به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه "ایزوستیا"،"یوگنی ساتانوفسکی" دراین مقاله می نویسد: در سالی که تازه شروع شده رژیمهایی عربی که طی دهها سال پایداری خود را حفظ میکردند، مانند خانههای کاغذی فرو میریزند. بحث درباره اینکه چه کسی پشتیبان این انقلابهاست خاتمه نمییابد. طبق معمول نیروهای "پشتپرده جهانی"، اسرائیل، آمریکا، چین، ناتو و عوامل جهانی دیگر را ذکر میکنند. این نظریه توطئه که همیشه رواج داشته است یک اشکال دارد: در هیچ یک از انقلابهای جاری اثری از توطئه مشاهده نمیشود.
ساتانوفسکی می نویسد: اگر توطئه وجود داشت، میشد با کسی به توافق رسید. ولی واقعیت، بدتر از این است زیرا همه علیه همه جبهه گیری میکنند. بزرگترین مسئله وضعیت جاری این است که مکانیزمی که یک بار راهاندازی شد، تا ته کشیدن توان بالقوه مناقشه و نزاع نمیتواند متوقف شود. پشت سر لیبرال ها، نیروهای اسلامگرا وارد صحنه شدهاند. ایران که فعالیت خود را با ترکیه و سوریه هماهنگ میکند، نه تنها از شیعیان بلکه از اسلامگرایان اهل سنت (مانند اخوان مصری) و متحدان آنها در مقابله با اسرائیل، ایالات متحده و رژیمهای عربی (مانند رژیم مبارک در مصر) پشتیبانی میکند.
نه تنها لیبرالهای غربی بلکه اخوان المسلمین، تهران و آنکارا برندگان این روند هستند. اخوان به طور هدفمند خلافت آینده را میسازند. ایران مشغول ساخت ابرقدرت منطقه ای است. ترکیه امپراطوری عثمانی جدید را به وجود میآورد. اتحادیه اروپا و ایالات متحده که حسنی مبارک را از دست دادهاند و الان قذافی را که "بچه بد ولی خودی بود" از دست میدهند، مانور می دهند و ضمن حفظ شعارهای دموکراتیک خود، با رهبران اسلامگرای محلی روابط برقرار میکنند.اسرائیل که امنیت آن تا سطح زیر سطح امنیت قبل از جنگ سال 1967 افتاده است، منتظر تحولات بعدی است.
نظر شما