۱۳ آبان ۱۳۸۳، ۱۳:۰۲

ديباچه ي درد ( 1 )

طلوع عدالت

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : ارادت به خاندان عصمت و طهارت در " شعر پارسي " صاحب پيشينه و ريشه اي انكار ناپذير است كه بخشي از آن در شعر شاعران ديروز و امروز انعكاس عيني يافته است ؛ در حوزه ي شعر ديني و آئيني آثار بيشماري وجود دارد كه شيفتگي به مولي الموحدين ، علي ( ع ) در آنها آشكار است ، شعر معاصر نيز از اين فيض ارجمند بي نصيب نمانده ، قطعه اي در همين زمينه تقديم حضور مي گردد.



علي ، اي ترازوي عدل خدا تو
كه پرداختي عدل را خونبها تو

دميدي در آفاق تـــــاريخ انسان
طلوع عدالت در آئينه ها  تو

بدان گونه آميختي  با عدالت
كه داري به هر حرف آن جاي پا ، تو

پس از تو عدالت ، غريبانه پر زد
چه پرواز دوري ، از امروز تا تو !

عدالت به خون خفت و آماج  كين ها
از آن لحظه ، تا فرصت انتهـــــا  تو

دريغا ... تو پرپر شدي  يا عدالت ؟
شگفتا ... عدالت به خون خفت يا  تو؟

عدالت ، بهايي چنان سهمگين داشت ؟
چه كردند با تو ؟ چه كردند با تو ؟

                                         * علي رضا طبايي
کد خبر 126996

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha