به گزارش خبرنگار مهر، محمدحسین صوفی پیش از منصوب شدن به معاونت صدا، معاونت برنامهریزی و نظارت صدا و سیما را بر عهده داشت. عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما 28 دی ماه سال 87 ، محمدحسین صوفی را به سمت معاون صدا منصوب کرد. خبرنگار مهر به مناسبت چهارم اردیبهشت روز تولد رادیو در ایران با او به گفتگو پرداخته است.
*خبرگزاری مهر- آقای صوفی چهارم اردیبهشت رادیو در ایران 71 ساله میشود. با نگاهی به مدیران شبکههای مختلف رادیویی متوجه میانگین بالای سنی آنها میشویم. خودتان اصرار دارید مدیرانی انتخاب کنید که میانگین سنیشان بالا باشد؟ یا اینکه علاقهای به استفاده از مدیران جوان را ندارید؟
- محمدحسین صوفی، معاون صدا: سال گذشته من از یک حقیقت زیبایی با عنوان سرمایه انسانی در رادیو نام بردم. رادیو از مجموعه رسانهها و نهادهایی است که نیروی انسانی بالنده، پویا، خوش فکر و مستعد زیاد دارد. طبیعتاً مدیران هم بخشی از این سرمایه انسانی هستند. بنابراین در رادیو مدیرانی هستند که از بدنه این رسانه رشد کردند و علاوه بر آن هر کدام در مقطعی جزو برنامهسازان برتر حوزه خودشان بودند. اتفاقی که در این چند سال افتاد، این بود که زمینه رشد و تعالی مدیران از داخل بدنه با توانمندسازی آنها به وجود آمد. لذا شما دیدید که در سال 88 و 89 تعدادی از سردبیران، تهیهکنندگان و برنامهسازان به عنوان مدیر گروه انتخاب شدند.
*ولی برنامهسازان موفق مدیر شبکه نشدند، بلکه مدیریت گروه را برعهده گرفتند. صحبت من این است چرا اکثر مدیران شبکهها از کسانی انتخاب شدند که بازنشست شده و دوباره دعوت به کار هستند یا در شرف بازنشستگی هستند؟
- تعدادی از مدیران گروهها به عنوان مدیر شبکه انتخاب شدند. مثلاً آقای لطفینیاسر، آقای سیفی و خانم آب روانی قبلاً مدیر گروه بودند و حالا به ترتیب مدیریت رادیوهای معارف، البرز و پیام را بر عهده دارند یا آقای نوروزی مدیر گروه بود و الان سرپرست شبکه گفتگو شد. همچنین یکسری جابجایی طولی و عرضی اتفاق افتاد یا مدیر شبکهای میزان تولید و پخشاش کمتر بود و جای دیگر رفت. بنابراین مبنای ما شایسته سالاری و انتخاب در داخل حوزه بود. در واقع تلفیقی است بین نیروهای با سابقه زیاد و نیروهایی که تجربه کمتر دارند.
از سوی دیگر مجموعه دستگاهها از جمله رسانه نیازمند تجربه افراد است. در برخی مقاطع آن زمان مهم نیست. باید مجموعه حوادثی که در آن لحظه اتفاق افتاده را حساب کنید. مثلاً سالهای 1388 و 1389 زمان کسب تجربیات ارزشمند برای رسانه بود. در واقع رسانه دوران فتنه را به خوبی مدیریت کرد و حضور مدیران بود که این شرایط را فراهم کرد.
*ولی مدیران باسابقه به جایی اینکه تجربهشان افزایش یابد، بیشترمحتاط تر میشوند و کمتر سعی میکنند برنامههایی روی آنتن ببرند که نیازمند جسارت بیشتر است؟
- با این صحبت موافق نیستم، چرا که مدیران باسابقه از تجربهشان برای نوآوری در برنامهها استفاده میکنند. از سوی دیگر راه بسته نشده است. الان بیش از 200 شغل مدیریتی در شبکههای مختلف داریم که شامل مدیران گروهها، مدیران پخش، مدیران برنامهریزی و نظارت و ... است. علاوه بر آن چند شبکه جدید هم در حال راه اندازی است. مسلماً بخش قابل توجهی از این انتصابات از کسانی خواهد بود که کارآیی، کاردانی، لیاقت و تعهد کارشناسی خودشان را نشان بدهند. علاوه بر آن ترجیحاً من هم به دنبال انتخاب جوانتر هستم.
