به گزارش خبرنگار مهر، "عصر جمعه" اولین فیلم بلند سینمایی مونا زندی است که در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد و جایزه هایی مثل جایزه بهترین فیلم اول، جایزه ویژه هیئت داوران و... را نصیب خود کرد. این فیلم در رویدادهای بین المللی هم جایزه هایی برای سینمای ایران به دست آورده. "عصر جمعه" با داشتن پروانه نمایش در پنج سال گذشته امکان اکران عمومی پیدا نکرده بود اما با پیگیریهای کارگردان و تهیه کننده اش از 28 آذر به صورت تک سانس در گروه سینمایی آزاد روی پرده می رود. اولین اثر این کارگردان جوان سینمای ایران فیلمی متفاوت در حوزه اجتماعی است که با وجود پنج سال از ساخت آن هنوز می تواند در جامعه مطرح شود. در این گفت وگو تلاش شده درباره دغدغه های این کارگردان با او صحبت کنیم.
کارگردان فیلم سینمایی "عصر جمعه" توجه به رفتارهای انسانی و لایههای پیچیده روابط اجتماعی را از دغدغههای اصلیاش برای ساخت فیلم دانست.
* خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: این موضوع برای یک کارگردان جوان و فیلم اولی خیلی سخت است که اولین اثر وی با وجود تمام توجهها و جایزه های زیادی که دریافت کرده، پنج سال شرایط اکران عمومی پیدا نکند.
- مونا زندی: من درباره فیلم خودم حرف نمیزنم، بلکه در ارتباط با فیلم "عصر جمعه" صحبت می کنم. زیرا نمیخواهم صحبت من حمل بر خودستایی شود. این فیلم را مجموعه عوامل آن ساختند. حضور ژیلا مهرجویی، فرید مصطفوی، جهانگیر کوثری، حسین جعفریان، بازیگران و ... در تولید این فیلم دخیل بود. من نیز در کنار این افراد حضور داشتم. به همین دلیل میخواهم فقط به عنوان یکی از عوامل کار درباره "عصر جمعه" صحبت کنم.
این فیلم زمانی که ساخته شد، بسیار مورد توجه قرار گرفت. فیلم رقیبهایی مثل "تقاطع" و"چهارشنبه سوری"در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر داشت. این آثار به همراه "عصر جمعه" بیشترین نامزدی تندیس آن دوره جشنواره را داشتند.
"چهارشنبهسوری" و "تقاطع" را فیلمسازانی مثل اصغر فرهادی و ابوالحسن داودی کارگردانی کرده بودند. اما "عصر جمعه" در بخش فیلمهای اول و دوم تندیس بهترین فیلم در بخش مسابقه اصلی جایزه ویژه هیئت داوران را نصیب خود کرد.
از نظر من "عصر جمعه" اگر در همان سال اکران میشد، به گیشه خوبی در حد خود دست پیدا میکرد. معتقد نیستم این فیلم قرار است فروش میلیاردی داشته باشد. توقف "عصر جمعه" در اکران، باعث شد، شرایط درخشانی که این فیلم پیدا کرده بود متزلزل شود.
به هر حال پنج سال زمان کمی نیست تا مردم یک اثر را فراموش کنند. اما خوشبختانه در حوزه سینما فیلم "عصر جمعه" یک اثر شناخته شده است. من هفته گذشته در بازدید از یک نگارخانه متوجه شدم، صاحب این گالری عکس، کاملاً ذهنیت خوبی از فیلم "عصر جمعه" دارد و حتی منتظر اکران فیلم است. این موضوع برای من جالب و تعجب برانگیز بود. البته این جای خوشحالی دارد.
