جلسات نقد و بررسی کتاب فی نفسه رویداد خوب و بااهمیتی به شمار میروند. از آن جهت که نویسنده، مترجم و مؤلف میتواند دیدگاه دیگران را در مورد اثر خود بشنود.
یکی از ویژگیهای این جلسات حضور متخصصان و کسانی که با آن اثر آشنایی دارند است؛ در کنار کسانی است که شاید آشنایی چندانی در مورد آن اثر نداشته باشند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که نقد هم از زاویه تخصصی صوت میگیرد و هم از زاویهای نه چندان تخصصی.
پیش فرض این جلسات شکل گیری نوعی گفتگو است تا از رهگذر آن معایب، مزایا، برتریها و نقصانهای یک اثر پژوهشی مورد بررسی قرار گیرند. آنچه پیش فرض دیگر چنین جلساتی است، تخصص و آگاهی سخنرانان و مطالعه آن اثر تحقیقاتی است.
علت این کار این است تا هم صاحب اثر و هم خواننده از کیفیت آن اثر مطلع شود و بداند برای انجام کار تحقیقاتی خود اعتبار آن اثر از جنبه اعتبار منبع تا کجاست.
نقد و بررسی یک اثر تا آنجا جدی و مهم است که نویسنده گاهی ممکن است دست از آرای اصلی خود مطرح در آن اثر بردارد و با نگاه منتقدان همسو شود و انعکاس آن در نوشتههای بعدی نمایان شود.
متأسفانه در دیار ما اغلب جلسات نقد و بررسی کتاب فاقد ویژگیهای اصلی برشمرده شده برای چنین جلساتی هستند. تسلط و تخصص سخنرانان به آن حوزه تخصصی، مطالعه دقیق آن اثر، نقد و بررسی جدی از جمله مؤلفهها و ویژگیهای اصلی چنین جلساتی باید باشد.
در چنین جلساتی انتظار این است که سخنرانان در نقد اثر جدی باشند. گاهی دیده میشود که سخنران نمیتواند میان دوستی و رفاقت یا دشمنی و کینه خود نسبت به شخصیت صاحب اثر و خود اثر تفکیک قائل شود.
در واقع اخلاق نقادی ایجاب میکند که خود "اثر" مورد بررسی و نقد قرار گیرد و نه "صاحب اثر". در برخی جلسات نقد و بررسی دیده میشود که گاهی رفاقتها و دوستیها محقق را از نقد جدی باز میدارد. گاهی نیز عداوتها و کینهها به مثابه فیلتری در دیدن حقیقت بوده و نقد غیرمنصفانه جایگزین نقد منصفانه شده است. همه ما با این جمله آشنا هستیم که شخصی گاهی در مورد شخص دیگری میگوید: به رغم اینکه از شخصیت او خوشم نمیآید ولی کارش برایم قابل احترام و ارزشمند است. نکته ارزشمند این گزاره این است که بتوان شخصیت صاحب اثر را از خود اثر تفکیک کرد. این مسأله به ظاهر ساده، هم در نقد و هم در خوانش یک اندیشه و فکر حائز اهمیت است.
از نکات قابل تأسف دیگر که در برخی از جلسات نقد و بررسی کتاب وجود دارد عدم مطالعه دقیق آن اثر پژوهشی توسط سخنرانان است. هر کسی برای گذراندن اوقات خود میتواند بدیلهای گوناگونی داشته باشد. شرکت در جلسات نقد و بررسی و حضور به هم رساندن در آن از جهت این نیست که حاضرین احتمالاً از سر تفنن و گذران وقت در آن حاضر شدهاند.
فرد علاقهمند و کسی که ساعتها وقت خود را برای شرکت در چنین جلساتی گذاشته انتظار دریافت اطلاعاتی از رهگذر چنین جلساتی دارد. این جلسات در صورت برگزاری آن به معنای واقعی کلمه، میتواند طی کردن مسیرها و روشهایی که خود فرد اگر میخواست به تنهایی آنها را کشف و بپیماید را تسهیل و کوتاه سازد.
متأسفانه گاهی سخنرانان، این حقوق ابتدایی حضار در جلسه را نادیده میانگارند. در یکی از جلساتی که نگارنده سطور در آن حاضر بود و اطلاع از سختی تشکیل آن جلسه نیز داشت سخنرانی که از اساتید شناخته شده و قابل احترام است متأسفانه با "دستی خالی" به آن جلسه آمده بود. به بیان خود او "نتوانستم جز بخش کوتاهی از کتاب را مطالعه کنم."
طنز قضیه در اینجاست که به رغم تأکید سخنران بر روی این گزاره، وی در مورد خود اثر اظهار داشت: " اصل اثر به زبان انگلیسی و ترجمه آن، آثاری ارزشمند هستند." بحث بر سر ارزشمند بودن یا نبودن آن اثر نیست، موضوع در مورد این است که فرد شرکت کننده در آن جلسه حضور به هم رسانده تا مطلب جدید و نویی را بشنود. او آمده تا به سان شاگردی از استادی که سالها آثار او را خوانده، در مورد آن موضوع و اثر خاص، حرفی متفاوت بشنود و چیزی فرا گیرد.
اصرار بر این نباید باشد که در هر جلسهای که برای سخنرانی دعوت شدیم شرکت کنیم. اخلاق حکم میکند که مخاطبان خود و کسانی که وقت میگذارند و در جلسات شرکت میکنند و جویای واقعیت و حقیقتی هستند را "دست خالی" رهسپار منزل نکنیم.
نظر شما