جنگ منتشر مي كنند كه نه تاريخ جنگ در آن است و نه جذابيت هاي ديگر! من اين موارد را طي مقاله اي در روزهاي آتي در يكي از نشريات منتشر مي كنم.
گوديني با تاكيد بر خلق رمان هايي جذاب از جنگ براي نسلي كه جنگ را از نزديك نديده است ، خاطرنشان ساخت : متاسفانه اين سالها " انشاء نويسان " به نام نويسنده جنگ به ميدان آمده اند  و با اغراض و " نيش " مي نويسند ، در صورت تداوم اين اين وضع نمي توان اميدي به آينده رمان جنگ داشت.  

حسين كيانپور : دست نويسنده در " رمان " بازتر است / واقعا در زمينه داستان و رمان جنگ كم كار هستيم

 خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : حسين كيانپور - نويسنده ، گفت : معمولا بخشي از يك داستان و رمان ، " حادثه " و بخشي ديگر " تخيل " است ، اين دو عنصر بايد در حد لازم مد نظر نويسنده قرار بگيرد ، در رمان جنگ هم عنصر تخيل مي تواند به زيبايي كار بيانجامد كه در وهله اول ، تشخيص اين موضوع با خود نويسنده است.
 
اين نويسنده كه تا به حال آثاري چند از نويسندگان و تمثيل پردازان قديمي و كهن ادبيات ايران را بازنويسي كرده است ، در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر افزود : به عنوان مثال ، داستان خسرو و شيرين اين قابليت را دارد كه براي نسل هاي بعد هم بازنويسي شود و نويسنده اندكي از داشته هاي خود را نيز به آن بيافزايد ، اما همين كار را نمي توان با نثرهاي سعدي انجام داد ، خيالپردازي بازنويس نمي تواند در هنگام بازنويسي اين اثر دخالتي داشته باشد ، جنگ ما هم همين طور بود ، در برخي موارد جنگ نمي توانيم خيال را بيش از حد مجاز وارد كار كنيم.
حسين كيانپور تصريح كرد : نويسندگان جنگ ما كه قصد واقعه نگاري دارند ، بايد مطلب را همان گونه كه بوده در داستان خود به مخاطبان منتقل كنند ، لمس واقعيت ها و در كوران كار حضور داشتن را بايد پذيرفت ، اما اين واقعيت تلخ را هم بايد قبول كرد كه رمان هاي جنگ ما فقط براي همين نسل مناسب است و بايد همه با هم فكري كنيم تا بتوانيم آثاري جذاب و مناسب براي  نسل هاي بعدي خلق كنيم ، دست اندركاران و مدعيان ادبيات جنگ بايد زحمت بيشتري بكشند ، چرا كه فقط در سايه تلاش مي توان به آثار ماندگار انديشيد .
حسين كيانپور خاطرنشان ساخت : ما واقعا در زمينه داستان و رمان جنگ كم كار هستيم ، هشت سال تمام جنگيديم ، اما اكنون نمي توانيم بگوييم كه رمان ها و داستان هاي خوبي با موضوع جنگ خلق كرديم ، نسل بعدي حتما مشتاق خواهند بود كه درباره جنگ هشت ساله ما بيشر بدانند ، البته اين را هم بگويم كه براي انجام اين كار ، هنوز خيلي هم دير نشده است.
اين نويسنده افزود : در رمان ، دست نويسنده بازتر است  ، ممكن است درباره كشته شدن وزير مختار روسيه گريبايدوف ، كارهاي زيادي صورت گرفته باشد كه كسي آنها را نمي شناسد ، اما آن رمان مشهور كه توسط نويسنده اي روسي نوشته شده ، به صورتي زيبا گريبايدوف  را تصوير و ترسيم مي كند ، به طوري كه خواننده  از مرگ گريبايدوف تاسف مي خورد ، شخصيتي كه پيانو مي زند ، اشعار سعدي را مي خواند و به زندگي نگاه هنــــــــري دارد.
كيانپور گفت : آيا در جنگي كه كاملا جنبه ميهني ، ملي و ارزشي داشت ، نويسندگان ما فقط بايد از زاويه خشونت و تلخي آن را بنگرند ؟ مسلما اين دفاع هشت ساله ، ناگفته هاي ديگري هم دارد كه بايد بگوييم و بنويسيم.

 سميرا اصلان پور : نهاد هاي موجود در قلمرو ادبيات جنگ ، رفتارهاي خود را تصحيح كنند
 
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : سميرا اصلان پور - نويسنده ، گفت : در حيطه ادبيات جنگ ، به ويژه ادبيات داستاني ، آثار ماندگار بسيار اندك است ، آثار موجود عمتا نتوانسته اند حق مطلب را ادا كنند و هم قد با جنگ باشند ، طبيعتا نسلي هم كه بعد از ما مي آيد ، از خواندن اين آثار اغنا نمي شود.
 
اين نويسنده كه مجموعه داستان " مبصر بعدي " را در ارتباط با دفاع مقدس نوشته است ، در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود :  براي خلق رمان و داستان موفق جنگ ، هيچ موقع دير نيست ، اگر به عملكرد نويسندگان غربي نگاه كنيم ، مي بينيم كه آنها بعد از قرن ها به تبيين جنگ هاي گذشته خود مي پردازند و در اين زمينه به شدت از بيان هنري كمك مي گيرند ، تا حدي كه منظور اصلي خود را كه ممكن است چندان هم صحيح نباشد ، به مخاطبان خود القاء كنند.
سميرا اصلان پور تصريح كرد : نويسندگان غرب ، به طور غير مستقيم منظور خود را در آثارشان بيان مي كنند و اينگونه نيست كه صريح و مستقيم خواننده را متوجه منظور خود نمايند.
اين نويسنده ياد آور شد :  نهاد هاي موجود در قلمرو ادبيات جنگ بايد رفتارهاي خود را تصحيح كنند ، ما هيچ نيازي به گسترش اين نهادها نداريم ، اين نهادها بايد واقعا كار كنند .

 منيژه آرمين : جامعه ما دچار بحران ارزشي است / نويسندگان جنگ ، كارخودشان را ادامه دهند

 خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : منيژه آرمين - نويسنده ، گفت : اين كه نسل هاي جديد با رمان هاي جنگ ارتباطي برقرار نمي كنند ، ربطي به رمان نويسان ما ندارد ، بلكه به زير سوال رفتن ارزشهاي سالهاي جنگ مربوط مي شود.
 
اين نويسنده در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : به اعتقاد من ، اين كه بگوييم درحوزه ادبيات پايداري ، رمان خوبي نوشته نشده ، حرف قابل قبولي نيست ، اگر نسل هاي جديد - آن گونه كه شايسته است و ما انتظار داريم - با رمان هاي جنگ ، ارتباط برقرار نمي كنند ، به خاطر بسياري از مشكلات اجتماعي است، البته نمي خواهم بگويم كه رمان هاي جنگ فاقد هر گونه نقصي هستند.
منيژه آرمين تصريح كرد : ارزش هاي بزرگي در جامعه ما وجود داشت كه توانست دستمايه نويسندگان و هنرمندان ما شود ، ارزشهايي مانند شهادت ، دفاع مقدس و ... متاسفانه بعد از جنگ در جامعه ما عينيت پيدا نكرد ، در ادامه همين انقطاع ، نسل هاي بعدي هم به اين ارزشها بي اعتنا شد و طبيعتا رمان هايي كه از چنين ارزشهايي صحبت كنند ، مورد اقبال جوانان قرار نمي گيرند.
اين نويسنده كه رمان هايي چون شب و قلندر و اي كاش گل سرخ نبود را نوشته است ، با انتقاد از زير سوال رفتن ارزشها در جامعه امروز ياد آور شد : وقتي جوان امروز مي بيند كه سرمايه داري بيداد مي كند ، نمي تواند ارتباطي منطقي بين وضع امروز جامعه و ارزشهايي كه در اوايل انقلاب از آن سخن گفته شد ، پيدا كند ، اكنون نبايد از همه اين قضايا به چنين نتيجه اي برسيم كه رمان هاي جنگ فاقد جذابيت و ارزش هستند ، وقتي كه خود ارزش زير سوال مي رود ، چطور بايد انتظار داشت كه رمان ارزشي مورد اقبال واقع گردد؟
آرمين خاطرنشان ساخت : معتقدم كه جامعه ما دچار بحران ارزشي است ، در عين حال نويسندگان جنگ بايد كارخودشان را ادامه دهند .   

