دکتر سید محمد ثقفی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد فلسفه اخلاق و نقش آن در سامانمند کردن زندگی روزمره ااظهار داشت: فلسفه اخلاق یکی از شاخههای فلسفی است که رفتارهای انسانی را مورد بحث قرار میدهد. اینکه چه چیز خوب و چه چیز بد است، بنوعی در پاسخ به خوب و بد زندگی و سعادت انسان شکل گرفته که این به جهان بینی انسانها برمیگردد. درطول تاریخ هریک از جهان بینیهای اسلامی، مسیحی و یونان باستان و دنیای امروز پاسخهای خود را از نوع زندگی در فلسفه اخلاق داشتهاند.
استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: برای مثال افلاطون سعادت را در رابطه با آگاهی میبیند. فلسفه اخلاق افلاطون درواقع همان مُثل افلاطونی است. ارسطو نیز حدوسط و اعتدال را سعادت معرفی میکند و درچهار اصل عفت، عدالت، شجاعت و علم و دانش، عدالت را محور اصلی معرفی میکند.
ثقفی تأکید کرد: در اسلام هم بر اعتدال تأکید شده و اصل استقامت و کرامت ذاتی و تقوا و پرهیزکاری و اصل هجرت اینکه آدمی باید مدام در تلاش و کوشش باشد از مباحث مهم فلسفه اخلاق اسلامی است. فلسفه اخلاق در مسیحیت هم مبتنی بر رحمت و گذشت است.
وی افزود: در دوره بعد از رنسانس فلسفه اخلاق کانت هم مبتنی بر احساس مسئولیت و مکلف بودن انسان است یعنی انسان وظیفه خود را در قبال دیگران و امور مختلف انجام میدهد این امر اخلاقی است. البته در اسلام به نیت خیلی اهمیت میدهند ولی در فلسفههای جدید به اثر و نتیجه کار بها میدهند.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه دین در مورد ارتباط فرااخلاق و زندگی عادی نیز گفت: تحلیل مفاهیم اخلاقی فرااخلاق است و معیار این مفاهیم از جمله خوب و بد و زشتی در اسلام برمبنای عقلانیت است. اصل مهم صداقت و نبود دروغ یک اصل عقلانی است و هر روشی که عقلانی باشد پسندیده و اخلاقی محسوب می شود.
ثقفی در مورد رشد تفکر منسجم و فلسفی اخلاق اظهارداشت: متأسفانه در تمدن اسلامی با اینکه در قرآن کریم و روایات و احادیث براصول اخلاقی و رعایت آن تأکید بسیاری آمده است، علم اخلاق رشد نکرد. چراکه فلسفه اخلاق بصورت مدون و منظم آن از یونان وارد تمدن اسلامی شد .
نظر شما