به گزارش خبرنگار مهر، در سال 1316 (1937) در حفاری مشترکی بین دولت وقت ایران و موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو در تخت جمشید، تعداد قابل توجهی اموال فرهنگی، تاریخی ارزشمند به دست آمد که این اموال بین دولت ایران و آن موسسه به طور مساوی تقسیم شد. الواح هخامنشی به عنوان بخشی از این اموال، سهم دولت ایران شد.
این الواح، گلنوشتههای مربوط به عصر هخامنشی بودند که خطوط میخی و علامتها و تصاویری بر آنها نقش بسته و لازم بود، خطوط میخی این الواح توسط خط شناسان و کارشناسان آمریکایی خوانده شود.
از مجموع این الواح، هشت هزار و 29 لوح سالم و شکسته بود اما خطوط منقوش روی آنها قابل خواندن است. تعداد ده هزار و 800 قطعه شکسته و غیرقابل خواندن هستند که در مجموع به طور تخمینی، بین 15 تا 20 هزار لوح سالم و شکسته وجود دارند که از آن تعداد حدود هفت هزار و 500 تا ده هزار لوح کامل بوده یا بخشی از آن باقی مانده است. همچنین بین 10 تا 12 هزار قطعه شکسته و کوچک وجود دارد.
این الواح به موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به مدت سه سال امانت داده شده تا آن موسسه پژوهشهای گستردهای درباره آنها انجام دهد و پس از مستندسازی و انتشار نتیجه پژوهشهای خود، الواح را به ایران بازپس دهد.
اما وعده این موسسه مبنی بر استرداد همه الواح سالها پس از انقضای مهلت سه سال محقق شد به طوری که در سال 1327 (1948) تعداد 179 لوح به ایران باز پس داده شد و در سال 1350 (1951) نیز تعداد 37 هزار و 74 خرده الواح مسترد شد. پس از آن یکبار دیگر عملیات استرداد، متوقف شد، اما مطالعات آن موسسه درباره الواح در طول سالهای پس از 1350 ادامه داشت، تا اینکه سرانجام در سال 1383 (2004) تعداد 300 لوح دیگر به موزه ملی ایران ارسال شد.
در آوریل سال 2004 بود که گیل استاین، مدیر موسسه خاورشناسی گفته بود: من بازگرداندن این الواح را به عنوان بخشی از یک مشارکت می بینم ما قصد داریم که بقیه الواح را نیز پس از اتمام کارمان بر روی آنها بازگردانیم.
ولی در این میان چند خانواده یهودی با طرح دسیسه ای در آمریکا غرامت کشته شدن تعدادی از اعضای خانواده خود را در یک بمبگذاری در آمریکا از ایران طلب کرده و مدعی شدند که این الواح باید در آمریکا حراج شود اما با صدور حکم توقیف مربوط به اخذ غرامت، عمل استرداد رسما با مشکل مواجه شد.
مؤسسه شرقشناسی به محض صدور حکم توقیف موقت الواح مانع از صدور حکم حراج الواح هخامنشی شد اما دادگاه اعلام کرد که این مؤسسه در موقعیت دفاع از حقوق ایران نیست و دولت ایران خود باید با ثبت دادخواست اعتراض و ورود رسمی به روند قضایی از موضع خود دفاع کند. مدتی بعد ورود رسمی ایران به روند قضایی ضروری احساس شد تا اینکه یک وکیل بومی برای طرح دعوی در نظر گرفته شد اما این کار نتیجه بخش نبود.
در این میان فعالان و دوستداران میراث فرهنگی در داخل و خارج ایران هر کدام به هر نحوی نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و اعلام کردند که مخالف این اقدام آمریکایی ها هستند چرا که الواح هخامنشی به صورت امانی به موسسه شیکاگو داده شده بود.
در سال 1387 نیز بیش از 500 نفر از اساتید دانشگاههای بزرگ دنیا، دانشمندان ایرانشناس و باستان شناس از سراسر جهان نامه اعتراضآمیزی را خطاب به رئیس جمهور آمریکا درباره اقدام غیرقانونی دانشگاه شیکاگو نسبت به عدم بازگرداندن الواح هخامنشی به ایران و جلوگیری از مصادره این الواح به امضا رساندند. مدتی بعد نیز فردی به نام توماس کورکوران؛ وکیل آمریکایی منتخب ایران در دادگاه شیکاگو لایحه مخالفت ایران با توقیف الواح را در حدود قانون مصونیتهای حکومتهای خارجی ایالت متحده آمریکا مصوب 1976 میلادی نزد دادگاه مربوطه در ایلینتویز شیکاگو تنظیم کرد و رسما ایران وارد روند قضایی بازگشت الواح ایرانی شد و بارها جلسه استماع دادگاه برگزار شد بدون آنکه هیچ تصمیم یا حکمی از سوی قاضی صادر شود.
طبق اعلام کرونیکل؛ موسسه شیکاگو برای حفظ میراث فرهنگی ایران پیروز شد
تا اینکه در هفته گذشته بنابر اعلام پایگاه اینترنتی "کرونیکل" موزه تاریخ طبیعی شیکاگو و موسسه شرق شناسی شیکاگو در راستای تلاشهای خود برای حفظ هزاران میراث فرهنگی ایران پیروز شدند و دادگاه استیناف آمریکا رای به حراج نگذاشتن میراث فرهنگی این کشور داد.
بر این اساس، دادگاه استیناف آمریکا مخالفت خود را با رای دادگاه بدوی در این باره که آثار ملی ایران تسلیم چندین آمریکایی در بیت المقدس می شود، اعلام کرد و باعث شد که سه قاضی فدرال به نفع ایران رأی دادند و اعلام کردند که حکم بدوی در خصوص اجبار ایران به اعلان کلیه دارایی های خود در ایالات متحده، کاملا با اصول "قانون مصونیت خارجی" مغایرت دارد.
بنابراین حکم 29 مارس دادگاه تجدیدنظر حوزه هفت ایالات متحده در خصوص الواح تخت جمشید موجود در موسسه شرق شناسی شیکاگو و موزه فیلد شیکاگو، الواح گلی ایران را مصون از هرگونه ضبط در دادگاه ها دانست.
اما در باره رای این دادگاه مشکات مشکور مدیر مرکز منطقهای داوری تهران که مدتی در جریان بازپس گیری و رفع توقیف الواح گلی بود به خبرنگار مهر می گوید: رای این دادگاه قطعی نیست هر چند که حراج اموال تاریخی متوقف شده است اما در نهایت باید دادگاه بدوی حکم آخر را صادر کند. در هر حال تصور نمی کنم تغییر حکم دادگاه استیناف توسط مخالفان ایران محقق شود.
از سوی دیگر رئیس سازمان میراث فرهنگی نیز در رابطه با این حکم توضیح داده است که دادگاه بدوی فقط مکلف به اجرای رأی است و نمیتواند رأی دیگری صادر کند، فقط ممکن است برای اجرای رأی، یک پروسه زمانی طولانی در پیش داشته باشیم که باید برای آن صبر کنیم.
تلاش زنجیره وار گروههای اجتماعی برای بازگشت الواح
موضوع بازگشت الواح هخامنشی به ایران و تلاش برای عدم حراج اشیای تاریخی ایران از سالها پیش توسط نهادهای مختلف مردمی و دولتی مطرح می شد. به بیان دیگر می توان گفت که همه نهادها و دوستداران میراث فرهنگی در بازگرداندن رای دادگاه آمریکا تلاش کردند به گونه ای که برخی انجمن های فعال میراث فرهنگی مانند انجمن دیده بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی نیز در نامه نگاری هایی از جمله خطاب به سفیر کنفدراسیون سوئیس خواستار بازگشت گل نبشته های تخت جمشید شده بودند و رونوشتی از پاسخ آن را به وزارت امور خارجه، کمیسیون ملی یونسکو، سازمان میراث فرهنگی، کمیسیون فرهنگی مجلس نیز ارسال کردند.
نمونه ای از نامه نگاری فعالان میراث فرهنگی
حتی طی سالهای 1385 نیز کمیته دفاع از استرداد اموال فرهنگی تاریخی ایران توسط عباس سلیمی نمین؛ مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران و جمعی از متخصصان در بخشهای حقوقی، علمی و تاریخی تشکیل شد.
تلاش گروههای مختلف برای درخواست بازگشت الواح درحالی بود که رئیس سازمان میراث فرهنگی به تازگی اعلام کرده است: بهجز یکی دو نفر ایرانی مقیم آمریکا هیچ کسی به ما کمک نکرده است و نوشته یکی دو نامه نیز هنر نمیشود. ما اعلام کردیم هر کسی از نظر حقوقی میتواند کاری انجام دهد، بگوید. اگر هم کسی در اینباره مدعی باشد، حرف باطلی است!
وعده متولیان برای برگشت الواح به ایران
مسئولان میراث فرهنگی به تازگی اعلام کردند که به صورت جدی تر پیگیر بازگشت الواح هخامنشی به ایران خواهند شد و در تلاش هستند که نتیجه مطالعات و پژوهشهای دانشگاه شیکاگو در خصوص الواح هخامنشی را نیز به دست آورند. این وعده می تواند نتیجه بخش تلاشها و امید به بازگشت الواح هخامنشی باشد. اما در برابر این اظهارات این پرسش مطرح است که آیا امکان بررسی و انجام پژوهشهای باستانشناسی در مورد این الواح فراهم می شود و در معرض بازدید عمومی قرار می گیرند و یا مانند بسیاری از الواح و یا اشیای تاریخی در انبارهای موزه ملی خاک می خورند؟ آیا تیم تحقیقاتی قوی برای پژوهش روی این الواح در نظر گرفته می شود و یا به اعتقاد مسئولان میراث فرهنگی، ایران کارشناس مجرب در این حوزه ندارد و یاید از کارشناسان خارجی کمک گرفت....
نظر شما