به گزارش خبرگزاری مهر، بیژن میرباقری کارگردان و علیرضا قاسمخان تهیهکننده فیلم سینمایی "طبقه سوم" به دنبال مباحثی که در برنامه زنده "هفت" درباره این فیلم مطرح شده نامهای نوشتهاند و در اختیار خبرگزاری مهر قرار دادند. متن این نامه را میخوانید:
جناب جیرانی! این روزهای آخرِ سال، حراج امری است رایج. فروشندگان، خسته از چانه زنی با مشتریان، آن چنان بر شیشههای مغازههایشان بر چسب حراج به زبان فارسی و غیر فارسی زدهاند که چشم از دیدن آنچه به ارزانی افتاده است، ناتوان است... اما حیرت از حراجِ ادب و انصاف، با هیچ بر چسبی، آنچنان که شما با افتخار پرچمدارش شدهاید، نادیدنی نیست که اگر بود، حداقل پاسخ تماس مدام با همراهتان، امکانپذیر بود. گیرم دقایقی از وقت پر قدرتان، که این روزها پُر شده از یکسونگری و یکسو به قاضی رفتن و یکسو خریدن... و وای بحال مکارهای که خریدار و فروشندهاش یکی باشد.
جناب جیرانی! اینک دوره مکاره شماست. بتازید که دوران شماست، بتازید که نگاه از اطرافیان دزدیدن و خود را به راهی دیگر زدن سکه رایج است...از آن شما باد این مستی از باده بیشوکت و حقیر. کم تاریخ خواندهاید یا اگر خواندهاید عبرت نیاموختید از آنان که هم چون شما زیستهاند. در زمان اکران "طبقه سوم" دیدیم و دیدید که چه شد...
پنج تک سانس بینظم و بی ترتیب در سینماهای متفاوت و ساعاتِ متفاوت.. و برای اولین بار اکران هم زمان چهارده فیلم جدید...آشوبی بود جناب جیرانی که امیدوارم پس از مرتفع شدن مشکلاتِ فیلمهایتان، هنگام نمایش، گرفتار آن نشوید و البته و قاعدتا نباید بشوید....با این وجود کاش فرصتی بود تا با حساب و کتاب ساده برایتان و نویسندگان طنازتان روشن شود که تعداد تماشاگر فیلمِ ما، در قیاس با دوستان دیگر که همزمان میهمان برنامه شما بودند و طبعا از مواهب تبلیغِ بیهزینه سود میبردند، و اکرانشان نیز مرتب و دائمی بود، چقدر بوده است...
با این شاهکار تاریخی اکران، نه فقط فیلم "طبقه سوم" که بسیاری دیگر نیز از خوان نعمت این اکران پُر آشوب، سرشان به سنگ خورد و بازهم خواهد خورد... و "هفت" شما حتی نه به اعتراض، که انتظار گرانی است از شما، حداقل در مقام تحلیل که وظیفه شماست، نگفت و نخواست بگوید و نباید میگفت که چه شد.
نکته دیگر اینکه خانم مهناز افشار بر اساس تواناییهایشان به این فیلم دعوت شدند و خوشبختانه در جشنِ منتقدان، نیز این توانایی دیده شد و قدر دید و نخستین جایزهشان را بعد از پانزده سال بازیگری برای این فیلم دریافت کردند. خوب میدانید در هیچ جایِ جهان، ستارگان دیگر تضمین فروش فیلم نیستند... به خصوص فیلم ما که نه عشوههای رایج دارد و نه شیرین کاری هایِ کلامی که در برنامه یِ شما این هردو سخت خزیده و خوش، جا کرده است...
آقای جیرانی! ما، درسکوت مداممان، همچنان فیلم خواهیم ساخت. بی "هفت" و با "هفت" اما نه با خطوط هفت گانه رایج... با سختی..به دشواری...اما بینیاز از فرمودهها. این چند خط نیز تنها به رسمِ یادگاری برای کسی نوشته شده که اعتبارش چندی است مدیون فرمودههاست و برای اثباتش از هیچ عملی فرو گذار نیست... بد نیست در مقامِ قیاس، نگاهی به برنامه ورزشی همسایهتان بیندازید که دوست و دشمن بر نگاه منصفانهاش مهر تائید میزند. میدانید چرا؟ چون سازنده آن برنامه نه مقامی دارد نه امضایش پای قراردادی است، نه فرمودهایی را نیازمند است.
اعتراضش خریدار دارد. تعریفش اعتبار دارد. به هر کس طعنهای بزند بیفوت وقت به سراغش میرود تا پاسخ بشنود...رندی نمیکند و منتی هم بر دیگران ندارد چرا که وجودش مدیون وجود همان چیزی است که گاه معترض آیینهایش میشود.سرود خوان بیبضاعت ورزشگاههای خالی نیست و همچون شما از نفروختن فیلمی که شرافتش بر بسیاری از آثاری که بیتعارف و صریح، مشغول تبلیغ و تحسینشان هستید، پوشیده نیست، هلهله سر نمیدهد تا آبی گرم شود و دلی به دست آورد...
آقایِ جیرانی! در فرهنگ فراموش شده مظلومِ ایرانی ادب و انصاف، سیره بزرگان آن است و ریشخند و بیانصافی شیوه کممایگان... و شما نیز همچون آمدهگان و رفتگان از سعدی بزرگ بشنوید، نه از چون مایی، که میگوید: ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/ کین ره که تو میروی به ترکستان است. علیرضا قاسم خان/ بیژن میرباقری/ اسفند 89
نظر شما