امیر یوسفی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد تچربه شخصی خود از شرکت در همایشهای داخلی و خارچی گفت: تجربه محدودی از برگزاری یک نشست فلسفی خارج از کشور دارم. در آن نشست ویژگی خیلی مهم و بارزش که به چشم میخورد رسیدن به یک فضای عاری از تکلف و تعارف بود. ازآنجایی که یک همایش فلسفی جایی است که اصلیترین و مهمترین و جدیدترین تأملات یک فیلسوف روشمند قرار است که ارزیابی بشود هیچ منعی و محدودیتی چه بیرونی و چه درونی برای ابرازاین یافتهها و نظرات نبایدپیش پای کسی گذاشته شود.
وی افزود: تجربه شخصی من از حضور در چنین جمعی از این مسئله حکایت میکرد. شاید یکی از دلایل موفقیت این همایشهای خارجی این باشد که گوینده سخن یا صاحب آن نظریه احساس میکند در یک فضای مطلقاً امن و منطقی و مستدل و حقیقت طلبانه میتواند دیدگاههایش را بگوید بیآنکه گرفتار منع بیرونی یا پرهیز درونی باشد به سادگی میتواندحرفهایش رابزند. این یکی از مهمترین چیزهایی است که همایش فلسفه میبایستی از روی دست نمونههای خارجی آن نمونه برداری کند و اگر میخواهد این همایش موفق بشود عین همان را اینجا میبایستی که تکرار کند.
این محقق و پژوهشگرحوزه فلسفه درمورد نقش همایش روز جهانی فلسفه در گسترش تعامل و گفتگو میان فلسفهپژوهان ایرانی و فلسفهپژوهان خارجی همچنین اظهارداشت:مهمترین اصلی که در این حوزه گفته شده قدیمیترین آدمها زدهاند یعنی این حرف را سقراط گفته چرا که ایشان حیات حقیقت را به امر گفتگو بسته دانسته درواقع حقیقت مبتنی و معلل بر امر گفتگو است. از طرف دیگر حیات فلسفه هم به حقیقت بند است و اگر حقیقتی یا دغدغه رسیدن به حقیقتی نباشد فلسفه هم معنا ندارد .
یوسفی ادامه داد: اگر دوری از فلسفه صورت گرفته است در حقیقت دوری از گفتگو صورت گرفته است. بنابراین دوری از حقیقت هم صورت میگیرد به این اعتبار ما همیشه نیاز به گفتگو داریم و به هر گرایشی که به فلسفه تعلق داشته باشیم میل به شنیدن به تعبیری نجوای حقیقت شرط اصلی است. این نجواها همان نجوایی بود که سقراط از آن تحت عنوان سروش معبد دلفی یاد میکرد و میگفت در گوش من پیامهای فلسفیای را نجوا میکرد. البته این نجوای فلسفی در گوش سقراط به فروتنی انجامید نه به نخوت و غرور منجر شد.
وی افزود: اگر ما تجربه سقراطی گفتگو را سعی کنیم در جامعه ایرانی تکرار بکنیم و فلسفه را محملی برای تحقق این گفتگو و گسترده شدن و عام شدن این مقوله گفتگو و نیاز به گفتگو قرار بدهیم طبیعتاً میتوانیم در نهایت به یک گفتگوی سقراطی برسیم و امید به دستیابی به مقوله حقیقت بیشتر بشود. البته این گفتگو طبیعی است که میبایستی بر مدار التزام روشمند صورت بگیرد و با روشمندی ویژهای صورت بگیرد و شرط آن هم قاعدتاً هم حق طلبی هم اخلاق گرایی و هم شجاعتورزی است.
این کارشناس فلسفی درپایان خاطرنشان کرد: گسترش نگاه فلسفی علی الاصول به گسترش فرهنگ گفتگومنجر میشود. از آنجایی که گفتگو بر پایه این سه رکن یعنی حق طلبی،اخلاق گرایی و شجاعت ورزی است به طبع بسط تفکر فلسفی میتواند به بسط حقیقت طلبی ،اخلاق گرایی و شجاعت طلبی منجر بشود همان که جامعه امروز ایران به هسته این سه اصل بیش از هر وقت دیگر نیاز دارد.
نظر شما