به گزارش خبرنگار مهر، وحید هاشمیان پس از حضور در فوتبال ایران بار دیگر مهمان گروه ورزشی خبرگزاری مهر بود. وی در صحبتهایش میگفت:" انگار همین دیروز بود که ساکم را بستم و برای بازی به آلمان رفتم، 11 سال گذشت و امروز بار دیگر در لیگ ایران بازی میکنم."
این مهاجم با اخلاق فوتبال کشورمان در گفتگویی تفصیلی با گروه ورزشی خبرگزاری مهر به مسائل مختلفی اشاره کرد، گرچه برخی از صحبتهای وی به رسم امانت نزدمان باقی ماند و به علت کمبود وقت، سوالاتمان ناتمام ماند... مشروح این گفتگو را در زیر میخوانید:
* خبرگزاری مهر: پیش از حضور در آلمان با پاس شکست تلخی را تجربه کردید و پس از حذف این تیم از جام در جام آسیا به بوندس لیگا رفتید...
- وحید هاشمیان: انگار همین دیروز بود، در آن مسابقات ابتدا "سیب" اردن را در دو دیدار رفت و برگشت با نتیجه 10 بر 3 شکست دادیم. در دور بعد با الطلبه عراق بازی داشتیم که در بازی رفت در تهران با یک گل شکست خوردیم. برای بازی برگشت 5-6 روز زودتر به عراق رفتیم، تیم پاس آن زمان بسیار قوی بود که مهدی مهدویکیا، فرهاد مجیدی و محمدرضا مهدوی را هم به عنوان یار کمکی گرفتیم، آن بازی زمان صدام برگزار شد و در حالیکه همه چیز به سود تیم میزبان بود به تساوی یک بر یک دست یابیم و حذف شدیم.
* اما آن پاس با پاس امروز تفاوتهای زیادی دارد...
- من یادم نمیآید بازیکنان پاس داور را بزنند و یا چنین مسائلی در طول تاریخ این باشگاه رخ داده باشد. همچنین شما نگاه کنید هر چه مدیر خوب، مربی خوب و بازیکنان مطرح در لیگ ایران پاسی هستند. از محمود یاوری، اصغر شرفی، مهدی دینورزاده، حسین فرکی گرفته تا مربیان امروزی از جمله اصغر مدیرروستا، مهدی تارتار و ... همه پاسی هستند. بازیکنان مطرحی هم از این تیم به لیگ معرفی شد که نمونههای زیادی هستند.
* بعد از 11 سال حضور در اروپا به ایران برگشتید، چه تفاوتهایی نسبت به گذشته در لیگ مشاهده کردید؟
همه چیز را نمیتوان منفی دید، متاسفانه در ایران عادت داریم از همه چیز انتقاد کنیم. فکر میکنم اگر ما را به بهشت هم ببرند ایراد میگیریم. امروز نسبت به 12 سال پیش فوتبال ایران سازمان یافتهتر شده، سازمان لیگ داریم، فدراسیون قویتر شده و برنامه داریم. یادم هست در گذشته برنامهریزیها بسیار ضعیف بود و حتی یک بار پرسپولیس به خاطر تعویق بسیاری از بازیهایش از ادامه لیگ کنار کشید. امروز باشگاهها سازمانیافتهتر شده و دیدشان به فوتبال حرفه ایتر است. البته در گذشته پول در فوتبال نبود. تیمهای متمول وجود نداشتند و اکثر بازیکنان دوست داشتند در تیمهای تهرانی مانند پرسپولیس و استقلال بازی کنند.
* اما حالا شرایط کاملا برعکس است؟
- بله دقیقا، در این سالها ناگهان باشگاهی مانند فولاد در تیمش سرمایه گذاری کرد و بازیکنان مطرحش را نگه داشت، پس از آن تیمهای اصفهانی پلی اکریل، ذوبآهن و سپاهان با سرمایه گذاری، اجازه ندادند ستارههای خود به تیمهای دیگر بروند. آنها نه تنها بازیکنان خود را حفظ کردند بلکه بازیکنان تهرانی را هم خریدند و مربیان تهرانی را هم به تیمهای خود بردند. البته من دوست دارم تیمهای شهرستانی قوی باشند اما ارزشمندتر آن است که در کنار بازیکنان خارجی، با بازیکنان خودشان و با تکیه بر نفرات بومی شرایط لازم را برای حضور قدرتمند در مسابقات فراهم کنند که در اینصورت چند قطبی شدن به سود فوتبال ایران است.
متاسفانه در ایران به لیگهای جوانان و نوجوانان زیاد توجه نمی شود و کمتر دیدم روزنامهها هر روز از این تیم ها خبری بگذرند. این خبرها می تواند به مربیان و بازیکنان جوان و نوجوان انگیزه بدهد تا پدیدهها و نفرات مستعد کم کم خود را به فوتبال ایران معرفی کنند. امروز بازیکنان هم توجه بیشتری نسبت به گذشته به خودشان دارند زیرا میدانند هرچه بهتر کار کنند، پول بیشتری بگیرند.
