به گزارش خبرگزاری مهر، "استیون والت" استاد روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد آمریکا طی مقاله ای در نشریه "فارین پالیسی" به تحلیل انتخابات میاندوره ای سنا و مجلس و فرمانداریهای آمریکا پرداخت و نوشت که این انتخابات بر محور مسائل خارجی معطوف نبود و به احتمال زیاد تاثیر بسیار محدودی بر سیاست خارجی این کشور خواهد داشت.
این انتخابات شکست چشمگیر و کم سابقه ای را برای حزب دموکرات به همراه داشت، این حزب 60 کرسی خود در مجلس نمایندگان و 6 کرسی را در مجلس سنا و 16 مقام فرمانداری را در ایالتهای مختلف آمریکا از دست داد. بدین ترتیب اکثریت در مجلس نمایندگان از دست حزب حاکم دموکرات خارج گردید.
والت که پیش از این نیز کتابی درخصوص نفوذ بیش از حد لابی صهیونیست در آمریکا به چاپ رسانده و از صاحب نظران در زمینه روابط بین الملل بشمار می آید در مقاله خود خاطرنشان می سازد که در رابطه با نتایج انتخابات اخیر و پیامدهای آن در عرصه سیاست خارجی و بین المللی چند نکته حائز اهمیت و توجه می باشد:
1) قوه مجریه بالاترین مرجع تصمیم گیری در سیاست خارجی بوده و اوباما نه تنها کماکان فرمانده کل قوا می باشد بلکه مقامات منتخب وی همچنان صدارت وزارت دفاع، خارجه ، دارایی و آژانس های اطلاعاتی را عهده دار می باشند.
نظر به اینکه سنا هنوز در دست دموکراتها قرار دارد، مجلس نمی تواند رئیس جمهور را مجبور به اقدامی نماید که وی خود به آن تمایل نداشته باشد. البته می توانند از تامین بودجه تصمیمات کاخ سفید اجتناب ورزند که آن نیز به ندرت اتفاق می افتد.
لذا کسی نباید تصور نماید که نتیجه انتخابات احتمال جنگ با ایران و یا اقدامات ابلهانه از این قبیل را افزایش خواهد داد. اگر ما چنین کار احمقانه ای را انجام دهیم، در آن صورت اشتباه ازجانب اوباما خواهد بود و نه از طرف مجلس نمایندگان.
2) درعرصه بین المللی اهداف سهل الوصول زیادی وجود ندارند؛ این واقعیتی است که حتی اگر هر دو مجلس نیز از کنترل دموکرات ها خارج شده بود، وضعیت بدون تغییر می بود. حفظ اکثریت دموکرات ها در مجلس نمایندگان و بدست آوردن اکثریت غالب در سنا نمی توانست ایران را (در موضوع هسته ای) مجاب نماید، طالبان را به تسلیم برنمی داشت، از فساد مالی حامد کرزای نمی کاست و چین را وادار نمی ساخت که در ارزش واحد پولی کشورش بازنگری نماید. ساخت و ترکیب کنگره کوچکترین تاثیری بر جنگ علیه قاچاق مواد مخدر در مکزیک، سیاست های ناکارآمد پاکستان و خصومت های القاعده و گروههای مشابهش نمی داشت.
3) برخلاف نظر برخی تحلیلگران، من معتقد نیستم که در شرایط حاضر اوباما می بایست موضوع سیاست خارجی را در اولویت پائین قرار دهد. حقیقت امر این است که ماهیت بین المللی این مشکلات است که درک آن را مشکل می سازد و نه ترکیب قدرت در کنگره.
و درمورد مسئله فلسطین و رژیم اسرائیل که سیاست داخلی آمریکا تاثیر بسزایی بر آن دارد، هر دو حزب حاکم در آمریکا آنچنان اسیر و دست نشانده لابی اسرائیل هستند که انتخابات این هفته فرق چندانی در روند این موضوع نمی نماید.
4) آنچه بر چشم انداز سیاست خارجی ما در طی چند سال آینده تاثیر خواهد داشت مسابقات انتخاباتی و اسب دوانی این دوران نبوده و شرایط متعدد خارجی و نیروهای گسترده زیربنایی است.
اول و مهم تر از همه وضعیت خطرناک اقتصادی آمریکا است و اگر وضعیت اقتصادی بهبود نیابد در همه سطوح به تنگدستی دچار شده و به همان نسبت وجهه بین المللی ما نزول خواهد یافت. همانگونه که دیگر قدرتهای بزرگ با کمال تاسف دریافته اند خیلی سخت است که بخواهیم دنیا را کنترل کنیم ولی به خیلی ها بدهکاریم و این بدهی ها روبه افزایش بوده و درگیر جنگی پرهزینه نیز می باشیم.
استیون والت در ادامه این سئوال را عنوان می نماید که آیا اوباما عزم و مهارت لازم را دارد که ما را از جنگ افغانستان بیرون بکشد و یا به اندازه ای نیرو درعراق نگه دارد که بتواند از جنگهای فرقه ای جلوگیری نماید. در ادامه می نویسد: اگردولت نتواند ما را از این باتلاق پرهزینه رها سازد، توانایی اش برای انجام اقدامات جدی تر دردیگر نقاط نیز محدود خواهد شد.
در رابطه با صلح خاورمیانه والت این سوال را مطرح می سازد که آیا اوباما حاضر است حتی به قیمت اینکه برای دور دوم انتخاب نشود آنچه که خود (نه اطرافیان) بعنوان راه حل نهایی می داند به زور اعمال نماید و مانند جیمی کارتر و یا بوش پدر فقط به یک دوره ریاست جمهوری رضایت دهد.
تعجب نیست که "بن آمی" وزیر خارجه سابق اسرائیل زمانی نوشت که کارتر و بوش پدر بیش از هر رئیس جمهور آمریکا به پروسه صلح خاورمیانه کمک کردند و در این مسیر مورد خشم و غضب لابی اسرائیل نیز قرار گرفتند و آیا هیچیک از رهبران محلی شجاعت و تخیل لازم را دارند تا استقرار صلح را ممکن ترسازند.
مضافا اینکه اکنون زمان آن فرارسیده که مقامات انتصابی اوایل ریاست جمهوری یک به یک کاخ سفید را ترک نمایند. بیشتر باید به کسانی که از دانشگاه ها آمده اند توجه نمود.زیرا که اغلب دانشگاهها حداکثر دو سال اجازه غیبت می دهند و آن مدت نیز بزودی بسر می رسد. با توجه به دستاورد قلیل اوباما در سیاست خارجی، آمدن یک تیم جدید شاید آن چیزی باشد که او به آن نیازمند است.
در پایان وی می نویسد ، باید دید که آیا رقبای حقیقی و بالقوه ما با اشتباه کاری کار ما را آسان خواهند ساخت (بعنوان نمونه زیاده روی چین در اختلاف اخیر با ژاپن) و یا اینکه بعضی کشورها از شرایط فعلی ما هوشیارانه بهره برداری خواهند کرد؟ مورد اول به نفع ما خواهد بود ولی در مورد دوم باید آگاه باشیم .
اینها مطالبی است که درسیاست خارجی ما طی دو سال آینده تعیین کننده خواهند بود و نه اینکه کدام حزب ریاست مجلس و یا کمیسیونها را در اختیار خواهد داشت.
نظر شما