* شما بعد از "عصر جمعه" حدود پنج سال فیلم نساختید. به دلیل شرایطی که برای اکران "عصر جمعه" پیش آمد این تصمیم را گرفتید؟
- مشکل فیلم نساختن من به اکران "عصر جمعه" بر نمیگردد. در همان زمان که فیلم ساخته شد حدود یک سال درگیر حضور آن در جشنوارههای داخلی و خارجی بودم. از سال بعد روی فیلمنامه "شنبهای که گذشت" کار کردم، که حدود یک سال نگارش آن طول کشید اما مجوز ساخت نگرفت. این فیلم شباهتهای موضوعی به "عصر جمعه" داشت البته حدود یک سال هم درگیر پیدا کردن تهیه کننده و سرمایه گذار بودیم که ساخت آن نیز منتفی شد.
البته در زمانی که من درگیر نگارش این فیلمنامه بودم براساس موضوع فیلم، یک مستند تهیه کردم که هنوز آماده نشده است. حدود یک سال بعد درگیر مجموعه تلویزیونی "راه شیری" شدم که مدتی هم ساخت آن طول کشید. مدتی پیش با نغمه ثمینی نگارش فیلمنامه فیلم "لوتوس" را آغاز کردم که البته عنوان آن تغییر خواهد کرد. از بهمن سال گذشته نگارش آن آغاز شده و هم اکنون در حال بازنویسی است.
من در این سال ها بیکار نبودم. باید یک موضوعی من را درگیر کند تا سراغ آن بروم. شاید به همین دلیل است که در این سال ها فیلم نساختم. این روحیه من است. در این پنج سال دو موضوع فیلم سینمایی و یک کار تلویزیونی من را درگیر کرد. البته در این پنج سال پیگیر اکران عمومی "عصر جمعه" هم بودم.
* آیا به نظر شما بعد از گذشت پنج سال سوژه "عصر جمعه" کهنه نشده؟
- محسن عبدالوهاب روزی به من گفت وقتی موضوعی از دل شخصی بیرون میآید، متعلق به همان شخص است و تکرار ندارد. اگر فرد دیگری آن را تکرار کند یعنی دل آن فرد نیز مثل تو است و در جهان خیلی چنین اتفاقی بعید است.
خوشبختانه موضوعی مثل "عصر جمعه" در این سال ها توسط شخص دیگری ساخته نشده است. نه اینکه موضوع آن عجیب و غریب باشد، شاید به ذهن شخصی نرسیده و یا دغدغه فرد دیگری نبوده است.
موضوع طرح شده در این فیلم هنوز در جامعه تابو است. این شرایط نشان میدهد که فیلم "عصر جمعه" هنوز تازه است زیرا اگر اینگونه نبود، مسئولان راحتتر اجازه اکران می دادند، اما هنوز نگران اکران فیلم هستند. البته مشکلاتی هست که من خودم هم به آن واقف هستم.
* زمانی که قصد ساخت "عصر جمعه" را داشتید، فکر نکردید سراغ سوژهای رفتهاید که ریسک بالایی دارد و ممکن است در زمان نمایش با مشکلات زیادی رو به رو شوید؟
- شخصاً آدم محافظه کاری نیستم. در زمان ساخت "عصر جمعه" برای لحظه ای خودم را سانسور نکردم. من در زمان نگارش هم خودم را سانسور نکردم. با همین ایده کار ساخت را دنبال کردم اما پس از تولید با ممیزیهایی روبه رو شدم . "عصر جمعه" پتانسیل این را داشت که ما خودمان را از همان ابتدا سانسور کنیم. مثلا یکی از صحنههای آرایشگاه زنانه از همان ابتدای نگارش فیلم با مخالفتهایی روبه رو بود و همه معتقد بودند این صحنه حذف خواهد شد که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.
من یک مسأله شخصی دارم، هر چیزی که قرار است درباره آن پنهان کاری شود و درباره آن حرف زده نشود، ناخودآگاه من را به سمت خود می برد. دغدغههای اجتماعی من، رفتارهای انسانی است. همیشه برای من سئوال است که چرا دیگران درباره این گونه مسأله هاصحبت نمی کنند.
