به گزارش خبرنگار گروه دين وانديشه خبرگزاري "مهر"، دكتر هادي نديمي اولين سخنران نشست سنت و هنر ، درباره ايمان و نسبت آن با سنت گرايان گفت : به تعبير گنون كسي مي تواند در سنت گرايي پايگاهي داشته باشد كه در ايمان ديني تعلقي داشته باشد . دين شناسي تطبيقي امروز دين را خالي از قدسيت مورد پژوهش قرار داده و يا از منظري پديدارشناختي دين را ارزيابي كردند و اين پديده را كشف المحجوب دانسته اند .
دكتر نديمي معرفت اصيل را كاوش و كنكاش در مباني دين و سنت دانست و گفت : آيا ميراث بشر گرفتار نسبيت نگرديده است ؟ آيا وحدت متعالي اديان براي برون رفت از اين گرداب بي تأثير است ؟ در مرتبه معرفت باطني ، گوهره يگانه دين به عنوان مباني جهانشمول آن روشن مي شود .
وي درباره واژه حنيف گفت : اين واژه ده بار در قرآن آمده است . آنچه كه از آيات برداشت مي شود اين واژه به دين تعادل نسبت دارد . اگر حكيمان متأله وارث پيامبرانند نبايد به سوي آن دين حنيف تلاش كنند . لذا بازگشت به آن دين مركزي و حنيف ما را به سوي يك معرفت جهاني سوق مي دهد ، رسالتي كه حكمت خالده يافته مي تواند راهبردي به دين حنيف باشد و با درك باطني به آن اصل قدسي بازگردد و اين وظيفه اي قدسي است كه در دام نسبيت نمي افتد . در يك كلام اين رسالت حكيمانه اي است كه امروز بشر مي تواند داشته باشد .
در ادامه اولين نشست هم انديشي هنر، سنت و سنت گرايان ، دكتر محمود بيناي مطلق درباره معناي حقيقي سنت ، حكمت خالده و دين جاويدان سخن گفت ، وي سنت گرا نزد گنون را ورود به حلقه راز آميزي دانست و خاطر نشان كرد : گنون سنت را آنچه كه به معناي بازگشت ، به آنچه كه نوين و قدسي است مي داند .
بيناي مطلق دين جاويدان را جنبه علمي حكمت الهي ارزيابي كرد و گفت : دين انسان را به سوي آسمان سوق مي دهد و سنت به واقعيت بيروني تر باز مي گرداند، لذا هرگاه كه وحي از آسمان نازل مي شود آن در جنبه ها و گونه هاي سنت قرار مي گيرد .
دكتر غلامرضا اعواني آخرين سخنران نشست سنت و هنر بود . وي به تبيين هستي و چيستي هنر از ديدگاه سنت گرايان پرداخت و گفت : سنت گرايان مسئله هنر راجزء لاينفك حيات بشري مي دانند اما متأسفانه هنر از دين بسيار فاصله گرفته و تبديل به يك مفهوم انتزاعي شده است . به قول بوركهارت اگر مي خواهيد اسلام را بشناسيد بناهاي تاريخي و هنري اسلام براي شناخت كافي است . هنر معنوي جنبه تزئيني ندارد و هنر در مدرنيسم امروزه جنبه نمايشي دارد . ديگر آن كه زيبايي امري الهي است و خداوند زيباست و همه چيز را زيبا آفريده است .
دكتر اعواني زندگي سنتي را ادامه همان كار الهي دانست و خاطر نشان كرد : هنر همه جاي زندگي را احاطه كرده است و هنر سنتي با تمام اركانش مبادي الهي را به انسان نمايان مي سازد . هنر تجلي بيروني كمال است و جمال و كمال در جهان امروز فراموش شده است .
وي در جهان امروز هنر را از صناعت دور دانست و گفت : در تمدن جديد صناعت مظهر زشتي پيدا كرده است ، ارتباط حقيقت و هنر در بيان هنر سنتي آمده است و بنابراين با فضيلت در ارتباط است و اين در گفتار افلاطون مشهود است ، علم سنتي نيز با معناي تحقق در ارتباط است و هنرمند قديم به واسطه علم متحقق است كه به بطن حقيقت پي مي برد ، تحقق با حق اليقين هماهنگ است و به واسطه اين تحقق آن را در خارج به وجود مي آورد .
نظر شما