به گزارش خبرگزاری مهر، با حرکت دو ناو آمریکایی به سوی آبهای لیبی و تصمیم به محاصره این کشور از سوی نیروهای به اصطلاح بین المللی، کارشناسان امور بین الملل بدون اختیار به یاد روند تحولاتی که پیش از حمله به عراق در سال 2003 انجام شد، می افتند.
در آن سال عراق به دلیل داشتن سلاح های کشتار جمعی محکوم شد و پس از آن گامهای حمله به عراق برداشته شد و آمریکا بدون کسب مجوز از شورای امنیت، اما با همراهی متحدان خود از جمله انگلیس فرمان یورش به عراق را به نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا صادر کرد.
و اما اکنون درباره لیبی نیز وضعیت به همان گونه پیش می رود. لیبی از تاریخ 17 فوریه یعنی دو هفته قبل با خیزش مردم علیه دیکتاتوری قذافی روبرو شده و در این میان شورای امنیت چند روز قبل قطعنامه ای را علیه اقدامات وحشیانه قذافی صادر کرد و پس از آمریکا و چند کشور اروپایی از تحریم این کشور و تصمیم به محاصره آن خبر دادند و آمریکا دو ناو خود را به شمال آفریقا روان کرد.
در روزهای اخیر مقامات آمریکایی سخنانی را در مورد لیبی ایراد کرده اند که از آنها بوی جنگ استشمام می شود |
در این میان "هیلاری کلینتون" وزیر امور خارجه آمریکا در سخنانی درباره آغاز جنگ داخلی در لیبی هشدار داد و به طور ضمنی به روی میز بودن گزینه حمله به این کشور آفریقایی نیز اشاره کرد.
شباهتهای عراق و لیبی
عراق پیش از حمله آمریکا وضعیت چندان مناسبی نداشت. این کشور دو جنگ تمام عیار (جنگ تحمیلی هشت ساله عیله ایران و حمله به کویت) را پشت سرگذاشته بود و به دلیل مخالفت با سیاستهای آمریکا مورد غضب غرب قرار گرفته بود تا جایی که در فهرست کشورهای محور شرارت قرار گرفته و متهم به داشتن سلاح های کشتار جمعی شد.
و اما لیبی نیز این روزها وضعیت مشابهی را تجربه می کند. اکنون رژیم حاکم بر این کشور محکوم به نقض حقوق بشر شده و شورای امنیت نیز سرکوب مردم توسط نیروهای وفادار به قذافی را محکوم کرده است.
اما نکته مهم در این باره آن است که عراق و لیبی هر دو از موقعیتی استراتژیک برخوردار بوده و دارای ذخایر غنی انرژی هستند و تسلط بر آنها می تواند مشکلات بسیاری از اشغالگران را حل کند و آمریکا که به دنبال تثبیت قدرت هژمونیک خود است نیز با در نظر گرفتن این نکته دست روی لیبی گذاشته است.
جنگ روانی و ترساندن از جنگ
در روزهای اخیر مقامات آمریکایی سخنانی را درباره لیبی ایراد کرده اند که از آنها بوی جنگ استشمام می شود. برای مثال هیلاری کلینتون در جلسه علنی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان گفت که سراسر منطقه خاورمیانه در حال تغییر است و در این مقطع واکنش محکم و استراتژیک آمریکا ضرورت دارد.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا نیز خبر اعزام دو کشتی جنگی از جمله ناو کیئرسارج به دریای مدیترانه را تایید کرده است.
دولت آمریکا می گوید در برابر لیبی هیچ گزینه ای را کنار نگذاشته است . شماری از نمایندگان محافظه کار نیز در کنگره خواهان ایجاد منطقه ممنوعه پروازی بر فراز آسمان لیبی شده اند، اما کاخ سفید تاکنون با این اقدام موافقت نکرده است.
و دریاسالار مایکل مولن، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا سه شنبه گفت : "تمایل برای درک جزئیات این گزینه رو به افزایش است."
با این اوصاف به نظر می رسد که آمریکا یک جنگ رسانه ای و تبلیغاتی را برای مهیا کردن ذهن جهانیان برای حمله به لیبی آغاز کرده درست همانند روزهای پیش از آغاز حمله به عراق.