* شما دستیار فیلمسازانی مثل رخشان بنیاعتماد و کیانوش عیاری هم بوده اید. چقدر از این فیلمسازان تاثیر گرفتید؟
- تاثیر گرفتن از شخصی را زمانی میتوانیم درست تحلیل کنیم که به شروع یک رابطه برگردیم. من چهار سال با کیانوش عیاری کار کردم، اما فقط در فیلم "زیر پوست شهر" با بنی اعتماد همکار بودم. من در زمان فعالیتم با عیاری دستیاری، تدوین، منشی صحنه و برنامه ریزی را تجربه کردم.
تاثیر از آنجایی شکل میگیرد که شما یک تفکر، باور و اندیشهای دارید و در مسیر زندگی با این تفکرات، با افرادی روبه رو میشوید که آنها می توانند بر شما تأثیر بگذارند. من با خانم بنی اعتماد فقط یک فیلم کار کردم اما رابطه ما دوستانه و صمیمی است. این مربوط میشود به اینکه نگاههای ما بسیار به هم نزدیک است. البته ما اختلاف نظر هم با هم داریم.مثلا درباره
"عصر جمعه" با هم اختلاف نظر داریم. اما در مسیری از موضوعات انسانی هم نظر هستیم.آدم ها براساس اعتقاد و رفتارهای خودشان به تفکری گرایش پیدا میکنند. ما افراد بسیاری داریم که هنوز به دنبال سبک کیارستمی هستند و از او الهام می گیرند اما اثر آنها اصل نیست. از طرفی کسانی را هم می شناسیم که از سینمای کیارستمی الهام گرفتند ولی اثر آنها اصل است. اگر "عصر جمعه" تحت تاثیر هر کارگردان دیگری بود اینقدرموفق نبود آنچه این فیلم را موفق کرده مربوط به اصالت "عصر جمعه" است.زمان تفاوت جنس تقلبی و جنس اصل را نشان می دهد.
* چگونه به این سوژه برای فیلم رسیدید؟
- من برای ساخت یک کارمستند با خانم رویا کریمی مجد همکاری می کردم. این مستند درباره دختری 13 ساله بود که سه نفر او را بعد از آزار و اذیت به قتل رسانده بودند. جنازه اش را در شیار کوهی گذاشته بودند تا تمام نشانهها از روی جسدش پاک شود. مادر این دختر به تهران میآید تا پرونده دخترش را پیگیری کند که قاتلان دستگیر میشوند و چند بار آزاد می شوند و ...
ما سراغ این خانم رفتیم و گفت وگویی با خانواده اوانجام دادیم. احساس کردم این گفت وگو مستندی را به من ارائه نمیکند وساخت آن را منتفی کردم. بعد از مدتی برای تحقیقات فیلم "زندان زنان" به زندان رفتم در آنجا موضوعی که توجه مرا جلب کرد بچههای کوچکی بودند که با مادران خود دوران محکومیت را میگذراندند. البته در حال حاضر چنین قانونی وجود ندارد.
فکر کنید کودک زیر هفت سال تمام دوران بچگی خود را با خلافکاران هم بازی میشود. فکر میکردم چه سرنوشتی برای چنین کودکانی رقم میخورد. وقتی تصمیم گرفتم فیلم اول خود را بسازم، این موضوع و حضور بچهها در زندان را نیز مدنظر قرار دادم. به همین دلیل زنی را محور اصلی داستانم قراردادم که مورد آزار و اذیت قرار گرفته و به زندان میرود و بچه او در زندان به دنیا میآید. در بین راه قصه مادر و بچه شکل گرفت. من طرح را نوشتم و پس از قطعی شدن حضور جهانگیر کوثری به عنوان تهیه کننده با فرید مصطفوی صحبت کردم و نگارش فیلمنامه آغاز شد.