شاهرخ تندرو صالح : فضاي عمومي ما از پرسش گريزان است / توقع دارند سوپرمن ها و رابين هودهاي خود را پشت ويترين بياوريم!
 
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : شاهرخ تندرو صالح - نويسنده و پژوهشگر ادبيات گفت : عرصه ي رمان ، عرصه اي نوظهور در ادبيات معاصر ماست كه بي هيچ حمايت انتقادي - معرفتي ، طي دهه هاي گذشته پا گرفت ، اما متاسفانه در قلمرو تجربه گرايي ماند...
 
اين نويسنده و پژوهشگر ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : نيم نگاهي به مسائل نوظهور در جامعه ما كه در رويارويي با انديشه و فرهنگ غرب واقع شد ، بيانگر اين نكته است كه بالندگي رمان ايراني مي توانست بالندگي قابل قبولي باشد كه متاسفانه اين اتفاق نيافتاد.
شاهرخ تندروصالح كه به تازگي كتاب " حبابخانه " را منتشر كرده است ، تصريح كرد : وجود مسائل و موضوعات متنوعي كه انسان ايراني با آنها روبرو شده بود و همچنان نيز در همان افق با آنها روبروست ، مي توانست اين بالندگي را به سامان كند ، بيش از نيم قرن تجربه در اين عرصه مي توانست نگاه رمان كه نگاه انتقادي انسان به زندگي معاصر است ، را - در ادبيات ما - متحول كند ، اما اين اتفاق هم نيافتاد!
اين نويسنده و پژوهشگر ادبيات خاطرنشان ساخت : به نظر من پرهيز بيمارگونه و شيزوفرنيك ما در عبور از نظام مندي رمان ترجمه اي - رمان هاي فرانسوي ، آمريكايي و آمريكاي لاتين - ما را در نقطه اي حوا و حوش نقطه آغاز رمان فارسي نگاه داشته است ، اين فرضيه به هيچ عنوان در صدد انكار اتفاقاتي درعرصه ي رمان ايراني نيست ، رمان هايي كه در افق اتفاق در ذهن ما مي درخشند و تنها و تنها محدود به تك و توك نامي هستند.
تندرو صالح در ادامه اظهار داشت : اگر صورت اين فرض را باز كنيم ، مي توان بر اين تامل داشت كه از دهه ي بيست به بعد ، در ادبيات ما آنچه كه به عنوان رمان درخشيده و بر جاي مانده ، در صورت دروني و درونمايه ها ، آنگونه كه بايد ، پردازشگر مسائل انسان ايراني و رويكرد سنتي به جهان و همزيستي در جهان نبوده است ، ناگفته نماند كه دراينجا تقصيربر گردن رمان نويسي نيست ، فضاي عمومي و فرهنگ ما از پرسش گريزان است .
اين نويسنده و پژوهشگر ادبيات تصريح كرد : به مجــــــــرد اين كه كسي از چيزي سئوال كند ، به انحاء مختلف دچار محدوديت و لرزيدن در خود مي شود ؛ حال آنكه مثلا رمان ، عرصه اي براي پرسش و بالندگي جوانه هاي پرسشگري است .
تندرو صالح افزود : آوردن مثالي در اين زمينه را مناسب مي دانم ، اريش مارپا رمارك - نويسنده كتاب " در غرب خبري نيست " اين توفيق را داشت كه در ايام نوجواني اش ، چشم در چشم مرگ بدوزد و با نگاهي مستند ، رويارويي مرگ و زندگي را در جبهه جنگ به رشته تحرير بكشد ، اين اثر كه در واقع شاهد مثال ارجمندي براي دشمنان جنگ نيز هست ، داعيه اين را ندارد كه همه چيز درباره جنگ را نوشته است و صد البته خودش با نوشتن " راه بازگشت " اين نكته را گوشزد كرد كه حرف هاي ناگفته پيرامون جنگ و ادبيات بسيار است ، آيا غير از اين است كه رمارك موفق شده بود تجربيات خود را آزادانه با نگاه انساني اش به زندگي تقسيم كند تا بتواند همان نگاه را از مرگ تدريجي برهاند؟
نويسنده كتاب " نقاب نقد " ياد آور شد : ممكن است به تعبيري " رمان جنگ " نامي آشنا باشد ، اما اين آشنايي به نظر من در حد يك آشنايي ظاهري است ، چون تو در تويي هاي شخصيت ها و مسائل انساني جنگ ما همچنان در محاق و مه مانده است ، مسائل جنگ و مسائل پس از جنگ ، مجموعه اي از مسائل هستند كه انسان درگير با جنگ ، آنها را با پوست و گوشت و خون خود لمس كرده اما صورت پرسشگرانه و انتقادي نگاه آنها را در ادبيات نمي بينيم ، اين كه همه روح و جان مخاطب ادبيات با ياد آوري اندوه سنگين جنگ در هم چليده شود ، نمي تواند بيانگر واقعيت ادبيات جنگ باشد ، حال آنكه رمان جنگ ، بنا به شاهد مثالي كه آوردم ، صورت ، افق و درونمايه اي ديگر دارد .
شاهرخ تندروصالح كه خود نيز چند شعر و داستان با موضوع جنگ هشت ساله نوشته است ، اظهار داشت : كم نيستند عناصري كه در ادبيات عاميانه ، باورهاي مردمي و نگره هاي ديني - اسطوره اي ما ايرانيان وجود دارند و اتفاقا به آثار ادبي هم رسيده اند ، اما چرا آن همه جلال و جبروت انساني - اسطوره اي و آئيني در ساختار ادبي مثل داستان ايراني ، به واقع نمايي و زندگي نزديك نمي شوند؟  اما با فرض اين كه يك نسل براي نسل خودش و نه نسل هاي ديگر ، بنويسد ، چه اشكالي دارد ؟ مگر نه اين كه هر نسل ، قصه و داستان خود را مي نويسد ؟ پس اگر به دنبال پاسخي در خور باشيم ، عيب كار را نه در نوشتن نسل براي خود ، بلكه در جايي ديگر بايد دنبال كنيم.
اين نويسنده و پژوهشگر ادبيات در پايان گفت : من تصور مي كنم كه اين عرصه تجربي ( رمان جنگ ) را بايد با نگاهي مشفقانه و مهربان دنبال كنيم ، رنج هايي كه طي زمان جنگ بر دوش هاي مهربان مردم ما هموار شد ، رنج هايي بوده و هستند كه ده ها جنگ جهاني مي تواند وامدار آنها باشد ، تا ديگر مثلا نخواهد پاكباختگي در جنگ را تجربه كند ،  به شرطي كه بتوان براي بيانش ، از اين عطوفت برخوردار شد ، متاسفانه نسل من در توفان حوادث گم شده و حالا همه از او توقع  دارند كه سوپرمن ها و رابين هودهاي خود را پشت ويترين بياورد!

 حسين فتاحي : جنگ و صلح تولستوي هم زمينه دفاع دارد / " رمان جنگ " تافته جدا بافته نيست

 خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : حسين فتاحي - نويسنده ، گفت : ممكن است بعضي از رمان هايي كه با موضوع جنگ هشت ساله ايران و عراق خلق شده اند ، صرفا براي همين نسل قابل استفاده و بهره برداري باشند ، اما نمي توان در قاعده اي كلي درباره همه رمان هاي جنگ به همين نتيجه رسيد.
اين نويسنده كه خود نيز رمان هايي در ارتباط با موضوع دفاع مقدس دركارنامه ادبي خود دارد ، در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : برخي از رمان هاي جنگ ما به موقعيت هاي خاص زماني و مكاني اختصاص دارند و به صورتي نوشته شده اند كه صرفا كساني كه از موقعيت هاي ياد شده اطلاعات كافي دارند ، مي توانند از اين آثار استفاده كنند ، اما همه اين رمان ها درچنين حال و هوايي  سير نمي كنند.
حسين فتاحي  تصريح كرد : بعضي از رمان ها هم هستند كه  به تصوير كردن موقعيت هاي كلي پرداخته اند و از شخصيت هايي بهره گرفته اند كه در جاي ديگر هم مي توانند عرض اندام كنند و صرفا به منطقه جنوب و غرب و ... تعلق ندارند ، البته تعداد اين آثار ، اندك است.
فتاحي كه پيشتر " امير كوچولوي هشتم " را براي نوجوانان نوشته است ، خاطرنشان ساخت : آنچه بديهي است ، اين است كه نويسندگان و رمان نويسان جنگ بايد كار خود را ادامه بدهند و همچنان به تجربه كردن بپردازند ، حالا وقت آن رسيده كه با فاصله گرفتن از موقعيت هاي تبليغي و شعاري دفاع مقدس ، با تامل بيشتري به اين وادي بپردازند ، فرصت را هم مغتنم بشمارند ، ممكن است اين فضا و موقعيت ، بيست سال ديگر نباشد ، خواننده اي كه رمان را مي خواند بايد خودش قادر باشد نايافته هاي خود را از بدنه رمان مورد علاقه اش  استخراج كند.
فتاحي گفت : هدايت ادبيات جنگ بايد بر عهده يك دستگاه واحد باشد و سياست گزاري مطلوبي در اين خصوص صورت بگيرد ، اين كه هر كس به سهم خود تكه اي از كار را انجام بدهد ، اتفاقي مي افتد كه شاهد آن هستيم .
اين نويسنده افزود : به اعتقاد من رمان جنگ را نبايد جدا از ادبيات كلي كشور ديد ، اما زمينه آن زمينه دفاع است ، جنگ و صلح تولستوي هم زمينه دفاع دارد اما اسم آن رمان جنگ نيست ، رمان جنگ تافته جدا بافته نيست ، اگر مي خواهيم رمان جنگ پيشرفت كند ، بايد روند كلي رمان نويسي در ايران را تقويت كنيم. 

 داوود اميريان : ديگر نبايد در رمان " شعار " بدهيم / تنگ نظري به نويسندگان ما ضربه زد

 خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : داوود اميريان - نويسنده ، گفت : به نظر من نسل هاي جديد با رمان هاي جنگ و آثار ادبي مربوط به دفاع مقدس بيگانه نيستند.
 اين نويسنده كه كتاب طنز " ايرج خسته است " را با نگاه طنزگونه به جنگ براي نوجوانان نوشته است ، در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : صريحا مي گويم كه نسل جديد از شعار فاصله مي گيرد ، نبايد در گفت و گو با اين نسل ، به شعار متوسل شد ، در رمان و داستان هم همين نكته بايد مد نظر باشد.
داوود اميريان تصريح كرد : در مواجهه با نسل امروز،  اثبات اين كه چه كساني خوب و چه كساني بد بوده و هستند ، ديگر با دادن شعار امكان پذير نيست ، مذهب و نيكي را ديگر نمي توانيم به صورت مستقيم نشان بدهيم ، بايد با ترسيم شخصيت هايي كه مثلا  دروغ نمي گويند ، دزدي نمي كنند و ... يك زندگي متعادل و مطلوب را به مخاطبان خود بنمائيم .
اين نويسنده با برشمردن چند اثر مناسب در حوزه رمان و داستان جنگ گفت : متاسفانه فضاي نامناسبي در بين نويسندگان ما وجود دارد و آن " تنگ نظري " و حسادت است كه به نويسندگان ما ضربه زد ، ما هيچ موقع براي آثار يكديگر تبليغ نمي كنيم و تازه اگر موقعيتي دست بدهد ، به مخالفت با يكديگر متوسل مي شويم ! در حالي كه نبايد اين اتفاق بيافتد. 

 زنوزي جلالي : ما آدم ها را در نور خفه كرده ايم / لجاجت در پارامترهاي شخصي ، فاصله مولف و مخاطب را بيشتر مي كند

 خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : فيروز زنوزي جلالي - نويسنده ، گفت : متاسفانه اعتماد خواننده از آثار ما سلب شده است ، بزرگترين كاري كه بايد در اين زمينه صورت بگيرد ، جلب اعتماد خواننده است ، اگر اين اتفاق بيافتد ، " باور پذيري " نيز اتفاق دور از انتظاري نيست.
 نويسنده رمان " مخلوق " در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : متاسفانه ما در داستان ها و رمان هاي خود زياد شعار داده ايم ، به تعبيري آدم ها را در نور خفه كرده ايم ، به همين دليل نسلي كه شاهد واقعيت هاي بيروني است ، چون خود و باورهايش را در فضاي رمان ما پيدا نمي كند ، دچار نوعي از خود بيگانگي با اثر مي شود ، اگر ما بتوانيم زمينه و بستر اعتماد را دوباره به وجود بياوريم ، قطعا مي توانيم حرف هايمان را بزنيم اما لجاجت در پارامترهاي شخصي ما را به جايي نمي رساند و فاصله ها و شكاف ها را بيشتر مي كند.
فيروز زنوزي جلالي تصريح كرد : بايد مخاطب قسمتي از باورها و آدم هاي افراد خودش را دررمان هاي ما پيدا كند و با ما احساس خويشاوندي كند ، اما متاسفانه به دلايلي كه ذكر آنها در اين مجال كوتاه امكان پذير نيست ، روز به روز فاصله مولف و خواننده بيشتر مي شود.
زنوزي جلالي گفت : البته در حوزه رمان جنگ ، به تازگي كارهايي صورت گرفته كه تا اندازه اي قابل اعتنا هستند ، اما گستردگي جنگ هشت ساله ما روي آنها هم سايه مي اندازد و ما را متوجه اين نكته مهم مي كند كه هنوز به نقطه مطلوب و قله اي كه در ادبيات پايداري انتظارش را داشته ايم ، نرسيده ايم  ، بارها گفته ام كه به ازاي هشت سال جنگ ، هشت رمان خوب نداريم!
اين نويسنده خاطرنشان ساخت : آثاري كه تا امروز با اسم ادبيات پايداري يا ادبيات جنگ خلق شده ، در قد و قامت جنگ ما نبوده و نيستند ، با اين آثار كوتوله نمي توان ادعا كرد كه صاحب آثار جنگ هستيم ، هرچند همين آثار براي نويسندگان خود كه توانسته اند به اين نقطه هم برسند ، نقطه عطف است.
زنوزي جلالي ياد آور شد : البته بخشي از اين غفلت و كم كاري نيز به مشكلات اقتصادي جامعه و سياست هاي غلط مسئولان فرهنگي كشور بر مي گردد ، در نشر و توزيع كتاب هم مشكلات عمده اي وجود دارد ، يعني در مقدماتي ترين نقطه فرهنگ ، مشكل داريم ! با وضع موجود چگونه مي توانيم به موضوعات ديگر بپردازيم ، متاسفانه تا همين امروز ، هرچه گفته شده ، فقط در حد " حرف " باقي مانده است.
اين نويسنده گفت : جايي مانند وزارت ارشاد بايد در حوزه  كتاب و ادبيات ، به آسيب شناسي جدي بپردازد ، ابتدا بايد جراحت ها را نشان بدهيم ، سپس در فكر درمان باشيم ، متاسفانه مسئولان فرهنگي به آمار دل خوش كرده اند!
   

راضيه تجــار : شاهكار ادبي از دل همين آثار موجود متولد مي شود / سالهاست از حمايت مادي مسئولان چشم پوشيده ايم !

 خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : راضيه تجـار - نويسنده ، گفت : اگر داستان و رمان با زبان هنري آميخته شده باشد ، يقينا ماندگار و ماناست و نه تنها براي اين نسل ، بلكه براي نسل هاي بعد هم گرانسنگ و ارزشمند است ، البته نبايد از آثار ادبي دفاع مقدس ، توقع خيلي بالا داشت.
 اين نويسنده در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : عمده ترين كاري كه بر دوش آثارادبي منتشر شده هشت سال جنگ  است ، اين است كه بار معنايي اين دفاع را به نسل ها منتقل كنند ، به نظر من مجموعه اين آثار ، در يك ارزيابي عادلانه ،  معدلي قابل توجه را به خود اختصاص مي دهند.
دبير انجمن قلم ايران تصريح كرد : بايد اجازه بدهيم آثار ادبي مربوط به جنگ اعم از رمان و داستان كوتاه و ... همچنان به جامعه عرضه شوند و نويسندگان پايداري بتوانند حرف خودشان را به مخاطبان ابلاغ كنند ، قطعا از مجموعه آثاري كه خلق مي شوند ، آثار برگزيده و نخبه سر بر مي آورد .  
راضيه تجار در همين زمينه ياد آور شد : ما نبايد دست نويسندگان را ببنديم و منتظر باشيم كه شاهكار ادبي خلق شود ، خلق شاهكار فقط با نوشتن و ممارست امكان پذير است ، يعني از دل همين آثار ، شاهكار به وجود مي آيد ، آثاري كه جوابگوي نسل هاي بعد هم هستند ، آثاري كه تا امروز با رويكرد جنگ خلق شده ، اگر نمره 100 نگيرند ، حتما نمره 70 مي گيرند.
اين نويسنده خاطرنشان ساخت : چه كسي گفته است كه رمان ها و داستان هاي جنگ ما براي نسل هاي بعد فاقد جذابيت است ؟ اين نوع داوري را سخت مي توان پذيرفت ، اين كه به طور قطع بتوان گفت نسل بعد داستان ها و رمان هاي امروز را نمي خواند ، خود من اينقدر تفاوت و فاصله بين نسل ها نمي بينم ، اگر هم چنين فاصله اي وجود داشته باشد ، به اين اندازه عميق و سترگ نيست . 
تجار گفت : البته از سويي ديگر نبايد كار ادبيات پايداري سهل گرفته شود و آينده نگري همواره مد نظر قرار بگيرد ، اما نبايد دست نويسنده امروز را به اين جرم كه آيندگان تو را در نمي يابند ، ببنديم !
وي افزود : بايد از نويسندگان حمايت معنوي شود ، به اين مفهوم كه نويسنده را در معرض آسيب قرار ندهند ، سالهاست كه از حمايت مادي مسئولان چشم پوشيده ايم ، حداقل از حمايت معنوي دريغ نشود.

