به گزارش خبرنگار مهر، بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و حس لامسه از حواس پنجگانه آدمی است که خداوند متعال انسان را از آن بهره مند کرده است تا ببیند، بشنود، استشمام کند و لمس کند و با بهره گیری از این حواس پنجگانه زندگی خود را به سمت پیشرفت و تعالی سوق دهد.
انسانهایی که به دلایل ژنتیکی و یا حوادث از داشتن هر یک از این حواس بی بهره مانده اند برخی به انزوا و برخی دیگر از حواس باقیمانده برای ادامه زندگی استفاده کرده اند و جالب اینجاست که این افراد در بسیاری از فعالیتها موفق تر از افراد سالم نقش خود را ایفا کرده و به موفقیت رسیده اند.
مهسا خان احمدی دختر 26 ساله ای است که از دوران کودکی از نعمت شنوایی و تکلم بی بهره بوده ولی امروز با افتخار به عنوان جوان برتر ایرانی بر سکوی افتخار ایستاده، جایگاهی که همچنان آرزوی میلیونها جوان ایرانی است. حضور در جمع خانواده مهسا و مشاهده توانمندیهای این جوان برتر ایرانی موجب شد تا بهتر و عمیق تر روند سعود یک معلول ناشنوا را در عرصه های فرهنگی، علمی و هنری رسد کنیم.
مهسا قادر به تکلم نیست ولی استاد لب خوانی است. برای همین مادر و پدر مهسا در کنار فرزندشان به پرسشهای من پاسخ می دادند.
مهسا 4 ماهه بود که فهمیدم ناشنواست
صدیقه کاظمی مادر مهسا خان احمدی در مورد دوران کودکی فرزندش می گوید: مهسا دومین فرزندم 19 شهریور 1363 در بیمارستان شفای شیراز متولد شد. دوران دفاع مقدس بود و امکاناتی مانند سونوگرافی وجود نداشت برای همین هیچ اطلاعی از وضعیت جسمانی مهسا نداشتیم. همسرم ذکرالله خان احمدی سرهنگ نیروی هوایی ارتش و خودم هم معلم بودم.
همانند فرزند اولم همیشه با مهسا بازی می کردم تا اینکه در دوران چهارماهگی یک روز که داشتم از مهسا عکس می گرفتم هر چه صدایش کردم متوجه نشد. وقتی همسرم به خانه آمد موضوع را به او گفتم و همان روز مهسا را برای معاینه به دکتر گوش و حلق و بینی بردیم. دکتر گفت: باید آزمایش و شنوایی سنجی از گوش بچه بگیرید وقتی آزمایشات تکمیل شد بازهم دکتر به طور یقین ناشنوایی دخترم را اعلام نکرد تا اینکه در سن یک سالگی و چندین بار معاینه و آزمایش به یقین رسیدیم که مهسا ناشنوا است.
لحظه سختی بود. مات و مبهوت مانده بودم. چون اصلا انتظار چنین خبری را نداشتیم ولی باز هم با همسرم خدا را شکر کردیم. ولی تا سالها به دنبال درمان و مداوا بودیم و موفق نشدیم.
15 سال تحصیل با لب خوانی
مهسا برای آشنایی با محیط اطراف و درک کلمات و حوادث پیرامون خود باید تحت آموزشهای ویژه ای قرار می گرفت. برای همین از سن سه سالگی او را برای لب خوانی به مراکز بهزیستی بردیم. آموزشها غیر از بهزیستی در خانه هم ادامه داشت و گاهی تمام عصر تا شب را با مهسا کار می کردم. تا جایی که دوران مهد کودک و پیش دبستانی اش را در مهدهای عادی گذراند.
وقتی مهسا به سن هفت سالگی رسید تصمیم گرفتیم او را در مدارس عادی ثبت نام کنیم. آموزش پرورش استان بعد از گرفتن چندین تست هوش موافقت کردن تا مهسا در مدارس عادی تحصیل کند. معلمها هم همکاری می کردند و همیشه مهسا در میز اول کلاس می نشست وقتی هم که به کلاس پنجم ابتدایی رسید خودم معلمش بودم.
پشتکار مهسا مثال زدنی بود و همیشه موجب حیرت سایر دانش آموزان می شد. و امروز در مقطع کاردانی رشته گرافیک فارغ التحصیل شده و به زودی وارد دانشگاه برای گذراندن مقطع کارشناسی می شود. در ضمن مسلط به نرم افزارهای رایانه مانند فتوشاپ، آفیس، کورل و... هم است.
مهسا جوان برتر کشور در سال 89
در مورد آغاز فعالیتهای هنری مهسا باید بگویم که دخترم از همان سن هفت سالگی علاقه زیادی به نقاشی داشت تا اینکه در کلاس چهارم در یک مسابقه نقاشی که آموزش و پرورش برگزار کرده بود مهسا رتبه برتر را کسب کرد و این آغاز انگیزه مهسا برای ورود به دنیای نقاشی و طراحی بود.
ورود به کلاسهای خصوصی نقاشی و طراحی از دوران راهنمایی و انتخاب رشته نقاشی در دوران کار و دانش مهسا را به سمت حرفه ای شدن ترغیب کرد.
مهسا تا کنون دهها تابلو نقاشی کرده و نقاشیهای خود را در 15 نمایشگاه اخصاصی در سطح محلات و فرهنگسراهای تهران برگزار کرده است و امروز از رنگ روغن و نقاشی مناظر و اشیاء به طراحی و نقاشی چهره (پرتره) ارتقا یافته است. سال گذشته هم از طریق تلویزیون باخبر شدیم سازمان ملی جوانان برای انتخاب جوان برتر ثبت نام می کند مهسا هم آثار و فعالیتهای خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال کرد و حائز رتبه جوان برتر ایرانی در بخش هنری و نقاشی شد. جایزه اش هم سه سکه بهار آزادی بود.
حاجیه خانم و کربلایی مهسا خان احمدی
داستان تشرف مهسا به بیت الله الحرام هم حکایتی دارد. مادر مهسا می گوید روزی که مهسا نامش را برای قرعه کشی در عمره دانشجویی نوشت من و پدرش تعجب کردیم چون باورمان نمی شد که مهسا مشرف شود ولی وقتی از بین صدها دانشجوی نام مهسا درآمد حیرت زده شدیم.
سفر مهسا به کربلا هم مانند سفر مکه اش قسمت بود. چون از طرف سازمان ملی جوانان به دلیل برگزیده شدنش به عنوان جوان برتر ایرانی اعزام شد. که البته هر دوسفر معنوی را به تنهایی رفت و این یعنی اینکه خدا و ائمه اطهار خیلی او را دوست دارند و روح مهسا بسیار پاک است.
مهسا کارآموز هنر عکاسی
مهسا خان احمدی غیر از نقاشی با گذراندن دوره های ویژه امروز عکاس هم شده است. عکسهای مهسا در نوع خود بی نظیر است و البته بازهم خانواده امکانات مناسبی را برای عکاسی مهسا تهیه کرده اند.
درخواست مهسا از دولت
پدر و مادر مهسا در مورد خدمات ارائه شده از سوی بهزیستی برای معلولیت مهسا می گویند: در این 27 سال تنها خدماتی که بهزیستی به ما ارائه کرده است یک سمعک بود که اصلا برای مهسا کارایی نداشت و دیگر هیچ و تاکنون تمامی هزینه های مهسا بر عهده خانواده بوده که وظیفه هر پدر و مادری است.
پدر و مادر مهسا در مورد هزینه های خرید رنگ، بوم و ابزار نقاشی برای فرزندشان سکوت کردند ولی گفتند ای کاش دولتها برای معلولان هنرمند و افراد خاص که توانمندی دارند مکان و تسهیلات ویژه ای اختصاص می دادند. ما از قشر متوسط جامعه هستیم و توانستیم فرزند خود را برای رسیدن به اهدافش حمایت کنیم ولی خود مهسا هر وقت که به انجمن ناشنوایان برای کمک و همکاری می رود برای آنهایی که توانایی دارند ولی تسهیلات ندارند غصه می خورد و می گوید ای کاش مسئولان به فکر آنها بودند.
مهسا به نمایندگی از تمامی معلولان خاص و توانمند می گوید: اختصاص یارانه و تسهیلات خاص و ویژه به این افراد می تواند صدها و هزاران هنرمند، دانشمند و نخبه را به جامعه علمی، فرهنگی و هنری کشور تقدیم کند.
مادر مهسا می گوید: ما حتی مکانی برای ارائه نقاشیهای مهسا نداریم. به قول معروف کسی مهسا و افرادی مانند مهسا را نمی بیند. یادم هست یکبار که مهسا در یک مسابقه ای که رتبه نخست را کسب کرده بود قرار بود هدیه دریافت کند هدیه از تندیس و سکه به دوچرخه و از دوچرخه به پتو بعد هم کلا دیگر خبری از جایزه نشد.
----------------
گفتگو از سید هادی کسایی زاده
نظر شما