* حضور آقای مصطفوی درشکل گرفتن فیلمنامه چقدرمؤثر بود؟
- چند اتفاق از ابتدا مشخص بود. در همان اول قرار بود سوگند به خانواده برگردد و با آنها آشتی کند. باید فیلمنامه را به گونهای مینوشتیم که به این سکانس پایانی برسیم. به هر حال آقای مصطفوی به دلیل تجربه زیاد محافظهکاریهایی داشتند و من هم به دلیل جوانی ام کلهشقیهایی داشتم. ایشان سعی میکرد موضوع را تلطیف کند و من مدام جسارت را وارد میکردم که در آخر قصه ترکیبی از این دو شد. ایشان به هر حال در شکلگیری فیلمنامه بسیار تاثیرگذار بودند.
* بعد از اتمام فیلمنامه چه کسانی متن را خواندند؟
- در ابتدا خانم رخشان بنیاعتماد خواندند که در همان متن ابتدایی قرار بود سوگند و بنفشه (رویا نونهالی و هانیه توسلی)، به شهرستان بروند که خانم بنیاعتماد بعد از خواندن فیلمنامه معتقد بودند که باید سکانس شهرستان حذف شود که من قبول کردم.
آقای جهانگیر کوثری هم مطالعه کردند. محسن عبدالوهاب، حسین جعفریان و دیگر عوامل هم متن را خواندند تا زمان فیلمبرداری هم تغییراتی شکل گرفت. البته بازیگران هم در دیالوگ ها تغییراتی ایجاد کردند.
* بازیگران انتخاب اول شما بودند؟
- رویا نونهالی انتخاب اول من نبود، اما مطمئنم خانم نونهالی بهترین انتخاب برای نقش سوگند بود. اگر هر شخص دیگری انتخاب می شد، سوگند قصه ما اینگونه شکل نمی گرفت. ایشان هم خیلی همکاری کردند. هانیه توسلی هم دومین انتخاب من بود که از حضور وی نیز بسیار خوشحال هستم.
نقش بنفشه از نقشهایی است که در این فیلم بسیار مهم است. این شخصیت یک کاتالیزور است. اگر بنفشه وارد داستان نشود هیچ کدام از این اتفاق ها در طول فیلم رخ نمیدهد. رازی برملا نمیشود، طغیانی به وجود نمیآید و ... ما اگر بنفشه را برداریم قصهای نداریم. این شخصیت بدون اینکه دیده شود فاجعه سوگند را نشان میدهد. او مانند فلش عمل میکند. بنفشه بسیار محو وارد زندگی سوگند میشود. هانیه توسلی بسیار با ظرافت این کار را انجام میدهد و این برای یک بازیگر خیلی سخت است که تلاش کند، دیده نشود.
* درباره حضور مهرداد صدیقیان چطور؟
- روز اولی که برای تست به دفتر آمد با چهره کاملاً امروزی و موهای بلند وارد شد. رامین راستاد تستها را میگرفت و بعد من میدیدم. آقای راستاد پیشنهاد داد تا تست او را ببینم. در همان زمان نگاه و اکتهای خیلی خوب از او دیدم. احساس کردم میشود از این فرد یک شخصیت عنان گسیخته و خلاف کار ساخت. روز بعد دوباره تست داد که البته قرار بود در فیلم دیگری هم بازی کند. از تست راضی بودم اما احساس کردم باید گریم را روی چهره اوامتحان کنیم. صدیقیان هم ریسک آن را پذیرفت و موهای خود را کوتاه کرد و بعد از گریم مطمئن شدم این همان شخصیت ما است.از طرفی خانواده اش را مطمئن کردم که نقش صدیقیان در فیلم بسیار مهم است و اگر کسی آن را بازی کند در آینده کاری او تاثیرگذار است.
* یکی از ویژگیهای خوب فیلم "عصر جمعه" شناخت درستی است که شما از فضاهای زنانه دارید مانند آرایشگاه و ... اگر تیتراژ ابتدایی فیلم را مخاطبی نبیند و هیچ شناختی هم از فیلم نداشته باشد با وجود این سکانس ها مطمئن می شود که کارگردان فیلم یک زن است.
- یکی از افرادی که بسیار به خلق این صحنهها کمک کرد ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس فیلم بود. من در آرایشگاه زنانه در جنوب شهر میرفتم و ساعتها در آنجا می نشستم. از ترکیب چند فضا این صحنهها شکل گرفت.
* یکی دیگر از ویژگیهای این فیلم نورپردازی حسین جعفریان است. چطور به این فضا و این رنگ در فیلم رسیدید؟
- انتخاب رنگ فیلم از ابتدا مد نظر من بود. من فیلم "مالنا" را خیلی دوست دارم و همیشه قبل از هر کاری این فیلم را میبینم. از این اثر من همیشه الهام میگیرم. در این فیلم رنگی وجود دارد که من شیفته آن هستم. رنگ گرمی که تعریف خاصی ندارد.همیشه این رنگ من را به جایی میبرد که یک حس درونی است. من این رنگ را دوست دارم و امیدوارم در آینده هم دلیلی برای استفاده از این رنگ در دیگر فیلم هایم داشته باشم.
در ابتدا به آقای جعفریان این موضوع را مطرح کردم. اما فیلترهای موجود در ایران این رنگ را به ما نمیداد. از طرفی زمانی در اختیار نداشتیم تا فیلترها را از خارج وارد کنیم. در نتیجه ایشان فیلترهای مختلف را در هم میکس کردند. ژیلا مهرجویی نیز رنگ لباسها و دیوارها را به گونهای انتخاب کرد تا با میکس فیلترها به رنگ مورد دلخواه برسیم. ما حدود 25 برداشت از یک صحنه با فیلترهای مختلف گرفتیم تا به رنگ مورد نظر رسیدیم. متاسفانه در اتالوناژ ایران آن اتفاقی که باید بیفتد، نیفتاد ولی بازهم بسیار فوقالعاده است.
جنس نورپردازی، سیاه روشنها طراحی آقای جعفریان بود. طراحی اصلی نور با او بود. سوگند با تمام سختیهایی که کشیده شخصیت بسیار گرمی دارد. زنانی مثل او در جامعه ما زیاد هستند. به همین دلیل این نورپردازی و رنگ با شخصیت او هماهنگی دارد. نور و رنگ مانند یک کاراکتر در این فیلم است.
* بعد از پنج سال اگر قرار باشد دوباره این فیلم را بسازید، تغییراتی در آن اعمال می کنید؟
- بله قطعاً دیالوگهایی هست که در حال حاضر دوست داشتم آنها را تغییر میدادم. به طور مثال دوست دارم هم زمانی صحبتهای سوگند و بنفشه را که امید از پشت در آنها را میشنود تغییردهم. در مجموع اگر قرار بود "عصر جمعه" را با تجربه فعلی میساختم و فیلم دومم بود قطعاً آن را به شکل دیگری میساختم.
* فیلم برای اکران دچار ممیزی شده است؟
- بله مثلا صحنههایی از آرایشگاه حذف شده است. دیالوگهایی برداشته شده است. اما در مجموع از "عصر جمعه" خیلی راضی هستم.
* پیشبینی شما از اکران "عصر جمعه" چیست ؟
- امیدوارم مردم به دیدن این فیلم بیایند. جدا از فروش آن، می خواهم فیلم دیده شود. موضوع پنهانی کاری، بسیار در جامعه مهم است. این فیلم کمک میکند تا متوجه شویم وقتی قرار است درباره چیزی صحبت کنیم و یا حتی حاضر نیستم بشنویم اتفاقاتی میافتد که قابل جبران نیست. اکران ما در حال حاضر به صورت آزاد است . ادامه آن به کف فروش بستگی دارد.
-----------------
گفتگو: بیتا موسوی و آروین موذن زاده
کد خبر 1212601
نظر شما