*یعنی برای شبکههای جدید به دنبال مدیران جوان هستید؟
- برای همه ردهها هستم، چرا که به دنبال کادرسازی و به دنبال گزینه مطلوب هستیم. گزینه مطلوب را از بین جوانانی انتخاب میکنم که چند سالی در این مسیر گام بردارند.
*پس مدیران جوان را شناسایی میکنید؟
- قبلاً هم بوده و این مسئله تازگی ندارد. البته الان آقای سیفی، آقای نوروزی و ... جوان هستند.
*اما مدیر رادیوهای ایران، فرهنگ و ... میانگین سنیشان بالا است؟ فکر نمیکنید جسارت برای برنامهسازی در این مدیران کمتر است؟
- قبول ندارم جسارت مدیران کم است. نوآوری و ابتکارات در رادیو در سال 89 زیاد بود. مثلاً پارسال تصمیم گرفتیم رادیو پیام را نوروزی کنیم و نتیجه آن را مردم در نوروز 90 شاهد بودند. بعد از سالها ساختار رادیو پیام را دگرگون کردیم. این یعنی ریسک. هر مدیری بتواند یک سنت را دگرگون کند یعنی خلاقیت و نوآوری داشته است. یا در شبکه تهران نوع برنامهها در سال 89 بعد از سالها که از راهاندازی این شبکه میگذرد، نو بود. در مدیریت رسانه چند عامل نقش دارد که شامل علم، تجربه، تخصص و شناخت است.
*در مدیریت رسانه چقدر جسارت لازم است؟
- باید جسارت را تعریف کنیم. مسلماً جسارت آگاهانه و عالمانه خوب است و یکی از ویژگیهای ممتاز هم برای مدیران محسوب میشود.
*فکر میکنید مدیران شبکهها چقدر جسارت دارند؟
- حتماً همین طوری خواهد بود. همانطور که تاکید کرد شبکه پیام در ایام نوروز تبدیل به شبکه نوروزی شد. این مسئله نشان دهنده جسارت مدیران ما است و ...
*ولی چرا یک شبکهها گل میکند، اما شبکه دیگر برای شنونده خسته کننده میشود. مثلاً رادیو جوان پرتحرک است، اما رادیو پیام به غیر از خبر مرتب موسیقیهای تکراری پخش میکند که برای من شنونده جذابیتی ندارد؟
- اما طبق آخرین نظرسنجی رادیو پیام در کشور سوم و در تهران دوم است.
*یعنی نظر من را به عنوان یک شنونده قبول ندارید؟
- من درباره نظرسنجیها گفتم. واقعاً این طور نیست اگر یک هفته برنامههای رادیو پیام را گوش بدهید این طور نمیگویید.
*ولی من هر روز به رادیو پیام گوش میدهم تا در جریان خبرها قرار بگیرم.
- منظورم این است اگر یک هفته کامل برنامههای رادیو پیام را گوش بدهید، حتماً تصدیق میکنید که تنوع در موسیقی وجود دارد.
*هر روز بین ساعت شش تا هشت صبح گوش میدهم، اما هر دو یا سه روز یکبار ترانههای تکراری پخش میشود.
- فکر نمیکنم این طور باشد.
*ملاک شما برای ارزیابی برنامه شبکههای رادیویی چیست؟ مرکز تحقیقات، صحبت با برنامهسازان یا شنیدن صحبتهای گذری با شنوندگان؟
- بستگی به موضوع دارد. گاهی ما میخواهیم نظر آحاد جامعه را در نظر بگیریم و گاهی نظر افراد خاص را جویا شویم. ما سال 90 را سال مخاطب در رادیو نامگذاری کردیم. بنابراین باید تعامل با مخاطب بیشتر شود و سعی میکنیم از نظرها و پیشنهادهای مخاطبان نهایت استفاده را ببریم. مخاطب سرمایه اصلی رادیو است. به همین دلیل از پیشنهاد مخاطبان استقبال میکنیم. از سوی دیگر نظرسنجی مرکز تحقیقات معتبر است و مردم میتوانند به راحتی با مدیران شبکهها در تماس باشند. با اداره کل روابط عمومی سازمان صدا و سیما مذاکره شده تا تلفن سه رقمی مستقل برای رادیو ایجاد کند.
*چه زمانی تلفن سه رقمی مستقل برای رادیو راهاندازی میشود؟
- قول دادند به زودی این اتفاق میافتد. شماره 162 فعلی صرفاً برای سیما است، به همین دلیل تلاش میکنیم برای رادیو هم یک تلفن مستقل سه رقمی داشته باشیم تا مخاطبان راحتتر باشند. در گذشته هم اعلام کرده بودم در دفتر معاونت خطی است که هر فردی شبانهروز میتواند پیامک بزند و با من در تماس باشد. تلفن معاونت 24 ساعته است و شنوندگان میتوانند تماس بگیرند. اگر من هم ملاقات یا جلسهای نداشته باشم این آمادگی وجود دارد که خودم با مردم صحبت کنم.
*شما اشاره کردید تلفن معاونت صدا 24 ساعته است و مسلماً مسئولان دفترتان پاسخگو هستند. چقدر از تلفنها در این 24 ساعت به شما وصل میشود؟
- ساعتهایی که جلسه نداشته باشم یا ملاقات نباشد، وصل میکنند.
*در هفته چقدر میانگین آن میشود؟
- خیلی زیاد نیست.
*چرا؟
- مردم به راحتی با مدیران شبکهها در تماس هستند و میتوانند نظراتشان را منتقل کنند. از سوی دیگر فرهنگ این گونه تماسها در میان مردم نهادینه نشده است.
*چرا نهادینه نشده است؟
- به هر حال مردم باید به این آمادگی برسند.
*رادیو به عنوان یک رسانه چقدر در این باره میتواند موثر باشد؟
- مسلماً تاثیر دارد و تبلیغ میشود، اما به صورت متعارف و مناسبتی تبلیغ انجام میشود. رادیو محدودیت در تبلیغ دارد، چون تلویزیون میتواند هر پیامی را زیرنویس کند، اما رادیو این امکان را ندارد و باید یک پیام را قطع کند تا پیام دیگری را به مخاطبان ارائه دهد.
*یکی دیگر از تفاوتهایی که در شبکههای رادیویی دیده میشود نوع اجرای مجریان است. خودتان اصرار دارید یک شبکهای از مجریان متنوع بهره ببرد و شبکهای دیگر مثل پیام مجریان یکنواخت داشته باشد؟
- حتماً باید این طور باشد. اخلاق حرفهای و رسانهای این است که شما از اجزای یک رسانه به ماهیت آن رسانه پی ببرید. اینکه خود مخاطب تشخیص بدهد که الان چه برنامهای را از چه شبکهای میشنود. گویندگان باید هویت داشته باشند و آن را به برنامههای شبکه مربوطه منتقل کنند. اگر در موضوع، اجرا، لحن و ریتم برنامهها هماهنگی باشد دیگر ضرورتی بر تکثر و تنوع رسانهای نیست. حتماً اصرار داریم بین ریتم، لحن، جنس صدا، سن، سواد و تخصص گویندگان تمایزی بین شبکهها باشد.
*من مخالف این امر نیستم که هر شبکهای باید لحن خودش داشته باشد، چرا که لازمه هر شبکه است؛ اما میگویم چرا یک شبکه در اوج قرار دارد و دیگری در فرود؟
- این مسئله باعث رقابت سالم میشود. نمیخواهم بگویم که بنای ما این است که شبکهها در اوج و فرود باشند. ما عرصهای را فراهم کردیم که شبکهها با هم رقابت سالم داشته باشند. حال یکی پیشتاز است و خیلی جلو میرود و دیگری نمیتواند با این سرعت جلو برود.