 محمد رضا پور محمد : لمس صحنه هاي جنگ براي نويسندگان ما يك فرصت بود / حاميان ادبيات پايداري كنار كشيده اند
 
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : محمد رضا پور محمد - نويسنده ، گفت : نويسندگاني كه از نزديك به ثبت حادثه جنگ و مسائل مربوط به آن پرداختند ، دريافت هاي مستقيم خود را به روي كاغذ آوردند ، اما دريافت مستقيم يكي از شرايط توليد رمان و داستان پايداري است.
 اين نويسنده كه علاوه بر تاليف آثاري در حوزه بزرگسالان ، براي نوجوانان نيز داستان مي نويسد ، در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : شرط ديگر آفرينش داستان و رماني كه بر پايه واقعيت و حادثه استوار است ، پايبندي به تكنيك است .
محمد رضا پور محمد تصريح كرد : كتابي كه گروه سني  مخاطب خود را در نظر نگيرد ، بدون ترديد با مشكل مواجه خواهد شد ، از هفتاد سال پيش به اين طرف ، نثر ما با واژه ها و كلمات دور از ذهن و سخيف فاصله گرفته و روان و سليس شده است ، طبيعتا رمان ها و داستان هايي هم كه با موضوع جنگ و پايداري خلق مي شوند ، بايد به مسئله مهم گروه سني ، تكنيك و دستيابي به نثر سليس و روان توجه كنند .
اين نويسنده ياد آور شد : لمس جبهه و صحنه هاي جنگ ، براي نويسندگان ما يك فرصت خوب بود تا آنچه مي بينند ، مستقيما ثبت هنري كنند ، البته متاسفانه در برخي از همين آثاري كه امروزه در قلمرو ادبيات پايداري و جنگ تعريف شده اند ، گروه سني ، تكنيك و نثر روان و آسان مورد كم توجهي قرار گرفته و همين عامل به كليت كار ضربه زده است. البته نبايد اين نكته را نيز از نظر دور داشت كه نهادهايي مانند وزارت ارشاد و جاهاي ديگري كه بايد حامي اين گونه از ادبيات باشند ، متاسفانه كنار كشيده اند ، ما هميشه فقر فرهنگي داشته ايم ، ضمن اين كه از ضابطه مندي هم دور بوده ايم.