* این موضوع درست است که ورود پول ضربات بزرگی به فوتبال و بازیکنانی ایرانی وارد کرد.
- حضور پول در فوتبال محاسنی داشته که ما به سمت حرفه ای شدن برویم. البته مضرات زیادی هم داشته زیرا پول دست مدیران و کسان درستی نیفتاده است که بتوانند کارهای اصولی، پایه ای و زیربنایی کنند، همیشه پول عمده ای بوده است که پخش شده تا تیم آنی نتیجه بگیرد و بعد هم که پول از دست رفت، بازده لازم را نداشت. همچنین بعضی که در فوتبال سرمایهگذاری کردند، برگشتی ندیده، دلزده شدند و برخی از تیمها هم از بین رفتند.
* البته به نظر میرسد برخی از بازیکنان ایرانی شایسته پولی نیستند که دریافت میکنند؟
- شاید به نظر بعضیها بازیکنان نسبتاً پول خوبی میگیرند اما فوتبال ورزش سادهای نیست و در ایران هم برای فوتبالیستها گارانتی وجود ندارد. خدایی نکرده اگر رباط صلیبی بازیکنی پاره شود و دیگر نتواند فوتبال بازی کند، دیگر هیچ چیزی ندارد و تنها همان پول را دارد. شما نگاه کنید از روز اول که به پرسپولیس آمدم تا به امروز تنها دو روز تعطیل بودیم. رقابت نزدیک، استرس بالا و انتقادات بسیار از بازیکنان صورت میگیرد و همین نیست که یک طرفه بگویید و تمام شود و برود. در مجموع اما فوتبال ما در مسیر حرفهای گام گذاشته و این شروع کار است که باید با رفع نقاط ضعف هر روز به سوی ها بهتر شدن پیش برویم.
* در این مسیر حرفهای چه نواقص عمده ای وجود دارد که باید برطرف شود؟
- مشکل لیگ ما تنها مشکل زمانی است که با توجه به آماده سازی تیم ملی و تعطیلات رسمی که داریم زمان برای برگزاری مسابقات لیگ کمتر شود و بیش از همه به تیمهایی که نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا هستند، فشار مضاعفی وارد شود. شاید راهکار آن کاهش تعداد تیمهای حاضر در لیگ است زیرا برگزاری مسابقات با 14 یا 16 تیم باعث میشود با کمبود زمان هم مواجه نشویم. حرف من این است اگر بتوانند مسابقات را با 18 تیم برگزار کنند و زمان لازم هم وجود داشته باشد، بد نیست اما اینکه زمان کم بیاوریم و در نهایت 3 روز به 3 روز بازی بگذارند تا تنها مسابقات تمام شود که این مسئله به تیمها و بازیکنان لطمه میزنند.
* آیا کاهش تیمها به فوتبال ما ضربه نمیزند؟
- کاهش تعداد تیمها مشکلاتی را به همراه دارد، بطور مثال اگر مسابقات با 18 تیم برگزار و تیمها در کل کشور پخش شوند، باعث میشود بازیکنان مستعد تمام شهرهای کشور فرصت نمایش تواناییهای خود را بدست آورند اما وقتی تعداد تیمها کم شود و شهرهایی مانند تبریز، کرمان و ... نمایندهای درلیگ نداشته باشند یکسری از بازیکنان مستعد این تیمها به راحتی دیده نمیشوند زیرا به دسته پائینتر میروند و با توجه به اینکه در ایران تنها به لیگ برتر توجه میشود، این استعدادها از بین میروند. در مجموع اگر واقعاً مشکل زمانی وجود دارد بهتر است تعداد تیمها را کاهش دهند.
* با توجه به این مشکلات چرا تصمیم گرفتید برای ادامه فوتبال خود به ایران بیائید؟
- من میخواستم در آلمان و تیم دسته اولی بازی کنم و مطمئن بودم هانوفر سقوط نمیکند اما تیم ما در 13 بازی پایانی تنها یک امتیاز گرفت و ناباورانه به دسته پایینتر سقوط کرد. در آن مقطع با توجه به سنم انگیزه نداشتم دیگر در لیگ دسته دوم آلمان بازی کنم و حضور در چنین مسابقاتی برایم سخت بود. چندین پیشنهاد از تیمهای استرالیایی و آلمانی داشتم اما به مدیر برنامهام گفتم دو هدف دارم یا در بوندس لیگا بازی میکنم و یا به ایران برگشته و در یکی از تیمهای تهرانی بازی کنم.