در آن روزها و تا زمان آغاز جنگ 43 میلیون برگ اطلاعیه از آسمان بر سر مردم عراق ریخته شد که در اصل هدف از آن ایجاد جنگ روانی و وحشت انداختن در دل مردم این کشور بود.
با این اوصاف باید پرسید، آمریکا چه زمانی فرمان حمله به لیبی را صادر می کند؟
آیا آمریکا به لیبی حمله می کند؟
وضعیت در لیبی به گونه ای پیش می رود که وضعیت شمال آفریقا حالت جنگی به خود گرفته، دکتر "حسن لاسجردی" از کارشناسان امور بین الملل در این باره می گوید : به نظر من آمریکا نیازی به حمله ندارد و می تواند با محاصره از بیرون و استفاده بردن از آنچه هم اکنون در این کشور می برد به آنچه می خواهد برسد.
لاسجردی در توضیح دیدگاه خود گفت : سیاست آمریکا در مورد کشورهای عربی که هم اکنون درگیر خیزشهای مردمی هستند آن است که هم در این کشورها باشد و هم نباشد یعنی آمریکا به دنبال آن است تا با استفاده شرایط موجود در این کشورها رهبرانی را که روزی متحدان واشنگتن بودند، کنار گذاشته، اما همچنان در این کشورها حضور داشته باشد .
وی در ادامه وضعیت لیبی را متفاوت تر از کشورهایی چون مصر دانست و افزود: در مورد مصر آمریکا به دنبال دموکراسی هدایت شده است. یعنی در ابتدا پس از آنکه از سقوط مبارک مطمئن شد همصدا با مردم مصر خواهان کنار رفتن مبارک شد و در مرحله بعد یعنی زمان انتخابات و این که چه کسی رئیس جمهور این کشور شود، واشنگتن نقش پررنگ تری را در تحولات مصر ایفا خواهد کرد.
اما در مورد لیبی باید گفت که این کشور جامعه بالغی نیست و بیشتر به یک کشور نیمه مدرن شبیه است از همین رو آمریکا با سایر کشورها و سازمانهای مختلف که همه در حال محکوم کردن قذافی هستند همگام شده تا از غافله عقب نماند.
به گفته لاسجردی، لیبی برای آمریکا ازآن جهت مهم است که اولا این کشوربه جاهایی نفت می دهد که برای آمریکا اهمیت دارند و ثانیا آنکه لیبی به دلایل در اختیار داشتن منابع انرژی یکی از کشورهای مهم در شمال آفریقاست و هدف آمریکا از تمرکز بر روی این کشور آن است که مدیریت انرژی در شمال آفریقا را در اختیار داشته باشد.
بر همین اساس آمریکا در پی آن است تا از یک روند دیپلماتیک قذافی را کنار بگذارد و بعد با حمایت از چهره های مورد نظر خود (دموکراسی هدایت شده) نفوذ خود در این کشور را حفظ کند.
لاسجردی درپایان گفت: به همین دلیل است که می گویم آمریکا نیازی برای حمله به لیبی ندارد چون هم اکنون تمام جامعه جهانی قذافی را محکوم می کنند از همین رو آمریکا از همپیمانان خود خواهد خواست تا در محاصره لیبی شرکت کنند و بعد برای ایجاد منطقه ممنوعه پروازی در لیبی از شورای امنیت کمک خواهد خواست، زیرا در غیر این صورت ممکن است قذافی از کشور خارج شده و برای آنها ایجاد مشکل کند و سرانجام با حمایت از موج اعتراضی در داخل لیبی عرصه را بر قذافی تنگ کنند تا وی مجبور به کناره گیری شود. یعنی با استفاده از برآیند اقدامات خارجی و داخلی قذافی حذف شود، اما منافع آمریکا آسیبی نمی بیند.
دولت آمریکا می گوید در برابر لیبی هیچ گزینه ای را کنار نگذاشته است . شماری از نمایندگان محافظه کار نیز در کنگره خواهان ایجاد منطقه ممنوعه پروازی بر فراز آسمان لیبی شده اند، اما کاخ سفید تاکنون با این اقدام موافقت نکرده است.
و دریاسالار مایکل مولن، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا سه شنبه گفت : "تمایل برای درک جزئیات این گزینه رو به افزایش است."
با این اوصاف به نظر می رسد که آمریکا یک جنگ رسانه ای و تبلیغاتی را برای مهیا کردن ذهن جهانیان برای حمله به لیبی آغاز کرده درست همانند روزهای پیش از آغاز حمله به عراق.
در آن روزها و تا زمان آغاز جنگ 43 میلیون برگ اطلاعیه از آسمان بر سر مردم عراق ریخته شد که در اصل هدف از آن ایجاد جنگ روانی و وحشت انداختن در دل مردم این کشور بود.
با این اوصاف باید پرسید، آمریکا چه زمانی فرمان حمله به لیبی را صادر می کند؟
آیا آمریکا به لیبی حمله می کند؟
وضعیت در لیبی به گونه ای پیش می رود که وضعیت شمال آفریقا حالت جنگی به خود گرفته، دکتر "حسن لاسجردی" از کارشناسان امور بین الملل در این باره می گوید : به نظر من آمریکا نیازی به حمله ندارد و می تواند با محاصره از بیرون و استفاده بردن از آنچه هم اکنون در این کشور می برد به آنچه می خواهد برسد.
لاسجردی در توضیح دیدگاه خود گفت : سیاست آمریکا در مورد کشورهای عربی که هم اکنون درگیر خیزشهای مردمی هستند آن است که هم در این کشورها باشد و هم نباشد یعنی آمریکا به دنبال آن است تا با استفاده شرایط موجود در این کشورها رهبرانی را که روزی متحدان واشنگتن بودند، کنار گذاشته، اما همچنان در این کشورها حضور داشته باشد .
وی در ادامه وضعیت لیبی را متفاوت تر از کشورهایی چون مصر دانست و افزود: در مورد مصر آمریکا به دنبال دموکراسی هدایت شده است. یعنی در ابتدا پس از آنکه از سقوط مبارک مطمئن شد همصدا با مردم مصر خواهان کنار رفتن مبارک شد و در مرحله بعد یعنی زمان انتخابات و این که چه کسی رئیس جمهور این کشور شود، واشنگتن نقش پررنگ تری را در تحولات مصر ایفا خواهد کرد.
اما در مورد لیبی باید گفت که این کشور جامعه بالغی نیست و بیشتر به یک کشور نیمه مدرن شبیه است از همین رو آمریکا با سایر کشورها و سازمانهای مختلف که همه در حال محکوم کردن قذافی هستند همگام شده تا از غافله عقب نماند.
به گفته لاسجردی، لیبی برای آمریکا ازآن جهت مهم است که اولا این کشوربه جاهایی نفت می دهد که برای آمریکا اهمیت دارند و ثانیا آنکه لیبی به دلایل در اختیار داشتن منابع انرژی یکی از کشورهای مهم در شمال آفریقاست و هدف آمریکا از تمرکز بر روی این کشور آن است که مدیریت انرژی در شمال آفریقا را در اختیار داشته باشد.
بر همین اساس آمریکا در پی آن است تا از یک روند دیپلماتیک قذافی را کنار بگذارد و بعد با حمایت از چهره های مورد نظر خود (دموکراسی هدایت شده) نفوذ خود در این کشور را حفظ کند.
لاسجردی درپایان گفت: به همین دلیل است که می گویم آمریکا نیازی برای حمله به لیبی ندارد چون هم اکنون تمام جامعه جهانی قذافی را محکوم می کنند از همین رو آمریکا از همپیمانان خود خواهد خواست تا در محاصره لیبی شرکت کنند و بعد برای ایجاد منطقه ممنوعه پروازی در لیبی از شورای امنیت کمک خواهد خواست، زیرا در غیر این صورت ممکن است قذافی از کشور خارج شده و برای آنها ایجاد مشکل کند و سرانجام با حمایت از موج اعتراضی در داخل لیبی عرصه را بر قذافی تنگ کنند تا وی مجبور به کناره گیری شود. یعنی با استفاده از برآیند اقدامات خارجی و داخلی قذافی حذف شود، اما منافع آمریکا آسیبی نمی بیند.
نظر شما