دكتر محمد علوي مقدم - نويسنده و پژوهشگر و استاد ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، گفت : واقعيت اين است كه نسل امــروز مي خواهد پخته خواري كند و آنچه را كه سهل و ساده است ، مورد استفاده قرار بدهد.
اين نويسنده و پژوهشگر تصريح كرد : متاسفانه جوانان ما در وادي فرهنگ و ادب ، دقيقا به دنبال لقمه اي جويده شده مي گردند تا هضم آن هم ساده باشد ، در واقع اين نسل سواد كافي ندارد تا كليله و دمنه را به درستي بفهمد يا مفاهيم كتاب مرزبان نامه سعد الدين وراميني را درك كند ، از سويي ديگر سبك هاي ادبي نيز پيوسته در تغيير و تحول و دگرگوني هستند ، مثلا نثرقرن چهارم با نثر قرن ششم و هفتم متفاوت است.
گسترش كمي دانشگاه ها سبب شده كه عده اي فوق ليسانس و دكترا بگيرند و درحوزه ي ادبيات به تدريس بپردازند ، خود اينها ذات نايافته ازهستي بخشند ، درنتيجه چندان نمي توانند فايده رسان باشند
|
نام گوينده : دكتر محمد علوي مقدم |
دكترعلوي مقدم كه سال گذشته ازسوي صدا و سيما به عنوان چهره ماندگار ادبيات معرفي و تقدير شد ، خاطرنشان ساخت : نثر قرن ششم و هفتم ، نثري فني و متكلف است ، به خاطر همان عدم دانش لازم و قطع ارتباط با ادب كهن ، از حوزه ي درك نسل هاي جديد خارج است ، اما نثر امروزي ها كه خيلي هم به زبان محاوره نزديك است ، در كام نسل جديد ، درست مانند لقمه اي آماده است كه حتي نيازمند مقداري چكش كاري نيز هست!
اين استاد ادبيات تصريح كرد : اين درحالي است كه در نثر و ادب گذشته ، مجموعه اي از معارف و علوم نهفته است ، به همين دليل از ادبيات گذشته ايران ، بوي عرفان به مشام مي رسد ، همين " قابوسنامه " كه 44 باب دارد ، در آداب تمام موضوعات با مخاطب خود به صراحت و بلاغت سخن گفته است ... حتي درباب دوستيابي ، ازدواج و شراب خوردن هم نكته دارد .
علوي مقدم اظهار داشت : دليل ديگر انقطاع فرهنگي و ادبي نسل امروز با گذشته پرشكوه ايران ، كمبود حوصله است ، البته اين كم حوصلگي ، گاه به خود ما هم تسري مي يابد.
چهره ماندگار ادبيات در بخش ديگري از گفت و گوي خود با مهر گفت : گسترش كمي دانشگاه ها سبب شده كه عده اي فوق ليسانس و دكترا بگيرند و اكنون در حوزه ي ادبيات به تدريس بپردازند ، خود اينها ذات نايافته از هستي بخشند ، در نتيجه چندان نمي توانند فايده رسان باشند ، و صد البته مصيبت بزرگ تربراي ادبيات كلاسيك ، اين است كه نسل پيشين ادبيات ( همين تعداد محدود كه هستند ) منقرض شود.
مسعود خيــام : سالهاست براي " ادبيات كهن " تره هم خرد نمي كنند ! / بيش از 50 بار به صدا و سيما نامه نوشته ام
|
مسعود خيام - شاعر و محقق ادبيات ، گفت : " ادبيات " ما متاسفانه حتي در حاشيه هم نيست ! چرخ بيست و هفتم درشكه است ، سالهاست هيچ كس براي ادبيات كهن ما تره هم خرد نمي كند ، به جز عده اي كه از نسل گذشته باقي مانده اند و از جوهره و غناي اين ادبيات آگاهي دارند و با تمام وجود به آن عشق مي ورزند... |
اين شاعر و محقق ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، با بيان اين مطلب افزود : دلايل مختلفي براي به انزوا رفتن ادبيات اصيل و كهن و ايجاد فاصله بين آن و نسل هاي جديد وجود دارد كه ريشه مند از اتفاقات مختلف اجتماعي ، اقتصادي و حتي سياسي است . مسعود خيام تصريح كرد : وقتي باد تند و هلاك كننده اي وزيدن مي گيرد ، خار و خاشاك و هر آنچه كه بر سرراه آن وجود دارد ، بي ترديد از ميان برداشته مي شود ، انساني كه در برابر اين توفان قرار گرفته ، هيچ راهي براي ماندن ندارد ، مگر آنكه خود را به تنه ي درختي كهنسال ، قدرتمند و با قدمت نزديك كند ، در اين صورت مي تواند بحران را از سر بگذراند .
درچنين شرايطي آيا مي توان از سلامت زبان فارسي در كشورحرف زد و اميدوار بود كه نسل هاي جديد ، جايگاه مواريث كهن ادبي را درك كنند؟ |
نام گوينده : مسعود خيـــــام | اين شاعر و محقق ادبيات خاطر نشان ساخت : اتفاقا در جامعه ي فعلي ما كه از بحران ها ، مشكلات و معضلات فراواني رنج مي برد ، بهتر است كه نسل جديد به متون كهن ، اصيل و حكمت بخش ادبيات كلاسيك گذشته رجوع كند ، آموزه ها و نكته هاي حكيمانه و انسانگرايانه اي دراين ادبيات وجود دارد كه مي تواند ياريگر ما باشد. خيام اظهار داشت : اين كه چگونه بين ادبيات اصيل و قدمت دار گذشته و نسل هاي جديد ، فاصله و شكاف اتفاق افتاده ، مطلبي قابل بررسي و بحث است ، مثلا همين صدا و سيما ، بارها و بارها اصطلاحات زبان فارسي را غلط و نا به جا به كار گرفت ، از نظر دستور زبان فارسي ، رعايت آرايه هاي ادبي و ... اين رسانه ي ملي به كرات دچار اشتباه شده است . اين شاعر اظهار داشت : بنا به وظيفه اي كه در حد يك فارسي زبان دارم ، بيش از 50 بار به صدا و سيما نامه نوشته ام و چند بار هم تماس تلفني گرفته ام و برخي موارد را تذكر داده ام ، اما متاسفانه صدايم به جايي نرسيده است ، در چنين شرايطي آيا مي توان از سلامت زبان فارسي در كشور حرف زد و اميدوار بود كه نسل هاي جديد ، جايگاه مواريث كهن ادبي را درك كنند؟ وي افزود : در دنياي امروز ، زبان و ادبيات فارسي ما جزء بالاترين دستاوردهاي انديشگي و فكري بشري است و بسيار مي تواند در زندگي ما موثر واقع شود ، چرا نمي خواهيم قبول كنيم كه فرنگي ها همين ادبيات ما را سرمه كرده و به چشم خود مي كشند ؟ ببينيد با رباعيات خيام و شعرهاي مولوي و حافظ چكار كرده اند؟ اما خود ما از اين مواريث عظيم غافل هستيم!