* یعنی هیچ پیشنهادی از تیمهای دسته اول آلمانی نداشتید؟
- از فرایبورگ هم پیشنهاد داشتم اما در نهایت آنها یک مهاجم 20 ساله را به خدمت گرفتند. پس از آن شرایط برای حضورم در تیمهای آلمانی فراهم نشد، گرچه اگر زودتر اقدام میکردم این فرصت را داشتم به یک تیم خوب بروم ولی هیچوقت فکر نمیکردم هانوفر سقوط کند. دو سه تیم تهرانی مانند نفت تهران، پیکان و صبای قم صحبتهایی با من داشتند اما فکر کردم صلاح نیست در آن تیمها بازی کنم که در نهایت پرسپولیسیها با من تماس گرفتند. پرسپولیس پرطرفدارترین تیم ایران و آسیاست و خیلی خوشحالم که این تیم را انتخاب کردم.
* در آن مقطع استقلالیها هم با شما مذاکره کرده بودند؟
- هیچ مذاکرهای از سوی استقلال با من نشد و پیشنهادی برای حضور در این تیم نداشتم.
* جریان مذاکره شما با حبیب کاشانی در کافی شاپ چه بود؟
- من با حبیب کاشانی به کافی شاپ نرفتم. کافی شاپ جایی است که برای خوردن قهوه به آنجا می روند نه مذاکره. ما به رستوران یکی از هتلهای تهران رفتیم، البته دفعه اولم نبود با حبیب کاشانی ناهار میخوردم. آقای کاشانی دوست و برادر بزرگتر من است و آن روز صددرصد هیچ مذاکره جدی با هم نداشتم و تنها یک دیدار دوستانه بود. در آن نشست علاوه بر صحبتهای دوستانه ایشان در مورد وضعیتم پرسید و چون اعلام کرده بودم، ممکن است دیگر بازی نکنم، از سوال کرد که میخواهید به فوتبال ادامه دهید یا نه...
* و آن عکسی که از شما در روزنامه ها چاپ شد را چه کسی گرفت؟
- در حال خوردن غذا بودیم که یک پسر نوجوان از من خواست با او عکس یادگاری بگیرم و به من به شوخی به آن پسر گفتم این عکس را توی اینترنت نگذارد اما در نهایت روز بعد دیدم عکس من در روزنامههای ورزشی چاپ شده است.
* مذاکرات جدی شما برای پیوستن به پرسپولیس چه زمانی آغاز شد؟
- چند روز بعد حبیب کاشانی با من تماس گرفت و پیشنهاد جدی را مطرح کرد و به من گفت دوست دارید در پرسپولیس بازی کنید؟ من گفتم فعلاً کارهای مربیگریام را انجام میدهم. گرچه اول فصل هم با پرسپولیس یک صحبت کوچک داشتم اما در نهایت آن مذاکرات جدی باعث شده به پرسپولیس بیایم.
* همان روزها شایعه شده بود که وحید هاشمیان به خاطر مشکلاتش با علی دایی به پرسپولیس نیامده است.
- مگر الان در پرسپولیس بازی نمیکنم؟ هیچ موقع به جز مقطعی که در بوخوم حضور داشتم با مربی تیم مشکلی نداشتم. من کار خودم را بلدم؛ کتانیام را می پوشم، به تمرین میروم و سعی میکنم در تمرین جزو بهترین نفرات باشم. اگر مربی تصمیم گرفت از من استفاده کند در زمین مسابقه هم برای موفقیت تیم تمام تلاشم را به کار میبندم اما اگر نیمکت نشین هم شوم بیش از گذشته تلاش کرده و می جنگم تا به ترکیب اصلی برگردم، پس کاری به مربی ندارم.
* البته اگر از ابتدای فصل به پرسپولیس میآمدید، هم برای پرسپولیس و هم برای شما وضعیت بهتر بود؟
- آدم شرایط آینده را نمیتواند پیشبینی کند و بداند چه اتفاقی خواهد افتاد. کسی فکر نمیکرد بوخوم به دسته دوم برود و اگر میدانستم بوخوم سقوط میکند، منیجرم زودتر با تیمهای دیگر مذاکره میکرد و کار به روز آخر نمیکشید. در آن مقطع پیشنهاداتی داشتم اما پس از سقوط تیم یارگیریها شده بود و مشکلاتی برای حضورم در تیم دیگر وجود داشت. مشکل دیگری هم بوجود آمد که لیستها بسته بود و نمیتوانستم به ایران بیایم، یک قانونی در لیگ بود که اگر تاریخی رد شود و یا چند بازیکن جذب شود، تیمها نمیتوانند بازیکن بگیرند که این مسئله شامل حال من میشد.
* دلیل اصلی مصدومیتهای شما چه بود؟ فکر نمیکنید زیاد مصدوم میشوید؟
- در یک بازی پایم پیچ خورد که مسئله ای عادی است. دیگری هم یک گرفتگی ساده بود که در نهایت با فشار آوردن به کشیدگی تبدیل شد اما تنها مصدومیتم 6 هفته طول کشید، خیلی زود برگشتم و توانستم در زمانهای کوتاهی که برای پرسپولیس به میدان رفتم برای این تیم تاثیرگذار باشم.
ادامه دارد...
نظر شما