به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه ایزوستیا، "کنستانتین کاساچف" در تحلیل خود آورده است: آنچه که در لیبی رخ می دهد در بعد رسانه ای حوادث قبلی در منطقه آفریقای شمالی را کمرنگ کرد که این امر تصادفی نیست. ایالات متحده و متحدانش که انقلابها علیه نظام های خودکامه را جولانگاه و حیطه مسئولیت خود می دانند، با آغاز حوادث در آفریقا غافلگیر شدند. آنها برای عقب نماندن از حوادث به رسانههای گروهی متوسل شدند تا این جریانات را در ردیف "نظریه انقلاب بیوقفه" ملتهای جهان علیه نظامهای خودکامه بگنجانند.
کاساچف در بخش دیگری تحلیل خود می نویسد: چیزی که مانع از اجرای کامل این طرح می شد، این بود که قبل از حوادث در لیبی، حکام مستبد کاملاً غربگرا در کار بودند. موضوع لیبی به موقع بروز کرد و رسانههای گروهی مطابق با منطق غرب آن را به مرکز همه تحولات تبدیل کردند. تازه رژیم قذافی برای این کار دلایل کافی فراهم کرد. احتمالاً عدهای می خواستند که این آتش ضد دولتی نه در لیبی بلکه در ایران یا حتی در هر دو کشور شعله ور شود ولی نظام کنونی ایران، نتیجه انقلاب 30 سال پیش است. احتمال بیشتری میرود که حوادث جاری در جهان عرب طبق سناریوی انقلاب ایران توسعه یابد تا اینکه ناآرامیها در کشورهای همسایه باعث منقلب شدن ایران شود.
رئیس کمیته امور بین الملل دومای روسیه در پایان آورده است: ولی در حال حاضر شرایط مداخله نظامی با 10 سال پیش فرق میکند. غرب گروگان وضعیتی شده که در واقع مجبور است مداخله کند و نمی تواند از مداخله سر باز زند. یعنی این مداخله با بی میلی غرب صورت گرفت. مسئله فقط این نیست که ایالات متحده و متحدانش با دو مناقشه دست به گریبان هستند و به شدت گرفتار این مناقشات هستند. قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل متحد فقط اهداف انساندوستانه ای مطرح میکند ولی تجاوز از حدود مفاد قطعنامه باعث میشود که مهاجمین از حدود حقوق بین الملل خارج شوند و مناقشه غرب با جهان اسلام را (که در کشورهای اروپا برای خود جای پا باز کرده و مستقر شده است) شدت بخشند.
رئیس کمیته بین الملل دومای روسیه در تحلیلی درباره اوضاع خاورمیانه و شمال آفریقا و دخالت غربیها در این منطقه نوشت: شرایط عمومی تغییر کرده و جهان به سوی نظام چند قطبی حرکت می کند و بازیهای یکجانبه باعث بی اعتباری کشورهایی میشود که به زور متوسل میشوند.
کد خبر 1281931
نظر شما