كاظم جيرودي : متون وارداتي و ترجمه اي ، فرزندان ما را از ادبيات ريشه دار فارسي دور كرد / جهان ، بزرگان ادب ما را به رسميت شناخت
|
كاظم جيرودي - شاعر ، گفت : رونقي كه درسالهاي گذشته متوجه ادبيات ما بود ، به برداري دقيق و هوشمندانه از ادبيات كلاسيك وابستگي داشت ، در حالي كه اين سالها متاسفانه متون كهن ادبي از كتابهاي درسي دانش آموزان نيز حذف شده است! |
اين شاعر در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، با بيان اين مطلب افزود : در قديم الايام ، آثار بزرگان و مفاخري مانند حافظ و سعدي و فردوسي و ... بيش از امروز ، در دسترس عموم مردم بود ، اما در سالهاي اخير ، پيشرفت علم و رسانه باعث شد كه متون كهن ادب ما قدري به غربت برود و از يادها فراموش گردد. كاظم جيرودي كه مجموعه شعري از شعرهاي ديني و آئيني خود را زير چاپ دارد ، تصريح كرد : از سويي ديگر ظهور سرسام آور متون ترجمه اي و وارداتي ، فرزندان ما را بي رحمانه از ادبيات خودمان دور ساخت ، در عين اين كه مخالفتي با آثاري مانند " هري پاتر " و ... ندارم ، اما معتقد نيستم كه اين گونه آثار ، جايگزين آثار ملي خودمان شود. اين شاعر اظهار داشت : اگر بخواهيم منصفانه به موضوع نگاه كنيم ، در مي يابيم كه واقعا هيچ كار موثري براي ادبيات كهن و متون قديمي ادبيات ما صورت نگرفته است ، مسلما بايد كسي يا كساني پيدا شوند و با طراحي ، قالب و تصويرگري جذاب تر ، متون كهن ادبيات فارسي را به نسل هاي جديد منتقل كنند . جيرودي تصريح كرد : اگر مي بينيم كه امروزه ، هنوز بزرگاني مانند حافظ و سعدي و مولوي و ديگر مفاخر ما مي درخشند ، به دليل عظمت آثارشان است ، جهان امروز بزرگان ادب ما را به رسميت شناخته و روي آثار آنها كار جدي مي كند ، وگرنه معلوم نبود كه چه پيش مي آيد! اين شاعر ياد آور شد : من اساسا معتقد به اين نكته هستم كه توام با پيشرفت رسانه در كشور ، به ادبيات كلاسيك و ريشه دار ما توجه جدي نشد كه ضربه هاي شديد آن در سالهاي بعد خود را نشان خواهد داد.
حميد كرمي : كشتي توفان زده ادبيات امروز بي ناخداست / حتي به دانش آموختگان ادبيات در سطوح دانشگاهي نيز اميدي نيست !
حميد كرمي - شاعر و منتقد ادبيات ، گفت : واقعيت اين است كه كشتي توفان زده ادبيات امروز ، ناخدايي ندارد ، فاجعه به قدري بزرگ است كه حتي توسل به ادبيات كهن و بزرگان ادب نيز نمي تواند در اين زمينه موثر واقع گردد. اين شاعر و منتقد ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، با بيان اين مطلب افزود : به راستي بايد از خودمان بپرسيم كه نسل امروز چرا قادر نيست بزرگاني مانند بديع الزمان فروزانفر را پرورش بدهد ؟ حميد كــــــرمي تصريح كرد : جدايي از ادبيات كهن ايران به دليل عدم درك افراد از اين ادبيات است ، به كرات ، افرادي را ديده ام كه راجع به اشعار حافظ و سعدي و ... به اظهار نظر مي پردازند ، اما متاسفانه خود آنها اشعار اين بزرگان را با تامل نخوانده اند ! چنين افرادي به طور قطع قادر نيستند ديگران را نيز به حوزه ي ادبيات و تفكر راهنمايي كنند. شاعر " بر شانه هاي كوهستان " ياد آور شد : در اين كه همه ما دغدغه اين را داريم كه متون كهن ادبيات فارسي به نسل هاي جديد راه يابد ، هيچ ترديدي نيست ، اما بايد ديد با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده ، اين ادبيات تا چه اندازه مي تواند با نسل هاي جديد نسبت پيدا كند ؟ متاسفانه گسست آنقدر زياد و شديد است كه ادبيات ما را به بي هويتي نزديك كرده است. وي گفت : حتي به دانش آموختگان ادبيات در سطوح دانشگاهي نيز اميد چنداني نيست ، وقتي تز دكتراي اين افراد را كساني امثال ما مي نويسند ، چگونه مي توان اميد داشت كه اين فرد بتواند در حوزه ي خود موثر و مفيد واقع شود ؟
غزل تاجبخش : زمان " صادق هدايت " هم ادبيات ما به غرب گرايش داشت / ادبيات خودمان در " غربت " به سر مي برد
|
غزل تاجبخش - شاعر ، گفت : نسل جديد ادبيات مي خواهــد با تكيه بر داده هاي رسانه هاي غرب حركت كند ، حتي زمان " صادق هدايت " هم اين گرايش در ادبيات ما مشهود بود... |
اين شاعر و مدير انجمن ادبي " غــــزل " در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، با بيان اين مطلب افزود : آنچه رسانه هاي غرب در حوزه ي ادبيات تبليغ مي كنند ، نسبتي با سرزمين ما ندارد ، اما جاذبه برانگيز است ، كساني هم كه به دنبال اين داده ها هستند ، مي خواهند تكيه گاهي براي افكار خود پيدا كنند. غزل تاجبخش تصريح كرد : البته اين دنباله روي از نظر من هيچ منعي ندارد ، چرا كه جويايي نام درذات جوانان نهفته است ، اما اين دنباله روي به آنان فرصت نمي دهد كه به ادبيات خودمان و فرهنگ كهن اين سرزمين بپردازند ، از سويي ديگر با غم " نان " هم دست به گريبان مي شوند ، درچنين شرايطي طبيعي است كه احساس مي كنيم ادبيات خودمان در " غربت " به سر مي برد. مدير انجمن ادبي غزل خاطرنشان ساخت : در حال حاضر ، افراد ديگري هم هستند كه مشتاقانه ادبيات كهن ما را دنبال مي كنند و عاشقانه در مفاهيم و حال و هواي آن سير مي كنند ، البته اين عشق و علاقه ، به آن معنا نيست كه صرفا به ادبيات كهن بپردازند و از ساير زمينه ها به ويژه نوآوري و ادبيات معاصر غافل شوند. وي با تاكيد بر اين كه ادبيات كلاسيك و گذشته ايران ، هنوز كارآمد و قابل مراجعه است ، ياد آور شد : با وجود استادان دانشگاه و اديباني مانند دكتر جلال الدين كزازي ، محمد رضا شفيعي كدكني و ... مي توان اميدوار بود كه ارتباط نسل هاي جديد با ادبيات گرانسنگ كهن ايران ، همچنان محفوظ بماند و عزت و قداست اين ادبيات ، حفظ گردد ، در عين اينكه هيچ منعي براي نوجويي و پيشرفت درادبيات ايران وجود ندارد. غزل تاجبخش گفت : متاسفانه جوانان و نسل جديد ادبيات ، گاه در تشخيص هاي خود ، دچار اشتباه و توهم مي شوند ، به طوري كه در افكار آنها فاصله ايجاد مي شود كه البته بايد اقتضاي سن و كمبود تجربه آنها را همواره در قضاوت ها مد نظر داشت.
دكتر حسن ذوالفقاري : زيربناي ادبيات معاصر ، ادب كهن ماست / حتي شعر " اخوان ثالث " هم از ادبيات گذشته وام گرفته است
|
دكتر حسن ذوالفقاري - نويسنده و مولف كتاب هاي درسي گفت : طبيعي است كه نسل امروز بايد با ادبيات معاصر خود آشنا شوند ، اما در حال حاضر دوسوم از كتاب هاي درسي را به ادبيات كهن اختصاص داده ايم. |
اين نويسنده و كارشناس فرهنگي كه عضو شوراي تاليف كتاب هاي درسي سازمان پژوهش و برنامه ريزي وزارت آموزش و پرورش است ، در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، با بيان اين مطلب افزود : نبايد اين نكته را از نظر دور نگاه داشت كه زيرساخت و زيربناي ادبيات معاصر ، ادبيات كهن ماست و كسي كه به اين اصل ، آگاهي نداشته باشد ، صلاحيت اظهار نظر درباره ي ادبيات را ندارد. دكتر حسن ذوالفقاري تصريح كرد : در ادبيات كهن ايران ، نوآوري هايي وجود دارد ، اگر ما مفهوم نو بودن و كهنگي را در صورت ، قالب و فرم ندانيم ، طبعا در ادبيات گذشته ما هم حرف هاي نو وجود داشته و قدماي ادب ما نيزهميشه به دنبال سخن نو و تازه بوده اند . اين نويسنده و مولف كتابهاي درسي خاطرنشان ساخت : علت امتياز شاعران ممتازي مانند حافظ به ديگران ، نوجويي و نوگرايي حافظ است ، نوآوري اين شاعر در پرداخت مسائل و بياني ديگر از موضوعات ، شعر او را نسبت به ديگراني كه ممكن است هم عصر با او باشند ، متمايز و برجسته كرد ، در دوره ي جديد هم نوپردازان شاخصي مانند ايرج ميرزا و ملك الشعراي بهار داريم ، با اين كه نامبردگان هيچگاه از قالب هاي شعر سنتي فاصله نگرفتند ، اما نوگرايي را در بيان جدي گرفتند نه در فرم و قالب ، اين واقعيت ، بايد در روزگار ما هم جدي گرفته شود كه نوگرايي دربيان ، مهم تر از فرم و قالب شعري است. دكتر حسن ذوالقاري با تاكيد بر اين كه ملاك خواننده شعر در خواندن شعر ، ادبيت اثر است ، گفت : براي خواننده شعر خوب ، فرم و قالب مهم نيست ، ممكن است يك قصيده بلند امروزي به اندازه صد شعر سپيد اثر گذار و كارآمد باشد و يا شعري سپيد از يك قصيده هم جلوه بيشتري پيدا كند.
خيلي ازشعرهاي " نيما " را كه مي خوانيم ، با وجودي كه اين شاعر در اوج و قله شعر نو قرار دارد ، حس و حال لازم و قابل انتظار به خواننده دست نمي دهد ، بنابراين كسي كه مي خواهد وارد حوزه ي ادبيات امروز شود ، بايد جاي پاي محكمي در ادبيات گذشته براي خودش كسب كند
|
نام گوينده : دكتر حسن ذوالفقاري | وي خاطرنشان ساخت : كارآمدي ، فراگير بودن و پرداختن به جنبه هاي انساني در يك شعر ، بسيار مهم تر از موضوع فرم و قالب است ، در اين صورت ديگر بحث نوبودن يا كهنگي مطرح نيست. دكترذوالفقاري خاطرنشان ساخت : خيلي ازشعرهاي " نيما " را كه مي خوانيم ، با وجودي كه اين شاعر در اوج و قله شعر نو قرار دارد ، حس و حال لازم و قابل انتظاربه خواننده دست نمي دهد ، بنابراين كسي كه مي خواهد وارد حوزه ي ادبيات امروز شود ، بايد جاي پاي محكمي در ادبيات گذشته براي خودش كسب كند ، اگر اخوان ثالث هم به عنوان شاعري نوپرداز و چيره دست در عرصه ي شعر نو مطرح است ، به اين دليل نيست كه اين شاعر ، شعر نو گفته است يا پيرو نيما بوده است ، بلكه به دليل تامل و تعمق او در شعر گذشته و آثار قدماي ادبيات ماست و شعرش با تمام وجود ، وامدار سنت هاي خراساني است ، ويژگي باستان گرايي شعر او هم به همان فرهنگ و ادبيات خراسان بزرگ برمي گردد. وي گفت : ادبيات كهن و ادبيات معاصر درتقابل با يكديگر نيستند ، بلكه در راستاي هم قرار دارند ، آنچه مهم است ، نقاد بودن مردم است ، چرا كه قدرت نقد و تشخيص خوانندگان هرچقدر بالاتر باشد ، به نفع ادبيات است .
محمود گلابدره اي : نبايد كسي در متون كهن ادبي دست ببرد / آموزش تكنيك هاي زباني ، تنها از راه خواندن همين متون ميسر مي شود
|
محمود گلابدره اي - رمان نويس ، گفت : ممكن است بررسي و مطالعه ي متون كهن ادبيات فارسي به ظاهر سودي براي نسل امروز نداشته باشد ، اما حتما بايد با تامل خوانده شود. |
اين رمان نويس در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، با بيان اين مطلب افـــزود : نسل جديد ادبيات ، شايد نتواند مسائل جديدي را در متون كهن ادبيات فارسي پيدا كند ، در اين نكته بحثي نيست ، اما نبايد غافل بود كه " نثر " نسل جديد ادبيات با خواندن متون كهن ، قوت و استحكام پيدا مي كند ، به اعتقاد من آموزش تكنيك هاي زباني در هنر داستان نويسي ، تنها از راه خواندن متون كهن ادبي ميسر و امكان پذير مي شود. محمود گلابدره اي كه چندي قبل ، كتاب " منير " را منتشر كرد و در حال حاضر ، يك رمان زير چاپ دارد ، تصريح كرد : ادبيات كهن ما هنوز كارآمد و تاثيرگذار است ، اما بالاترين سود اين كار ( مرور متون كهن ادبي ) ، يادگيري كامل زبان فارسي است. اين رمان نويس ياد آور شد : اگر قرار باشد كه عده اي متون كهن ادبيات ما را با ويرايش و شكل و شمايل جديدي ارائه كنند ، ديگر نمي توان از آن آثار، به عنوان " متون كهن " نام برد ، نبايد در اين آثار كسي دست ببرد.
محمد علي سپانلو : بدون شناخت ادب كهن ، ادبيات معاصر قابل درك نيست / برخي از آنسوي بام سقوط كرده اند!
|
محمد علي سپانلو - شاعر و مترجم ادبيات گفت : ادبيات كهن ما براي نسل هاي جديد ، حتما كارآمد است ، اصولا بدون شناخت ادبيات كهن ايران ، ادبيات معاصر را غير قابل درك و نقد مي دانم. |
اين شاعر و مترجم ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، با بيان اين مطلب افزود : ادبيات كهن ايران ، داراي دو بخش عمده است ، بخش اول آن براي افزايش دانش ادبي و عمومي بايد خوانده شود و بخش ديگر آن نيزبراي كسب لذت مورد استفاده قرار مي گيرد. سردبير ماهنامه فرهنگي ، هنري جشن كتاب تصريح كرد : قطعا ما مي توانيم با متون كهن ادبي ، برخوردهاي جديدي كنيم ، اما بايد به طور تخصصي با اين ادبيات آشنا شويم . طبيعي است كه برخي از قصائد انوري لذت چنداني نمي برند ، اما اگر قرار باشد كه به صورت تخصصي وارد حوزه ي ادبيات شوند ، بايد به آثاري از اين دست هم توجه كنند. محمد علي سپانلو با اشاره به انتقاد عده اي از صاحبنظران ادبي در خصوص غربت ادبيات كهن در ايران ، خاطرنشان ساخت : زماني ، دعوا بر سر اين بود كه چرا ادبيات و شعر جديد ، راهي به دانشگاه ندارد ، اكنون كه اين اتفاق افتاده ، عده اي گلايه مندند كه چرا ادبيات كهن ناديده گرفته مي شود ، انگار برخي از آنسوي بام سقوط كرده اند! | | | | | |
نظر شما