 احمد دهقان : نهادهاي حامي ادبيات ، كار خود را بلد نيستند / ويلدورانت هم بدون پشتوانه نمي توانست " تاريخ تمدن " را خلق كند
 
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : احمد دهقان - نويسنده و خالق كتاب " سفر به گراي 270 درجه " گفت : دليل عمده اي كه براي بيگانگي نسل هاي جديد با رمان هاي جنگ ما وجود دارد ، عدم عبور از دوران تبليغي جنگ هشت ساله است ، اكنون كه جنگ تمام شده بايد در آثارمان با هيجانهاي جنگ فاصله بگيريم ، اما هنوز متاسفانه نتوانسته ايم از اين دوره به سهولت عبور كنيم.
 اين نويسنده كه بنا به اظهار نظر مجموعه اي از اهل قلم و نويسندگان معاصر ، يكي از چهره هاي موفق درحوزه رمان جنگ است ، در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : صريحا مي توان گفت كه هنوزيك پاي خيلي از نويسندگان ما در همان دوره اي است كه بايد تا امروز آن را پشت سر مي گذاشتيم ، چرا كه پس از طي اين دوره ، ادبيات به مسائل عميق انساني روي مي آورد و با همين حال و هوا ، داستان به جلو مي رود.
احمد دهقان تصريح كرد : قسمتي از ادبيات ما مربوط به همين دوران ، يعني دوره شور و هيجان و تبليغ است كه از حيث تاريخي فوق العاده اهميت دارد و بعدها بايد براي تحقيق و جستجو به سراغ آن برويم ، البته در همين دوره تبليغي هم آثار بزرگي خلق مي شود.براي دستيابي به ادبيات ناب جنگ ، بايد صبركنيم تا مدتي بگذرد ، آتش هيجانات فروكش كند تا بتوانيم به نقطه مطلوب برسيم ، اين كه برخي مي گويند ممكن است رمان هاي جنگ ما كه دردوران جنگ يا پس از جنگ نوشته شده ، براي نسل هاي بعد جاذب و جالب نباشد ، مطلبي درست است .  
اين نويسنده خاطرنشان ساخت : نبايد اين نكته را از نظر دور نگاه داشت كه براي دستيابي به ادبيات ناب جنگ ، بايد صبر كنيم تا مدتي بگذرد ، آتش هيجانات فروكش كند تا بتوانيم به نقطه مطلوب برسيم ، اين كه برخي مي گويند ممكن است رمان هاي جنگ ما كه در دوران جنگ يا پس از جنگ نوشته شده ، براي نسل هاي بعد جاذب و جالب نباشد ، مطلبي درست است ، ما در بيست و چند سال گذشته با حجم انبوهي از آثار روبرو هستيم ، آثاري كه تشخيص سره از ناسره در ميان آنها قدري مشكل است .
احمد دهقان اظهار داشت : قطعا در ميان اين كتابها ، آثار خوب هم وجود دارد ، مي توانم به حوزه داستان كوتاه اشاره كنم كه آثار خيلي خوبي خلق شده است و هر نسلي آنها را بخواند ، تحسين مي كند و تاثير لازم را از آثار مي گيرد ، اما با گذر زمان هم آثار بهتري متولد خواهند شد.
اين نويسنده  در زمينه حمايت از ادبيات جنگ ، به ويژه رمان و ادبيات داستاني گفت : نهادهايي كه به عنوان حاميان ادبيات پايداري معرفي شده اند ، كار خود را بلد نيستند ، عملكرد برخي از آنها بسيار بد است و به همين دليل نمي توانند باري از دوش نويسنده بردارند ، متاسفانه اين نهادها بيشتر به دنبال كارهاي كوتاه مدت و مقطعي هستند و مجموعا به فكر ارائه بيلان كار هستند كه بايد عملكرد خود را تصحيح كنند.
احمد دهقان در همين زمينه تصريح كرد :  آثار بزرگ ادبيات در جهان ، همواره از پشتوانه هاي بزرگ بهره مند شده اند ، به عنوان مثال مي توانم به " تاريخ تمدن " اشاره كنم كه اگر ويلدورانت پشتوانه اي در اختيار نداشت ، هرگز نمي توانست اين اثر را خلق كند . كار نهادهاي حامي ادبيات ما حمايت از كارهاي روزمره و مقطعي است ، آنها از اين نكته غافلند كه بايد از آثاري حمايت شود كه بيست سال ديگر نتيجه بخش هستند ، نه كتابي كه همين امسال نتيجه بدهد ...!  نهادهاي حمايتي دغدغه كتاب هاي مرجع ندارند و تا وقتي كه به اين راه اشتباه ادامه بدهند ، هيچ اتفاق خوبي براي ادبيات پايداري نمي افتد.   

 

 

 


 
 

 

 
 

 

 

 

کد خبر 118100

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha