نخستين مسئله اي كه از تماشاي اين مجموعه تلويزيوني به نظر مي رسد، حال و هوا و فضاي متفاوتي است كه در مقايسه با ساير آثار روتين طنز انتخاب شده است. يعني متن داستان در جريان تشكيل يك خط هوايي خصوصي شكل مي گيرد كه پس از مدتي يك فرودگاه را خريداري مي كنند و همين مسئله ويژگي هاي خاصي را با خود به همراه مي آورد كه هم مي تواند در پيشبرد داستان تاثير مثبت و به سزايي داشته باشد و هم از نظر فضا سازي و شكل اتفاقات، خصوصيات مثبت زيادي را با خود به همراه بياورد. البته نويسنده اين مجموعه تلويزيوني هم سعي كرده است تا حد امكان از اين فضا استفاده كند، اما مشكل اصلي اثر در ارايه سوژه و مضموني قابل توجه و تبديل آن به يك متن سرگرم كننده و خنده دار است.
به عبارت ساده تر، در بستري كه سريال براي وقوع اتفاقات فراهم مي آورد، بايد مسايل به طريقي شكل بگيرد كه رابطه اي جدايي ناپذير و مستقيم با محور اصلي داستان داشته باشد. اما اين مسئله در قسمت هاي مختلف اين سريال به درستي رعايت نمي شود و با آن كه تلاش سازندگان برنامه در اين جهت است كه به طريقي وقايع را به محور اصلي داستان ربط بدهند، بعضي اوقات اين ارتباط چنان ضعيف و از هم گسيخته است كه همانند وصله اي ناهمرنگ بر تن داستان اصلي جلوه مي كند. براي نمونه در يكي از قسمت هاي اين سريال به بهانه گرفتن مجوز تاسيس يك فرودگاه خصوصي، مشكل بروكراسي شديد اداري و وجود رشوه در ادارات مورد نگاه نقادانه توليد كنندگان سريال قرار مي گيرد. اما داستان به اندازه اي درگير موضوع فرعي مي شود كه مقصود اصلي سريال در خصوص تاسيس فرودگاه خصوصي كاملا گم مي شود.
داستان مجموعه تلويزيوني " كمربندها را ببنديد " از جايي شروع مي شود كه زن و مرد جواني قصد ازداوج با يكديگر را دارند، اما دختر توانايي مطرح كردن اين مسئله را نزد پدرش ندارد. زيرا دختر ( شراره ) اطلاع دارد كه پدرش از جواني با مدرك ليسانس تاريخ ( اسكندر ) اصلا خوشش نمي آيد و بايد شرايطي ايجاد شود تا او بتواند مسئله خواستگاري اين جوان را با موفقيت مطرح كند. اقدام براي تاسيس خط هوايي خصوصي به وسيله پدر اين دختر و نياز به يك مدير اجرايي شرايطي را فراهم مي آورد تا شراره بتواند به طريقي اسكندر را در اين زمينه استخدام كند و آنها به يكديگر نزديك شوند و ... .
مطرح شدن عشق ميان اين دو جوان و كشمكش هايي كه حاصل مخفي كردن موضوع از پدر شراره است و مشكل درگيري پدر دختر با مادر اسكندر فضايي را به وجود مي آورد كه محور اصلي درگيري هاي قصه است. اما در بيشتر قسمت ها داستان چنان درگير اين مسئله مي شود كه بستر بكر و جديد داستان ( تاسيس يك فرودگاه خصوصي ) در لابه لاي داستان فراموش مي شود.
نكته ديگري كه تاثيري منفي بر اين مجموعه گذاشته است چنان كه اثر را دچار سطحي نگري و پايين آمدن شديد كيفيت كرده است، به ديالوگ هاي استفاده شده در اثر بر مي گردد. يعني با وجود همه تبليغاتي كه درباره متفاوت بودن فضاي اين سريال و گريز از سطحي نگري و ارايه كليشه هاي رايج شده بود، اما به نظر مي رسد براي بازيگران اين مجموعه كه در ايفاي نقش سريال هاي طنزآميز از تبحر قابل توجهي برخوردار شده اند، ديالوگ هاي چنداني نوشته نشده است و آنها كلام خود را بيشتر به صورت في البداهه بيان مي كنند؛ بي آن كه از پيش هماهنگي صورت گرفته باشد. همين مسئله هم باعث شده است كه سطح كيفي مجموعه بسيار تنزل پيدا كند. اين مطلب با افزوده شدن بر تعداد قسمت هاي مختلف سريال بيشتر به چشم مي آيد.
در اين مجموعه فتحعلي اويسي، امير جعفري و لاله صبوري اصلي ترين نقش ها را بر عهده دارند، به گونه اي كه در برخي مواقع داستان ميان اين سه نفر در جريان است. بازيگران مرد اين سريال، شخصيت خود را با توجه به كاركترهاي قبلي شان ( در مجموعه بدون شرح و باغچه مينو ) شكل داده اند و به آساني اشتراك هاي بسيار زياد آنها را مي توان تشخيص داد. هر چند كه ايجاد رابطه ميان شخصيت هاي مختلف در آثار گوناگون از جمله ويژگي هاي مجموعه هاي تلويزيوني به شمار مي آيد، اما افراط در اين كار باعث مي شود بيننده دچار تكرار شود و حس ناخوشايندي نسبت به نقش و كل اثر پيدا كند. لاله صبوري هم همان شخصيت هميشگي خود يعني زني جوان و پر انرژي را ايفا مي كند كه هيچ تازگي در كاركتر او به وجود نيامده است.
در اين ميان استفاده از بازيگراني چون سعيد آقاجاني و داريوش موفق هم هيچ كمكي به افزايش سطح كيفي و زيبايي هاي اثر نكرده است و سريال درگير و دار اثري بي كيفيت دست و پا مي زند. مهمتر اين كه اين سريال از ويژگي خاصي در زمينه تصويربرداري، نورپردازي، طراحي صحنه و لباس، موسيقي و ... بهره مند نيست تا بتواند اين اثر را نسبت به آثار مشابه متمايز كند.
در مجموع بايد گفت مجموعه تلويزيوني " كمربندها را ببنديد " اثري است كه در مقايسه با مجموعه هاي طنز آميز مشابه از سطح نازل تري برخوردار است و ظاهرا دست اندركاران اين برنامه همان راهي را مي روند كه در سريال ناموفق " بانكي ها " پيموده بودند.
نگاهي به مجموعه تلويزيوني طنز كمربندها را ببنديد
كمربندها را ببنديد در سراشيبي سقوط
خبرگزاري "مهر"- گروه سينما و تلويزيون : مجموعه تلويزيوني " كمر بندها را ببنديد " به كارگرداني مهدي مظلومي كه به تازگي پخش آن از شبكه سه سيما آغاز شده است، در سراشيبي سقوط به يك اثر بي كيفيت پيش مي رود.
کد خبر 118208
نظر شما