۷ آذر ۱۳۸۹، ۱۰:۳۰

از خاکریزهای جبهه تا کوچه‌های شهر

از خاکریزهای جبهه تا کوچه‌های شهر

عزیزالله حمیدنژاد در کارنامه سینمایی‌اش که با ساختن فیلم دفاع مقدس شروع شده تعلق خاطرش را به سینمای اجتماعی و کشف لایه‌های پیچیده روابط انسانی نشان داده است.

به گزارش خبرنگار مهر،عزیزالله حمیدنژاد مانند بسیاری از سینماگران نسل انقلاب پس از پیروزی انقلاب به سینمای حرفه‌ای آمد، او فارغ التحصیل مرکز آموزش اسلامی فیلمسازی است و نخستین تجربه‌هایش در سینما با فیلمسازان نسل انقلاب پیوند خورد. حمیدنژاد اولین فیلش را در آغاز دهه 70 و درباره دفاع مقدس ساخت، نگاه متفاوت او به موضوع جنگ و آدم‌هایی که درگیر این رویداد هستند متاثر از توجه ویژه وی به موقعیت انسان در جنگ بود.

حمیدنژاد با مستند "زندگی‌در ارتفاعات " به سینمای ایران معرفی شد  اولین فیلم بلند سینمایی او "هور در آتش" بود که هنوز یکی از مهمترین فیلم‌های کارنامه حمید نژاد به حساب می‌آ‌ید،  و با این فیلم خود را به عنوان یکی از چهره‌های بااستعداد سینمای دفاع مقدس مطرح کرد. "ستارگان خاک" دومین فیلم این کارگردان با نگاهی به موضوعی واقعی و در فضایی رئالیستی ساخته شد. فیلمساز مفهوم معجزه و باور قلبی را با زندگی امروز و مایه‌های اجتماعی ترکیب می‌کند و می‌کوشد در فاصله‌ای که از سال‌های دفاع مقدس گرفته‌ایم جامعه را نسبت به فراموش کردن ارزش‌های جامعه حساس کند.
 
 
میترا حجار و شهاب حسینی در نمایی از "آناهیتا"
 
در "قله دنیا" حمیدنژاد به ماجرای جبهه رفتن دو نوجوان می‌پردازد، او در این فیلم برای نخستین بار به سراغ سینمایی رفت که نوجوان‌ها در آن حضوری پررنگ داشتند، فیلم مایه‌های طنز داشت که آن را از فضای خشک و شعاری دور می‌کرد، "قله دنیا" اما گرفتار سرنوشتی غریب برای اکران شد و در شرایطی نامناسب روی پرده رفت. فیلمی که می‌توانست برای مخاطب نوجوان جذاب باشد.
 
زمان زیادی طول کشید تا حمیدنژاد پس از "قله دنیا" فیلم چهارمش را کارگردانی کند، در این فاصله او که فیلمسازی بی‌حاشیه است با "هور در آتش" در خاطر سینما دوستان باقی مانده بود، فیلمی که همچنان درباره‌اش صحبت می‌شد و در دوره‌ای که ساخت فیلم درباره روابط انسانی موجود در جنگ امتیاز بود ارزش‌های نادیده گرفته شده "هور در آتش" بیشتر دیده می‌شد. "اشک سرما" اما بسیاری از دوستداران سینمای حمیدنژاد را غافلگیر کرد.
 
فیلم مانند تجربه‌های قبلی این کارگردان درباره روابط انسانی بود که این بار عشق هم چاشنی آن می‌شد، "اشک سرما" که حاصل سال‌ها تمرکز حمیدنژاد روی فیلمنامه و قصه بود درباره شخصیت‌هایی بود که در حاشیه جنگ قربانی می‌شوند. فیلم رشد توانایی‌های کارگردانی حمیدنژاد را نشان می‌دهد، پختگی او در کار با بازیگر حرفه‌ای، روایت قصه و پرداختن به موضوعی تازه و حساس از امتیازهای "اشک سرما" است.
 
"اشک سرما" محبوب‌ترین فیلم کارنامه حمیدنژاد است، فیلمی که نام کارگردان "هور در آتش" را دوباره بر سر زبان انداخت، فیلم رویکرد تازه کارگردان در روایت قصه‌های انسانی را نشان می‌داد، دیدگاهی که در "شکوفه‌های سنگی" فیلم بعدی حمیدنژاد هم می‌شد آن را دید.
 
فیلمی که مانند "اشک سرما" به تبعات و پیامدهای پس از جنگ می‌پرداخت و البته به اندازه "اشک سرما" گرم و تاثیرگذار از کار درنیامده بود. هر دو فیلم می‌توانستند تماشاگر را درگیر شخصیت‌ها کنند و تراژدی قربانی شدن عشق در فضای جنگ را ترسیم کنند.
 
"آناهیتا" در فاصله‌ای کوتاهی که حمیدنژاد پس از "شکوفه‌های سنگی" از سینما گرفته بود تغییر نگاه تازه‌ای را در کارگردانش نشان می‌داد، فیلم تجربه‌ای است در سینمای اجتماعی که با دغدغه‌های امروزی درباره معنویت گره خورده است. فیلم تلاشی است برای نشان دادن تاثیر مفاهیم معنوی در به آرامش رسیدن افراد.
 
حمیدنژاد مانند بسیاری از سینماگران دفاع مقدس  در فیلم‌های تازه‌اش می‌کوشد به سمت موضوع‌های اجتماعی برود و مخاطب بیشتری را با خود همراه کند. استقبال مخاطبان از "آناهیتا" که هم بازیگر حرفه‌ای دارد و هم درباره موضوع‌‌ روز ساخته شده می‌تواند فرجام این کارگردان را در پرداختن به فضاها، شخصیت‌ها و مناسبات تازه نشان بدهد، آنچه مشخص است حمیدنژاد در پرداختن به روابط انسانی در فضاهای بحرانی مانند جنگ و دوران پس از آن در جامعه درگیر جنگ موفق است اما باید دید او مختصات دوران گذار را هم می‌شناسد و می‌تواند دغدغه انسان در این دوران را روایت کند.
کد خبر 1199514

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha