دکتر چارلز تالیافرو استاد کالج سنت اولاف مینهسوتای امریکا در مورد این موضوع که روشهای پدیدارشناختی، هرمنوتیک، سازهانگاری و غیر سازهانگاری در نگارش مطرح هستند و بر این اساس شما کدام روش را در تحقیق به کار میبرید به خبرنگار مهر گفت: من عمدتاً در سنت تحلیلی پرورش یافتم و تربیت شدهام. ویژگی روش شناسی تحلیلی مبتنی بر شفاف سازی مفهومی است.
وی در ادامه افزود: فیلسوفان تحلیلی از جمله جرج ادوارد مور و برتراند راسل در اوایل و اواسط قرن بیستم و بعد از آن به دنبال این بودند که معنا و ماهیت اصطلاحات و استدلالها را شفاف و مشخص سازند.
وی یادآور شد: بر این اساس یک فیلسوف تحلیلی دین تمرکز خود را بر روی معانی صفات خدا میگذارد. برای مثال او صفاتی چون لایتناهی بودن، قدرت تام و مطلق (توانا بودن) و دارای علم لایتناهی و نظایر اینها را مورد بررسی قرار میدهد.
مؤلف "راهنمایی مقدماتی بر زیبایی شناسی" گفت: در اخلاق نیز یک فیلسوف اخلاق تحلیلی ممکن است موضوعاتی چون وظایف و حقوق، فضیلت و گناه را مورد بررسی قرار میدهد.
تالیافرو در ادامه با اشاره به اینکه در تحقیقات و تدریس خود خیلی از سنت تحلیلی پیروی نمیکند و محدود به این روش نیست، گفت: من از روش پدیدارشناسی نیز بهره میبرم. بر این اساس به تجربه و به ویژه آگاهی اول شخص توجه میکنم.
وی تصریح کرد: به طور کلی به نظر میرسد رهیافت پدیدارشناسی به آگاهی و ماهیت انسان، دارای اهمیت بنیادی و اساسی است و استدلالی را به دست میدهد که بر اساس آن میتوان میان آنچه رفتارگرایان از زندگی انسان بیان میکنند سردرگم نماند.
مؤلف "راهنمای آکسفورد درباره الهیات" تأکید کرد: همچنین نباید فراموش کرد که فیلسوفانی که بر اساس سنتها و روشهای مورد اشاره شما تفکر میکنند کم اهمیت هستند.
وی یادآور شد: به طور کلی اگر موضوعات و مسائل فلسفی از جمله وجود، ماهیت و چیستی آزادی به عنوان دغدغه تحقیق در آیند باید از روش تحلیلی استفاده کرد. استفاده از این روش باعث شفاف شدن موضوع میشود.
وی افزود: استفاده از روش تحلیلی به این علت است که موضوع مورد تحقیق تا آنجا که ممکن است تصریح شود و چارچوبهای مفهومی آن واضح و شفاف شوند.
استاد پیشین دانشگاه آکسفورد در پایان تصریح کرد: ولی این به معنای آن نیست که از سایر روشهای تحقیق بی نیاز هستیم. برای غنای موضوع تحقیق در کنار روش تحلیلی میتوان از روشهای پدیدارشناسی، هرمنوتیک و نظایر آن بهره گرفت.
نظر شما