*این طور مواقع چه تصمیمی میگیرید؟
- حتماً وظیفه ما آسیب شناسی است. یکی از وظایف مدیران ارشد آسیبشناسی و ارزیابی شبکهها است. اینکه دلیل کاهش مخاطب، دلیل افت محبوبیت، کند بودن ریتم چیست؟ تمام تصمیماتی که در بدنه مدیریت هر سازمان اتفاق میافتد بخش قابل توجهی به خاطر ارزیابیهایی است که انجام میشود. مدیران مافوق مرتب عملکرد مدیران را ارزیابی میکنند که آیا بر اساس زمانبندی و هدف پیش میروند یا نه؟ اگر غیر از این موارد باشد در ابتدا تذکر داده میشود و بعد اگر قابل اصلاح نبود حتماً جابجایی صورت میگیرد.
*شما چه برخوردی با مدیر ضعیفی میکنید؟
- در این مدرت شاهد تغییرات مدیران بودید. خیلی از جابجاییها به خاطر افزایش توان و بهبود شبکهها بود. در بررسی این تغییرات متوجه میشوید بخش قابل توجهی از تغییرات به نتایج مطلوب رسیده است. مثلاً شبکه سلامت افزایش مخاطب داشته و این مسئله در نظرسنجیهای صورت گرفته مشخص شده که میزان مخاطبان بالا رفته است. یا رادیو پیام، تهران و ... مخاطبانشان بیشتر شدهاند.
البته برخی از جابجاییها معنایش این نیست که فرد ضعیف بوده، بلکه به این معنا است کسی سالها در جایی بوده و حالا ضررورت دارد برای آن مکان و فرد نوآوری صورت بگیرد که به نفع واحد و خود فرد است.
*اما معتقدم رادیو پیام ضعف دارد. گر چه در ایام نوروز به عنوان رادیو نوروزی شد؛ اما اتفاق خارقالعادهای نیفتاد؛ چون سالهای قبل هم در ایام نوروز چنین ماموریتی را بر عهده داشت؟
- نمیخواهم از واژه خارقالعاده استفاده کنم، ولی کار بزرگی بود که ایام نوروز برای رادیو پیام اتفاق افتاد. همچنین در سال 89 دو اتفاق بزرگ افتاد، جدا کردن بخش پیامهای ترافیکی از رادیو پیام و واگذاری آن به رادیو تهران. این ریسک بزرگی بود. به هر حال این کاری بود که نیاز به شجاعت داشت. جدا کردن یک بخش از یک شبکه و واگذاری آن به شبکه دیگر باید به گونهای باشد که حق مطلب ادا شود. با این مسئله رو به رو خواهیم بود که آیا این کار در شبکه دیگر میتواند با سرعت و قدرت شبکه قبلی انجام شود یا نه؟ به هر حال باید روی تمام این مسائل فکر میشد و بعد به اجرا در میآمد.
*جسارت باید در کارهای بزرگتر باشد. رادیو پیام یک شبکه سراسری است و قطعاً خبرهای ترافیک برای شبکه سراسری لازم نیست. به نظرم این ضعفی بوده که برطرف شد.
- من کلمه ضعف را به کار نمیبرم. در یک مقطع اقتضا میکرد رادیو پیام این طور باشد و در مقطعی دیگر نباید این گونه بود.
*یعنی زمانی اقتضا میکرد مردم شهرستانها هم به اخبار ترافیکی تهران گوش بدهند؟ شنیدن خبر ترافیک برایشان چه ضرورتی داشت؟
- رادیو پیام وقتی راه اندازی شد رادیوی تهران بود و بعدها سراسری شد. به هر حال هر تصمیمی حتماً با پشتوانه فکری قوی گرفته میشود.
----------------------
ادامه دارد
گفتگو: فاطمه عودباشی
نظر شما