دکتر مایکل آلن گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه دوک آمریکا درگفتگو با خبرنگار مهر در مورد اینکه کدام یک از حوزههای اخلاق اعم از فرااخلاق، هنجاری، توصیفی و عملی ارتباط نزدیکتری با زندگی روزمره دارند گفت: اخلاق از بسیاری جهات انعکاسی از سنتها، رسوم و هنجارهای اجتماعی به شمار میرود.
وی تصریح کرد: ما انسانها به طور عام در چنین چارچوبهای هنجاری زندگی میکنیم. فرااخلاق زمانی برای ما مهم میشود که این هنجارها را مورد پرسش قرار دهیم و چیستی این نرمها و هنجارها برای ما مورد پرسش قرار گیرند و دغدغه ما شوند.
مؤلف "نیهلیسم بعد از نیچه" یادآور شد: این مسأله زمانی رخ میدهد که مردم با هنجارهای گوناگون و متفاوتی مواجه شوند. برای نمونه وقتی توسعه اقتصادی منجر به برخی تناقضات و کژکارکردیها میشود (مثلاً نرخ بالای بیکاری) و یا وقتی تناقضی میان وظایف ما در قبال برخی نهادها پیش آید این پرسشهای بنیادی مطرح میشوند.
وی تصریح کرد: در مورد تناقض میان وظایف ما با نهادها و سازمانها میتوان به تناقض میان وظایف ما در قبال نهادهای خانواده و کشور محل سکونت اشاره کرد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه دوک در ادامه گفت: در موقع وقوع چنین تناقضاتی به نظر میرسد که رهنمودهای ناخودآگاه سنتها و رسوم و یا اخلاق ( در یک تفسیر موسع) نیز کفایت نمیکنند.
برنده جایزه "لئو اشتراس" انجمن فلسفه آمریکا در ادامه تصریح کرد: در هنگامه بروز و ظهور چنین تناقضاتی باید چارچوبی وسیعتر و گستردهتری در مقایسه با سنتها و اخلاقیات ترسیم شود تا بتواند راهحلی برای این مشکلات و تناقضات ارائه دهد.
وی یادآور شد: در هنگامه چنین آشوب و اضطرابی است که فرااخلاق یاری میرساند و به عنوان موضوعی اساسی و محوری مطرح میشود.
مؤلف "بنیان تاریخ" در پایان تأکید کرد: افراد و جوامعی که از قبل و با حزم و دوراندیشی به این پرسشها جواب دهند و این پرسشها را مورد بررسی جدی قرار دهند طوفانهای ناشی از این تناقضات را با موفقیت پشت سر خواهند گذاشت.
نظر شما