به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد، عصر پنج شنبه مراسم چهلم شهدای پادگان امام علی(ع) خرم آباد با حضور جمع زیادی از مردم استان لرستان و خانواده های این شهدا در محل گلزار شهدای شهر خرم آباد برگزار شد.
این مراسم برای نگاشتن، چیزی جز غم و اندوه بی پایان مردمان دیار لرستان ندارد. با گذشت 40 روز از پرکشیدن 18 جوان آسمانی هنوز این لرستان است که تاب و توان ندارد و بی تاب در رثای جوانان شهیدش مویه سر می دهد.
زنان لر که هنوز چادرهای گل مالی شده شان را از کمر باز نکرده اند مویه های غریبانه ای در سوگ جوانان وطن سر می دهند تا خاک از در آغوش کشیدن این گلگون کفنان، اشک آلود و بی رمق باشد.
از شهادت جوانان پاسدار لرستانی 40 روز می گذرد و هر پنج شنبه گلزار شهدای خرم آباد شاهد سوگی تازه و دوباره است. هر پنج شنبه مردم می آیند و غبار دل را در کنار مزار این شهدا فرو می نشانند تا اینجا دیگر به ملجا و مراد مردم لرستان بدل شود.
داغ دل لرستان در 40 روز سوگ فرزندانش هنوز گرم است و جان مردم این استان را می سوزاند. دیدن مادران، همسران و فرزندان شهدا مجالی برای اشک باقی نگذاشته است تا اینجا هر پنج شنبه باران باشد و هر لحظه خاک لرستان نمناک از غم فراق و دوری جوانان جان بر کف میهن.
مادر شهیدی هنوز فرزندش را صدا می کند. برایش چهل روز است حجله بسته است تا او را داماد کند. قرار بود هفته بعد از شهادتش کارت دعوت عروسی در خانه ها برود ولی امروز 40 روز است که حجله عزای جوانمرد لرستانی بر در خانه بسته شده است و به جای نقل و نبات، خرما خیرات می کند.
مادر جوان در این 40 روز به اندازه 40 سال پیرتر شده و تاب دوری از جوانش را ندارد. هنوز خاک بر سر می ریزد و فغان سر می دهد و بر داغ دل این مادر درمانی نیست.
پدر شهید با زمزمه های "روله، روله" نام جوان شهیدش را به زبان می آورد. مردتر از آن است که ضجه کند و فغان سر دهد. او صبوری را از دوران دفاع مقدس و غم از دست رفتن شش هزار و 200 لاله پرپر آموخته است. ولی چه باید کرد او هم پدر است و غم پسر جوانش دیگر رمغی برایش باقی نگذاشته است.
برای دیدن این همه غم و اندوه و نگاشتن از آن قلم توان ندارد. اینجا فقط پدران و مادران شهدا نیستند که سوگوارند. اینجا لرستان است که 40 روز در رثای عزیزان از خاک رسته و به خدا پیوسته اش مویه سر می دهد.
دیدن چهره زن جوانی که در مراسم تشییع پیکر شهدا چهره اش جوانتر به نظر می رسید و حال گرد غم صورتش را مبهوت و سرد کرده است خود حکایت دردی است که بر جان لرستان است و از درون این خطه را آتش می زند.
مردم برای عرض تسلیت به خانواده شهدا تنها یک جمله بر زبان می آورند و آن این است که: خدا صبرتان بدهد... و این یعنی داغی که بر دل دیار شیرمردان است آنچنان سوزان است که باید از درگاه خداوند متعال تنها صبر طلبید و صبر و صبر...
چهلم شهدای پاسدار لرستان تنها مجال دیدن است و اشک ریختن...دیدن مادری که هنوز خاک مزار فرزندش را کنار می زند و او را صدا می کند تا شاید از دل خاک سرد جوان پرپر شده اش دوباره جان گیرد و با "دالکه" گفتنش مرحمی بر دل بی تاب "مادر" باشد.
دیدن زن جوانی که مرد زندگی اش را با کمتر از دو سال زندگی مشترک در دل خاک دفن کرده است و حال بی صبرانه منتظر است تا ببیند فرزندی که در شکم دارد چقدر شبیه پدر می شود و آلام قلبش را تسکین می دهد.
دیدن برادر دوقلویی که هر چند با برادر شهیدش در یک روز متولد شده است ولی امروز پس از سالها که مردم با دیدن شباهت چهره و همراهی شان ذوق زده می شدند حال با دیدن عکس برادر در آغوش برادر دیگر تنها حسرت و فغان بر دل هر بیننده ای می نشیند.
مراسم چهلم شهدای پادگان امام علی خرم آباد با این همه اندوه نشان می دهد که هنوز داغ جوانان پرپر شده لرستانی عمق جان این استان را درگیر کرده است ولی این دیار همچنان مغرورانه از جانفشانی هایش در سالهای انقلاب و دوران دفاع مقدس و بعد از آن سخن ها دارد.
اینجا دیار لرستان است، مهد شیرمردان و دلاور پروران... خطه ای به بزرگی تاریخ و تمدن ایران زمین...اینجا جز غم و ماتم و داغ جوانان گلگلون کفن می توان غرور و غیرت را همیشه دید. غرور و غیرتی از یک تاریخ دلاوری و شیرمردی...اینجا لرستان بی تاب است ولی همچنان سرافراز از تقدیم آلاله های پرپرش در راه اسلام و انقلاب واهمه ای ندارد.
نظر شما