به گزارش مهر وقتي نظري به عمر چند ساله تئاتر خياباني در خانواده تئاتر ايران مي اندازيم ،دلمان به حال اين كودك باهوش و با استعداد مي سوزد كه چه مظلومانه مجال خود نمايي و بروز آنچه را كه به صورت بالقوه در اختياردارد از دست داده است.
اينگونه از نمايش بر خلاف تئاتر صحنه اي به جاي آنكه تماشاگر را به سوي خود بخواند ، بي پروا ميهمان چشمان منتظر و مشتاق رهگذران درگذر مي شود و نفس خود را در گرماي تابستان و سرمايه زمستان با ايشان گره مي زند . زير چتر پيرمرد گذشته را به تصوير مي كشاند و دست در دست كودك مبهوت ، آينده را به تصور.
درميان شهروندان امروز روز بسيارند كساني كه صداي نقال چهار سو را به ياد مي آورند و نقش پرده هاي رنگين پرده خوان هنوز در خاطرشان مانده ، هنوز هم صداي گرم پهلوان و روايت قصه اي از دل مردم مي تواند حلقه اي را شانه به شانه رهگذران در گوشه اي از يك پارك يا ميدان بسازد و لحظات به ياد ماندني را در اذهان به ياد گار بگذارد.
تمامي اهل تئاتر در گذشته اي كوتاه تولد و رشد گونه اي از تئاتر را شاهد بوده اند كه مي تواند با استفاده از ريشه هاي نمايشي ايران ، شكل و شمايلي ايراني برخورد گيرد.
و مي دانيم بسيارند كساني كه عمر خود را صرف اندوختن دانش اين هنر كرده و مزه خاك صحنه را همراه با طعم گچ در كلاس درس چشيده اند و آنگاه شيريني لبخند تماشاگر تئاتر خياباني را به اختيار برگزيده اند.
با آنكه بارها و بارها از ناپختگي و بي اطلاعي تماشاگر نا آشنا با اين هنر ، رنج ديده اند و زخم سنگ و شيشه را به جان خريده ... با آنكه دستمزدشان با برف امسال بالا رفته و همراه باران سال آينده پايين آمده ... باز هم دغدغه ماندن و بودن را به نبودن توجيه داده اند، ايستاده اند تا شاهد رشد و به بار نشستن درختي باشند كه مدعيان زيادي بر كاشتن بذر وارداتي آن وجود دارد.
و اكنون كه مسئوليت شناخت ، پژوهش ، گرد آوري اطلاعات و اجراي صحيح و اصولي اين گونه نمايشي بر جمع ما واگذار شده عملكرد بانيان فرهنگي و مسئولين فراهم نمودن بستر مناسب بر اجراي تئاتر خياباني را غير كارشناسانه مي خوانيم كه دلايل مختلف و مستندي گواه ادعاي ماست.
اول: عدم برنامه ريزي صحيح كوتاه مدت و بلند مدت بر اجراهاي جشنواره اي و غير جشنواره اي .
دوم : ضعف شديد تكنيكي و هنري نمايشها ، خصوصا در اجراهاي جشنواره اي ( مغاير با ماده 3 بند هفت ، آيين نامه نظارت بر اجراي نمايشها ) .
سوم: نبود تيم 5 نفره هيات بازبيني با شرايط خاص طبق ماده 4 بند 1 و 2 و 3 آيين نامه .
چهارم : عدم مشاور با هنرمندان تئاتر خياباني در رابطه با فرا خوان جشنواره ها و همفكري در اين رابطه طبق ماده 9 بند ج تبصره 2 آيين نامه نظارت .
پنجم : عدم دعوت از حرفه اي هاي تئاتر خياباني براي توليد تئاتر خارج از برنامه فرا خوان جشنواره ، طبق ماده 12 آيين نامه نظارت بر اجراها .
ششم : عدم هماهنگي براي اختصاص محل تمرين گروهها بعد از اعلام نتايج باز خواني طرح ، طبق فراخوان .
هفتم : عدم برنامه ريزي صحيح در نحوه بازبيني آثار و همچنين بازبيني مجدد آثار برگزيده جشنواره هاي استاني و منطقه اي آن هم به صورت فيلم .
توضيح اينكه وقتي نمايشي با صرف هزينه بسيار در مقاطع مختلف مورد داوري قرار مي گيرد چه لزومي بر بازبيني مجدد آنها به صورت تماشاي فيلم وجود دارد؟
هشتم : حضور ثابت و بي تغيير اعضا هيات بازخواني و بازبيني تئاترهاي خياباني .
نهم : با وجود بالاترين آمار تماشاگران در جشنواره هاي مختلف و اجراهاي سطح شهر در ميان گونه هاي مختلف نمايشي ، آنطور كه شايسته و بابسته است با هنرمندان و گروههاي تئاتر خياباني برخورد مناسبي صورت نمي گيرد.
و در آخر تاسف از مشاهده جاي خالي بسياري از كارگردانهاي تحصيلكرده كه بعضا پايان نامه دانشگاهي خود را به صورت كاملا علمي در مورد تئاتر خيابان ارايه نموده اند و برخورد غير علمي و غير كارشناسانه مسئوليتي كه اجراي هر نمايش را در فضاي باز تئاتر خياباني مي خوانند - ميل و رغبت توليد را از ايشان گرفته است.
نظر شما